به ما گفتند “هرچه می توانید علیه آمریکا فریاد بزنید” ، اما ما – اصلاح طلبان ، عدالت خواهان و اصولگرایان – دولت روحانی را فریاد زدیم. در زمانی که ضد ایرانی ترین دولت در چهار دهه گذشته در ایالات متحده در اختیار قدرتهای منطقه ای بود ، اقتصاد کشور ما فروپاشید ، جنگ در شهرهای ما آغاز شد ، قهرمانان و دانشمندان ملی ما کشته و ناامید شدند ، افسردگی و ناامیدی در ذهن ما القا شد.
ما چنان بلند بر سر دولت کشورمان فریاد زدیم که دیگر صدای ما در اعتراض به دشمن خارجی بلند نشد. ما در تخریب و تمسخر و تحقیر دولت خود نشستیم.
ما روحانی را مقصر “سو mis مدیریت” به دلیل جنگ کامل اقتصادی خارجی مقصر دانستیم به طوری که آمار رشد اقتصادی و تورم ، بیکاری و ایجاد شغل را یک ماه قبل و بعد از ترک ترامپ از شورای امنیت سازمان ملل فراموش کردیم.
چشمهایمان را بستیم و گوشهایمان را بستیم و کلمه “ناکارآمدی” را چنان بر زبان آوردیم که نمی دیدیم چگونه دولت روحانی در شرایطی که تصور آن برای “کارآمدترین” و ثروتمندترین دولتهای جهان غیرممکن است “تحت” حداکثر فشار “و یک همه گیر جهانی از یک سو باعث جلوگیری از فروپاشی ساختارهای اقتصادی و از سوی دیگر سیستم بهداشتی کشور و گام به گام کشور در مسیر بازسازی شد.
بنابراین از ترس “بدنامی” یا مصلحت سیاسی یا محافظت از خود در برابر حمله از هر طرف ، حرفه خود را برای خود قرار دادیم که از روحانی فاصله بگیریم و او را تبرئه کنیم ، حتی جرات صحبت در مورد خدمات دولت او – از ایجاد بیمه سلامت عمومی تا گسترش امنیت اجتماعی و خودکفایی در تولید داروهای بیشتر موردنیاز کشور و توسعه صنایع پتروشیمی و هوافضا و همچنین ارتباطات و تجارت الکترونیکی و ساخت واکسن های بیماری کرونا و افزایش راه های راه آهن و غیره.
ما آنقدر به خشم و نفرت غیرمنطقی علیه دولت روحانی دمیدیم که شعله های آتش ما را در برگرفت – و همه جریاناتی که اعتدال را در حمایت یا انتقاد یا مخالفت معتقدند – کسی را جز شرورترین مخالفت در خاکستر صحنه سیاسی باقی نگذاشت. کشور ترک نکرد.
تک روحانی. کمی دیر … شاید.
* منتشر شده در کانال نویسنده
310 310