عمومی

پشت پرده اقتصادی حوادث جاده‌ای اخیر

بیش از یک هفته از حادثه دلخراش واژگونی “اتوبوس روزنامه نگار” و “اتوبوس سرباز” می گذرد. این موارد تنها بخشی از وقایع و اتفاقات روزمره کشور است که به وضوح در سالهای اخیر برجسته تر شده است. اگرچه این اتفاقات ، به گفته کارشناسان ، به گفته کارشناسان غیرقابل پیش بینی است ، اما تنوع این حوادث در بخشهای مختلف ، به ویژه در سالهای اخیر ، تحت تأثیر عامل “کاهش سرمایه گذاری” در اقتصاد قرار گرفته است.

به گزارش یومیر ، روزنامه “دنیای اقتصاد” در ادامه نوشت: “آمار نشان می دهد که رشد سرمایه گذاری در بیشتر دهه 1990 رو به کاهش بوده و در سال 1998 از نرخ استهلاک پیشی گرفته است. اما مرگ سرمایه گذاری در کشور در دستان دو قاتل اصلی. “تورم بالا” باعث می شود که سرمایه داخلی به جای تولید به بازارهای دارایی با انگیزه سوداگری برود. “تحریم ها” و بر هم خوردن روابط کارگزاری مالی با سایر کشورها نیز مانع جریان سرمایه گذاری خارجی شده است. برای احیای جریان سرمایه گذاری ، تصمیم گیرنده باید این دو عدم تعادل داخلی و خارجی را در اقتصاد کشور از بین ببرد.

در ماه های اخیر ، گزارش های زیادی در مورد رکود اقتصادی به دلیل تخلیه ماشین آلات و زیرساخت ها گزارش شده است. در شرایط فعلی ، کارخانه ها و صاحبان سرمایه با استهلاک سرمایه روبرو هستند و نمی توانند تجهیزات خود را با سرمایه گذاری های جدید نوسازی کنند. این مسئله در کیفیت تولید صنعتی و استهلاک در سیستم حمل و نقل خود را نشان داده است و به نظر می رسد این روند در سالهای آینده تأثیرات بارزتری بر بخش واقعی اقتصاد داشته باشد.

مطالعات نشان می دهد که تحریم ها قاتل سرمایه گذاری خارجی است و تورم قاتل سرمایه گذاری داخلی است. اگرچه سطح سهام سرمایه در سال 1999 در مقایسه با سال قبل اندکی افزایش یافته است ، اما دوباره به سطح 97 رسیده است. استهلاک سرمایه و عدم سرمایه گذاری جدید سطح سرمایه را در سال 1998 کاهش داد. به طور کلی ، سطح سرمایه تغییر نکرده است در دو سال گذشته

همچنین در همه سال های دهه 1990 ، به جز 4 سال (96 ، 93 ، 90 و 99) ، رشد سرمایه گذاری منفی بوده است. یکی از مظاهر این مشکل را می توان در کاهش کیفیت قطعات تولیدی و بروز حوادث رانندگی مشاهده کرد.

پشت صحنه با افزایش اتفاقات

در هفته های اخیر ، حوادث دردناکی در جاده های کشور اتفاق افتاده است که به وجدان جمعی مردم آسیب زده است. در اوایل ماه جاری ، یک اتوبوس حامل روزنامه نگاران که برای تهیه گزارش به دریاچه ارومیه سفر می کردند در حوالی شهر نقده واژگون شد و منجر به کشته شدن دو خبرنگار شد. این حادثه همچنین چندین مصدوم برجای گذاشت.

دو روز بعد ، در تاریخ 25 ژوئیه ، یک اتوبوس دیگر با سربازان معلم واژگون شد و باعث کشته شدن 5 نفر شد.

این دو رویداد با هم توجه بسیاری را در رسانه های جمعی جلب کرده است. اگرچه وسایل نقلیه غیراستاندارد ، جاده های ناامن و نقض قوانین راهنمایی و رانندگی سالانه هزاران شهروند ایرانی را مجبور به زندگی در جاده ها می کنند ، اما به نظر می رسد این روند در سالهای اخیر تسریع شده است.

یکی از دلایل اصلی این امر یکی از دلایل اصلی کاهش کیفیت قطعات اصلی است. گزارش ها همچنین نشان می دهد که دارندگان وسایل نقلیه قادر به تهیه لوازم از جمله لاستیک ، لنت ترمز و سایر موارد مربوط به ایمنی با درآمد فعلی خود نخواهند بود.

از طرف دیگر ، این وقایع در برخی از شرکت ها و کارخانه ها به روشی دیگر رخ می دهد و برخی از این شرکت های تولیدی با مشکل ماشین های فرسوده دست و پنجه نرم می کنند. شاید به دلیل کمبود یک جز component ، بخشی از خط تولید از مدار خارج می شود.

مشکل کمبود سرمایه گذاری

اما س clearال ​​واضح این است که چه عامل اقتصادی در پشت افزایش وقایع کنونی وجود دارد؟ به گفته بسیاری از کارشناسان ، توضیح بخشی از این می تواند قبل از استهلاک سرمایه گذاری باشد. دارایی های موجود به تدریج استهلاک و دور ریخته می شوند. فقط سرمایه گذاری می تواند میزان کل سرمایه را افزایش دهد. آمار نشان می دهد که حجم کل سرمایه در اقتصاد در سال 1998 کاهش یافته است. این بدان معنی است که استهلاک بیشتر از سرمایه گذاری جدید بود.

کاهش ارزش سرمایه نه تنها در دراز مدت اثرات مخربی بر اقتصاد خواهد داشت ، بلکه تأثیرات مشخصی نیز بر وضعیت فعلی کشور خواهد داشت. استهلاک ماشین آلات ، ساختمانها ، تجهیزات و امکانات همگی باعث کاهش کیفیت تولید داخلی در سالهای اخیر شده است و تورم مانع از سرمایه گذاری مولد واحدهای اقتصادی شده است. صاحبان سرمایه (به عنوان مثال کسانی که اتوبوس دارند) منابعی برای نوسازی و سرمایه گذاری جدید ندارند و این باعث استهلاک و ناکارآیی بیشتر سرمایه می شود.

عدم مدرن سازی سیستم حمل و نقل عمومی صدمات جبران ناپذیری به نیروی کار کشور وارد کرده است. هزاران اتوبوس ، اتومبیل ، قطار و هواپیما این مشکل را دارند. یعنی موجودی امکانات حمل و نقل کشور و سایر امکانات به تدریج در حال از بین رفتن است زیرا امکان جایگزینی وجود ندارد. بسیاری از کارگاه ها و کارخانه ها نیز با مشکل فرسایش ماشین آلات و ابزار روبرو هستند.

تحریم ها و تورم ، دو سرمایه گذاری کشنده

س mainال اصلی این است که کدام م componentsلفه ها می توانند کاهش سرمایه گذاری ها و عدم افزایش سهام سرمایه را توضیح دهند. سرمایه گذاری به دو روش داخلی و خارجی می تواند رشد اقتصادی را تحریک کند. اما در سال های اخیر ، دو عامل “تورم و بی ثباتی اقتصادی به علاوه عدم اطمینان” و “تشدید تحریم ها” ممکن است وضعیت فعلی سرمایه گذاری در ایران را توضیح دهد. همانطور که در شرایط فعلی ، تورم قاتل سرمایه گذاری داخلی و تحریم ها است و فقدان روابط اقتصادی بین المللی به قاتل سرمایه گذاری خارجی تبدیل شده است.

تورم انگیزه سوداگری را افزایش می دهد و بنابراین سرمایه گذاری بلند مدت نهادهای اقتصادی را کاهش می دهد. در ثبات اقتصاد کلان ، افراد سرمایه گذاری طولانی مدت را در دستور کار قرار می دهند ، اما در زمان بی ثباتی ، شرکت ها و خانوارها فقط می توانند با شرایط امروز سازگار شوند. ثبات اقتصاد کلان افراد متخصص در یک فعالیت خاص را به سرمایه گذاری تشویق می کند. شرایط اقتصادی غیر قابل پیش بینی نیز مانع سرمایه گذاری های مالی می شود. دلیل اصلی این فضای غبارآلود را می توان به بودجه و سیاست های پولی نسبت داد. کسری بودجه و افزایش بی ثباتی در پایه پولی ، فضای بی ثباتی همراه با عدم اطمینان اقتصاد کلان می تواند شرایط را برای فعالیت اقتصادی واقعی دشوار کند. از طرف دیگر ، تشدید تحریم ها باعث کاهش سرمایه گذاری خارجی در سال های اخیر شده است. سرمایه گذاری مستقیم خارجی یکی از راه های انتقال فناوری و سرمایه از کشورهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه است. برداشت ایران از سرمایه گذاری خارجی می تواند بخشی از مشکل را توضیح دهد.

در هر صورت ، مجموعه ای از عوامل داخلی و خارجی شرایط موجود را ایجاد کرده اند و سیاستمداران باید ریشه این مشکل را پیدا کنند تا موانع سرمایه گذاری را برطرف کنند.

سهام سرمایه را وارد کنید

حجم کل سرمایه در سال 1398 نسبت به سال قبل کاهش یافته است. میزان سهام سرمایه در سال 1398 با قیمت ثابت در سال 1390 ، 2 میلیون و 271 تریلیون تومان گزارش شده است. این در حالی است که تراز سرمایه در سال 1397 با قیمت های ثابت در سال 1390 ، 2 میلیون و 210 تریلیون تومان گزارش شده است. این بدان معناست که حجم کل سهام در سال 1398 تقریباً کاهش یافته است. 30 هزار میلیارد تومان نسبت به سال قبل.

تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در سال 2009 نسبت به سال قبل 5.9 درصد کاهش یافته است. آخرین گزارش های بانک مرکزی نشان می دهد که شکل گیری سرمایه ناخالص ثابت در سال 1399 نسبت به سال 1398 تقریباً رشد کرده است. 2.5 درصد

داده های سالانه بانک مرکزی نشان می دهد که تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در سال 1399 با قیمت های ثابت در سال 1390 حدود 100 تریلیون تومان بوده است. اگر نرخ استهلاک در حدود 4.4 درصد در نظر گرفته شود و در سهام سرمایه در سال 1998 ضرب شود ، می توان استهلاک سرمایه را در سال 1999 به دست آورد. اگر وی سپس سرمایه سرمایه را در سال 1998 با تشکیل سرمایه ناخالص ثابت 99 اضافه کند و استهلاک سرمایه را از این مقدار کسر کند ، سهام سرمایه 99 بدست می آید.اگر این محاسبات انجام شود ، مانده سرمایه در سال 1999 تقریباً خواهد بود. 2 میلیون و 210 هزار میلیارد تومان. این رقم به معنای بازگشت سهام سرمایه در سال 99 به دو سال پیش است. به عبارت دیگر ، سرمایه کشور طی این دو سال برقرار بوده و افزایش نیافته است.

رشد سرمایه گذاری نیز به استثنای چهار سال در دهه 1990 منفی بوده است. این بدان معناست که سرمایه گذاری در شش سال گذشته از دهه 1990 رشد منفی داشته است.

نکته مهم این است که در اقتصاد ایران ، پارامتری که باعث رشد اقتصادی بیشتر از پارامترهای دیگر شده است ، افزایش حجم سرمایه بوده است. به طور کلی ، سه م componentsلفه می تواند منجر به رشد اقتصادی شود. این سه م componentsلفه شامل افزایش حجم سرمایه از طریق سرمایه گذاری ، رشد نیروی کار و در نهایت بهبود بهره وری است. مطالعات نشان می دهد که رشد اقتصادی ایران از دهه 1940 بیشتر به دلیل افزایش سرمایه بوده است و بهبود بهره وری و رشد نیروی کار بسیار ناچیز بوده است. می توان نتیجه گرفت که از بین رفتن این پارامتر کلیدی ، آینده رشد اقتصادی را تهدید می کند.

کاهش ارزش سهام سرمایه نه تنها آینده رشد اقتصادی را تهدید می کند ، بلکه تأثیرات ملموسی بر وضعیت فعلی کشور دارد.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا