عمومی

با شخصیت جنجالی نوروز ایرانی بیشتر آشنا شوید

با نزدیک شدن بهار پیام رسانهای نوروزی را می توان در تقاطع ها دید. آنها هرچه لباس قرمز می توانند به دست بگیرند ، صورت خود را سیاه می کنند و وقتی چراغ راهنمایی قرمز می شود ، بین اتومبیل ها حرکت می کنند و بدن خود را به قدری بالا می برند که چیزی دست آنها را می گیرد.

حاجی فیروز به لباس قرمز و صورت سیاه شهرت دارد. نام آن با فرهنگ ایرانی گره خورده است و هر بار که به سال نو نزدیک می شود ، سوژه رسانه ها می شود. از انتقاد از چهره جدید او ، که بیشتر یک گدا است تا یک سو ra تفاهم نژادی از چهره سیاه او ؛ با این حال همه آن را پیام رسان نوروز می دانند.

عمو نوروز و حاجی فیروز دو پیام رسان نوروزی هستند که از زمان های بسیار قدیم به شهرها و روستاها می رفتند و وعده نوروز می دادند ، شعرهای شاد می خواندند و حتی قطعات کوچه و میدان را اجرا می کردند.

به گفته جواد انصافی در کتاب “نوید بهار” ، عمو نوروز از زیر لباس پوشیده از گل و شاد و یک روپوش بلند بر تن داشت ، یک شال به دور کمرش بسته بود و یک کلاه نسبتاً بلند به سر داشت. “پیروز همچنین از ناحیه زانو و پیراهن شلوار قرمز می پوشید و گاهی شیپور بلند یا مخروطی یا منگوله می پوشید و کلمات را روی سرش می گفت و صورتش را سیاه می کرد.”

درباره منشا حاجی فیروز نظرات مختلفی وجود دارد. با این حال ، تصویر حاجی فیروز محدود به چهارراه است و کسانی که با مذهب ایرانی ارتباط دارند جایی در رسانه ملی یا برنامه های فرهنگی و هنری شهرداری ندارند. به حدی که اخیراً حتی محمدرضا جوادی یگانه ، معاون اجتماعی و فرهنگی شهردار تهران نیز در توئیتر خود نوشت: «حاجی فیروز نیز ریشه های افسانه ای دارد ، اما سو ra تفاهم نژادی چهره سیاه وی را نمی توان انکار کرد. “در حالی که مردم علم و هنر را به تحقیق و گفتگو دعوت می کند تا ابعاد مشکل را روشن کند ، شهرداری تهران از این پس تا آن زمان از حاجی فیروز با رنگ سیاه در برنامه های خود استفاده نخواهد کرد.”

توییت این مقام مسئول واکنش های زیادی را به دنبال داشت و این واکنش ها همچنان ادامه دارد. به گفته محمد بقایی ماکان ، نویسنده و استاد ادبیات فارسی ، “موضوع آیین های پیش از نوروز ، که یکی از آنها حاجی فیروز است ، مربوط به فرهنگ عامیانه یا فولکلور است و نباید به آن توجه کرد.”

حتی اشعاری که حاجی فیروز می خواند می تواند خطاهایی ایجاد کند: “سلام ارباب / اربابم سرت را بلند کن / اربابم به من نگاه کن / اربابم با ما مهربان است” ، این ابیات برخی از شعرهایی است که حاجی فیروز در شعرهای مختلف می سراید شهرها و آن را با حرکات نمایشی همراه می کند. البته حاجی فیروز در برخی دیگر از شهرهای ایران نیز از این آیات استفاده می کند: “سلام آقا / سرور من ، سر خود را بلند کنید / آقا ، چشم هایتان را باز کنید / نوروز فرا رسیده ، چین و چروک هایتان را باز کنید”.

اما چرا حاجی فیروز هر سطر را با دو کلمه “ارباب” و “آقا” شروع می کند؟ بقایی ماکان به یومیر گفت: “بیشتر مردم نسبت به ادبیات عامه پسند نگاه سطحی دارند و عمق آن را نادیده می گیرند.” یکی از این موارد اشعار مربوط به حاجی فیروز است که تقریباً در هر شهر ایران در کوی و برزن توسط افرادی که لباس قرمز پوشیده و صورتشان سیاه شده خوانده می شود. ریشه این اشعار به تاریخ باستان برمی گردد؛ هنگامی که ایرانیان قسمت وسیعی از جهان را کنترل می کردند ، مساحت ایران حدود 12 میلیون کیلومتر مربع بود و پشت دیوار بزرگ چین تا آفریقا ، روسیه کنونی و دریای اژه تا مرزهای اروپا امتداد داشت. البته آفریقا نیز بخشی از این کشور بزرگ بود و حاکمان آن زمان برخلاف یونانیان و اقوام دیگر که زمین گرفتند و مردم را به بردگی کشیدند ، ایرانیان مردم کشورهای فتح شده را به عنوان خادم استخدام کردند و آنها را در این کشور قرار ندادند. شرایط نامساعد در گذشته ، خادمان اکثراً عرب یا آفریقایی و سیاه پوست بودند و در اشراف ، اشراف و درباریان خدمت می کردند و برای راحتتر جلوه دادن لباس قرمز استفاده می کردند. آنها به تدریج فارسی را یاد گرفتند و نمی توانستند از واژه های فارسی به درستی استفاده کنند ، بنابراین میهمانان را می خنداندند و هنگام صحبت ذهن خود را گسترش می دادند. سرانجام برخی از آنها مشهور می شوند ، آنها تصمیم می گیرند که جنبه عمومی شیرینی و جذابیت را به کار خود ببخشند و از مهمانی های دربار فراتر رفته و به فضای عمومی و مجامع عمومی بروند تا به تدریج مورد توجه جامعه و توده مردم قرار بگیرند. بیشتر این افراد از کشورهای عربی بودند و به آنها زائر می گفتند. “حج در اینجا به معنای این نیست که کسی مراسم حج را انجام می دهد ، اما به معنای عربی است.”

ایرانیان پیش از ورود اعراب چندین جشن داشته اند. این استاد ادبیات فارسی نیز به همین موضوع اشاره می کند: «ماهانه چندین جشنواره ایرانی برگزار می شد و حاجی فیروزها نیز در این جشنواره ها شرکت می کردند و چون نمی توانستند کلمات فارسی را به درستی تلفظ کنند ، مردم را می خنداند. سرانجام این به یک سنت تبدیل شد و افرادی که این کار را انجام دادند وقتی مورد توجه مردم قرار گرفت آن را به یک حرفه تبدیل کردند. پس از ورود اعراب به ایران ، برخی از آداب و رسوم به تدریج از بین می رود و فقط نوروز باقی می ماند و افرادی که این کار را انجام داده اند ، برای حفظ ظاهر گذشته باستان ، مانند آفریقایی ها یا عرب ها صورت خود را سیاه می کنند و سعی در اصلاح آن دارند کلمات به شکلی شکسته و مضحک نه یا نه بگویید که “لرد” “ابراب” و “سلام” “سمبل” تلفظ می شود ، که هر یک از آنها ریشه شناسی است. استفاده مکرر از عنوان ارباب در اشعار حاجی فیروز نیز به این دلیل است که مردم این اشعار را برای استاد خود می خواندند و این تعداد ریشه عمیقی دارد و نشان دهنده اقتدار ایرانیانی است که از مردم آنجا به عنوان زندانی یا برده استفاده می کردند کشور دیگری را فتح کرد. “آنها نکردند.”

وی تأکید می کند: «نباید به فرهنگ عامیانه سطحی نگاه کرد زیرا بسیاری از ظرافت هایی که در فرهنگ رسمی یافت نمی شود ، در فرهنگ عامه یافت می شود. به عنوان مثال ، توده های مردمی که در حوالی دشت ارژن زندگی می کنند معتقدند که حضرت علی (ع) و رستم در این دشت جنگیده اند و امام علی چنان رستم را به زمین کوبید که از بدن آه کشید. این مسخره به نظر می رسد و برای محققانی که می خواهند منطقی آن را ببینند قابل قبول نیست ، اما از نظر روانشناسی می توان نتیجه گرفت که کسانی که این حکایت را ساخته اند می گویند که قدرت ایمان همیشه بر قدرت جسمی غالب است. به عموم مردم بسیاری از افسانه ها ، مثل ها ، افسانه ها و حکایات ریشه ای عمیق دارند و نباید به راحتی آنها را برداشت. حاجی فیروز یکی از آنهاست ، اما متأسفانه در دهه های اخیر در فرهنگ ملی بایگانی شده است و کوچکترین اثری از آن وجود دارد؛ به همین دلیل ، نسل امروز از آن بی اطلاع است زیرا این موارد برای آنها تجزیه و تحلیل نمی شود و حتی می بینیم که آیینی مانند چهارشنبه تحریف می شود. “مدیریت کلان فرهنگی باید در رویکرد خود در این زمینه تجدید نظر کند.”

به گفته بقایی ماکان ، حاجی فیروزها معمولاً از اواسط ماه مارس پیدا می شدند ، گرچه این روزها همه چیز تغییر کرده است. از همه جشن هایی مانند “آتش افروز” ، “کوسه برنشین” و “میر نوروزی” که قبل از نوروز برگزار شده بود ، فقط حاجی فیروز تا سیزدهم نوروز ادامه داشت تا با مردمی که در سیزدهمین روز نوروز در دشت ها و صحرا گسترده شدند. و حال و هوای خاصی به مردم ببخشید.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا