عمومی

حاشیه و متن ماجرای سیلی خوردن استاندار 

استدلال عجولانه و نیمه دل برخی رسانه ها و مسئولان ذیربط در خصوص چرایی این اتفاق و نیز بهره برداری های معمول جریان ها و طیف های سیاسی که حاشیه ها را متناسب با اهداف کارکردی خود تفسیر و تحلیل می کنند.

مشکل در متن داستان است. یعنی هشداری است برای تصمیم گیرانی که بدون توجه به تکرار چنین اتفاقی در آینده منتفی نخواهند شد. تصمیم گیرندگان در انتخاب مدیران کل از جمله استانداران و بویژه برای استان هایی مانند آذربایجان شرقی باید استراتژی چند جانبه داشته باشند و از اعتماد به نفس صرف پرهیز کنند و هزینه های معلوم و نه گران قیمت را محاسبه کنند. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که وضعیت کنونی کشور را از همه جنبه‌های مرتبط با امنیت و منافع ملی در نظر بگیرد و از تصمیم‌گیری احساسی، دیدگاه سیاسی صرفا حزبی و عدم هزینه و منفعت انتخاب رهبران استانی و غیره به شدت پرهیز کند. رهبران

بدیهی است در شرایط پیچیده کنونی تمایل تصمیم گیران به انتخاب مدیران عالی از جمله مدیران استانی با ایجاد مطلوبیت کامل دور از انتظار است. با این حال، تصمیم گیرندگان باید از توانایی های خود استفاده کنند تا در انتخاب رهبران خوب فکر کنند و در نتیجه اعتماد و اعتبار را در بین مردم به روشی تولید مثلی ایجاد کنند. سرنوشت در تصمیم گیری و انتخاب یا منجر به اغراق در توجیه این رفتار می شود و یا واکنش های غیرقابل پیش بینی مانند آنچه در تبریز رخ داد را در پی خواهد داشت.
انتخاب رهبران در شرایط کنونی کشور که شرایط استثنایی در تمامی سطوح دارند، نیازمند توجه ویژه در سه محور اصلی است. اول: مطالبات مردم و نیازهای مدیریتی که از اهمیت بالایی برخوردار و ضروری است. به عبارت دیگر مردم به مقامات از نظر اعتبار، کارآمدی و مشروعیت چگونه ارزیابی می کنند؟ رابطه مسئولان و مردم چگونه برقرار می شود؟ چگونه مردم مایل به مشارکت فعال در دستیابی به اهداف رهبری خود خواهند بود؟

دومین: انعکاس انتخاب ها از نظر هزینه ها و منافع برای عموم؛ در برنامه های آنها چه اولویتی وجود دارد؟ در آگاهی عمومی چقدر از مزایای برنامه های او قابل شناسایی و تعریف است؟ چه نکات و محورهایی در برنامه های او برای مردم جذاب است یا بعد از این باقی خواهد ماند؟ توجه به این نکته ضروری است که اجرای اهداف کلیدی در دستان رهبران نالایق می تواند در هر زمان به نتایج متناقضی منجر شود.

و ثالثاً: ملاحظات و روندهای درون جناحی که طبیعتاً به دنبال برخورداری از مزایای داشتن جایگاه کلی در دستگاه اجرایی کشور هستند. این در حالی حائز اهمیت است که هیچ جریان یا گروهی یک بار برای همیشه پیروز میدان نیست.
حال می توان اتفاق غیرمنتظره در مراسم تحلیف استاندار جدید آذربایجان شرقی را از سه منظری که در بالا به آن اشاره شد تحلیل کرد و به این سوال پاسخ داد که سیلی استاندار در حضور وزیر کشور ناکام ماند. هر یک از موارد بالا؟

اگر بپذیریم از دو طریق می توان لفظ نخبگان و کارگزاران رسمی را سنجید: اول; درجه همبستگی ساختاری و دیگر. همبستگی ارزشی بین آنها تحلیف استانداری که با موافقان و مخالفان همراه بود، هشداری برای عموم مردم است که در آینده با مجموعه ای از کارگزاران پراکنده مواجه خواهیم شد. این وضعیت با ادغام ارزشی و رویکرد سیاسی در میان نخبگان رسمی بسیار متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، با وجود رقابت مسالمت آمیز که بین همه طیف های یک جریان سیاسی به شکل معمول و آشکار وجود دارد، با وحدت تفاوت دارد.

ماجرای سیلی استاندار منتخب برای وزیر کشور که هر روز حواشی آن به حق یا نادرست دمیده می شود، متنی بدیع با جنبه های مختلف دارد که باعث این اتفاق شده و بعید نیست تکرار شود. دانستن زمینه ای که در آن اتفاق افتاده مهم است. از نظر عقلی، اشتباه جایز است، اما اصلاح آن لازم است. فقط در سیستم های احساسی و کمتر عقلانی است که می توان اشتباه کرد، اما پذیرش آنها ممنوع است.

دکمه بازگشت به بالا