فرهنگ و هنر

وقتی برای نخستین بار نام «خلیج‌فارس» به سر زبان‌ها افتاد

“حدود 500 سال قبل از میلاد ، همزمان با روی کار آمدن دولت هخامنشی ، هکاتئوس ، نویسنده ای از آسیای صغیر ، ابتدا از نام Persikos Kolpos یا” خلیج فارس “برای اشاره به قسمت جنوبی فلات ایران استفاده کرد و بارها تبدیل به “نویسندگان یونانی از این نام استفاده کردند و محبوب شد.”

افشین یزدانی ، کارشناس میراث فرهنگی و دانشجوی دکترای باستان شناسی ، که رساله دکترای خود را با عنوان “خلیج فارس در دوره هخامنشی” نوشت ، در یادداشتی با عنوان “نام” خلیج فارس “یک میراث انسانی تاریخی و فرهنگی در ابعادی فراملی است وی از تاریخ نامگذاری این روز تا برخی عناوین جعلی برای این نام از سالها پیش تا امروز ، برای یومیر نوشت: “نامگذاری منطقه دریا بین فلات ایران و شبه جزیره عربستان به دریای پارس در یک تاریخ تاریخی تدریجی و طبیعی. روند ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی بیش از دو هزار سال پیش شکل گرفته است و ادامه این گرایش تا امروز ادامه این میراث کهن را نشان می دهد. میراثی که به دلیل تداخل رویدادهای تاریخی ، اجتماعی و سیاسی ، نام آن از دریا به خلیج و از ایران و فارس به فارس تغییر یافته است.

برای اولین بار در تاریخ مکتوب ، حدود 500 سال قبل از میلاد ، همزمان با روی کار آمدن دولت هخامنشی ، نویسنده ای از آسیای صغیر به نام هکاتئوس از عنوان Persikos Kolpos یا “خلیج فارس” برای اشاره به منطقه آبی جنوب ایران استفاده کرد فلات جغرافی دانان و نویسندگان دیگر یونان از این نام استفاده کرده و محبوب شدند.

سرزمین مکه / مکه در ایران هخامنشی (550 تا 330 قبل از میلاد).

مهم است که نامگذاری دریا به خلیج فارس توسط سایر اقوام و اقوام حاوی این نکته مهم است که نامگذاری خلیج فارس یک دستور نیست و از نظر فشار و اراده سیاسی یک فرد و یک پادشاه و تحت یک تاریخ و فرآیند اجتماعی و محبوبیت و بقا آن چنان زیاد شد که طبق سند جغرافیایی ، نام خلیج فارس حتی به مدت طولانی قبل از تولد مسیح به عنوان بخشی از میراث جغرافیایی انسان ثبت شد و به یک نام مشهور تبدیل شد مفهوم

جدا از شواهد دیرینه تعامل دو جانبه فرهنگی و اقتصادی و روابط دو جانبه بین سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس از حدود هزاره سوم قبل از میلاد ، آنچه امروز بیشتر محققان معتقدند این است که خلیج فارس در دوره هخامنشی ” خشکی و منطقه دریایی “درون قلمرو” یک امپراتوری بزرگ قلمداد می شد.

طرح نادر هخامنشی از میراث جهانی قلات در بحرین به دست آمده است

تسلط سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی ایرانیان در جزایر و ساحل جنوبی خلیج فارس تا ساحل شرقی عربستان سعودی و فضای داخلی عمان در آن زمان از حضور فرمانداران ایرانی در جزیره قشم ، شواهد باستان شناسی به عنوان مثال سابق . یک درباری ایرانی از بحرین و قلعه معروف آن ، کشف پایه ستون هخامنشی در جزیره فیلاکه در نزدیکی کویت کنونی ، کشف آثار هخامنشی در منطقه ظهران عربستان مانند آنلاین دادگاه ، کشف از مجسمه های سه نقطه ای و سفال های هخامنشی در محوطه باستانی رومیلا و چند صد متر از مرز با عمان فتح است و از همه مهمتر ، مراجعه مكرر به سرزمین “مكه” (از جمله عمان و امارات متحده عربی فعلی) ) به عنوان یکی از باجگیران در متون اکمنیدی و نمایشگاه پیکر یکی از ساکنان سرزمین باستان در میان قبایل دیگری که تاج و تخت پادشاه هخامنشی را به دست آورده اند کاملاً مشخص است.

طبق منابع تاریخی ، حاکم سرزمین “مکه” / مکه / ماکیا در دوره هخامنشی شهری بود به نام “ایزاکی” در 400 کیلومتری جنوب راس مسندام و 100 کیلومتری جنوب غربی مسقط فعلی و جالب در دو گل نوشته شده 679 و 680 از تخت جمشید ذکر شده است – قلعه ای که از شخصی به عنوان فرماندار مکه بدست آمده است ، که در بندر هخامنشی در نزدیکی بوشهر کنونی ، احتمالاً قبل از عزیمت به ساحل جنوبی خلیج فارس ، جیره غذایی دریافت می کند.

ظروف سفالی دوره هخامنشی از قلات ، بحرین به دست آمده است

بر اساس این کتیبه ها ، همچنین به وضوح ذکر شده است که مواد غذایی و مواد مصرفی به کشورهای ساحل جنوبی خلیج فارس ارسال می شود که نشانگر وجود آبراهه و حرکت کشتی در مسیر مذکور است. یک راه آبی بین سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس ، که در مقایسه با مسیر دریایی و انتقال کشتی ها از آبراه باستانی اتصال نیل به دریای سرخ و از آنجا به خلیج فارس ، که بنای یادبود آبراه باستانی داریوش هخامنشی حدود 500 سال قبل از میلاد این فقط یک مسیر کوتاه دریایی بود.

متأسفانه ، در چند دهه گذشته ، شاهد این بوده ایم که گروهی از اعراب در منطقه به دلیل وجود و حضور نام “پدر” در منطق ، رفتارهای غیر منطقی ، دور اندیشانه ، غیراخلاقی ، خصمانه و در نتیجه برداشت های نژادپرستانه و نادرست داشته اند. خلیج فارس ، به زبان عربی نوشته شده است. “خلیج فارس” نوشته شده است ، آنها سعی کرده اند این نام باستانی را که میراث مشترک همه ساکنان و مردم اطراف آن است جعل کنند.

دامنه این رفتار به ادعای مالکیت جزایر سه گانه افزایش یافته است ، که تا به امروز فقط حروف پارسی باستان ، یعنی تنب بزرگ (به معنی تپه بزرگ و پشته) ، تنب کوچک و بوموسی (به معنای سرزمین و سرزمین سبز) نامیده می شود. ) و کار برای تو نام آنها را به چندین خیابان و بلوار در شهرهایی مانند عجمان و ابوظبی آورده است ، اما به دلیل اینکه دستهای آنها خیلی تنگ بود تا به جای کلمه “تنب” و آنلاین فارسی روی هجی ، نام اصلی را جعل کنند ” تناب »به زبان عربی. بی نظیر و بی معنی بهره ای برده است!

جعل نام باستانی “خلیج فارس” و جزیره “آرامگاه کوچک” در شهر ابوظبی (امارات متحده عربی).

اشاره به موارد فوق و تأکید بر این نکته مهم است که روند نامگذاری پارسها و پارسها در دریا بین فلات ایران و عربستان سعودی یک شبه نیست و به دلیل یک نظم سیاسی و تحریف تاریخی مبتنی بر روند حضور و نفوذ چندین هزار تمدن. حداقل از 2500 سال پیش وجود داشته است و هرگونه تغییر در نام قدیمی ترین منطقه دریایی جهان بر اساس اهداف سیاسی و نژادی و تحریف عمدی تاریخی ، صرف نظر از سیر طبیعی و توسعه آن ، نوعی دهن کجی به میراث بشری است. “و این میراث مشترک ساکنان تمدن خلیج فارس است و آتش نفرت و لجاجت را در میان ساکنان باستانی دو طرف این دریای نیلگون روشن خواهد کرد.”

بازنمایی نماینده مکه در صحنه اورنگ زیب در نقش رستم و تخت جمشید
به خط میخی معرفی شده است.
شکل دقیق برچسبی که این شخص بر تن دارد
فقط با کاوش مقبره ها در مناطق جنوبی تنگه هرمز و عمان
وارد باستان شناسان شد.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا