به گزارش خبرنگار آنلاین ، فرزان معظم پنجشنبه شب در برنامه اختتامیه جشنواره ملی حماسه گویان اظهار داشت: “کلمه حماسه برای حفظ و جاودان سازی یک واقعه در نظر گرفته شده است که در کنار کلمه جشنواره در واقع به معنای مراسم یادبود این افراد است. مناسبت ها.”
وی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه زبان هنر باید بتواند وقایع بزرگ را تبیین کند ، گفت: این جشنواره از این نظر توسط دفتر فرهنگ ، مطالعات و پایداری حوزه هنری اصفهان برنامه ریزی شده بود که حدود 800 اثر دریافت کرده است که 383 اثر در بخش دانش آموزان و 417 اثر در بخش بزرگسالان بوده است.
دبیر جشنواره ملی “حماسه گویان” ادامه داد: بیشتر آنها به صورت تصویر و با امکانات موبایل و ضبط در خانه تصاویر به دبیرخانه ارسال می شدند که در طول تحصیل در کتاب ها یا از طریق راویان استفاده می شد.
دستیابی به بالاترین رتبه سخنرانان حماسی اقلیت های دینی
وی گفت: “افراد منتخب همه در سطح عالی هستند.” “اقلیت های مذهبی ارمنستان در سال دوم دبیرستان رتبه بندی شدند و این یک رویداد فرخنده در این جشنواره است.”
معظم با اشاره به 9 برگزیده این جشنواره گفت: خانم های سوینگ قهرمانی ، مبینا ادریسی ، محمد مسعود کاغذگران و زهرا منوچهری از اصفهان ، احسان سلطان زاده از خوزستان ، هانیه شیدایی از گلپایگان ، علیرضا رئوفی … از جمله برگزیدگان هستند. در همراهی و ایجاد یک سکو.
وی ادامه داد: زینب موسوی از شهرستان هندیجان استان خوزستان در بخش عمومی و سعیدرضا کامرانی از استان شیراز رتبه بندی شدند و علاوه بر این اعضای کادر پزشکی نیز انتخاب شدند که خاطرات همسران خود را بازگو کردند. در بخش بزرگسالان می توان از کاک جلال ایازی از کردستان ، مهرزاد آرشید ، اسماعیل یکتایی از گیلان و نام برد.
والسابقون السابقون
حاج علی شاه نظری ، یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس که در سه مرحله آزادسازی خرمشهر حضور داشت ، در این برنامه گفت: خدا را شاکرم که در این مدت حضور داشتم و آزادسازی خرمشهر را با چشم خودم فرماندهان همیشه به ما اخطار می دادند که در شب آزادی آزاد باشید.
وی ادامه داد: این روزها کد عملیات به محمد بن عبدالله (ص) تغییر یافت و شب ها حتی در میدان مین بچه ها در مقابل هم قرار داشتند تا سخنان رئیس آنها عملیاتی شود.
“متعال” تنها کلمه عربی بود که می دانستم
این مدافع مقدس با بیان اینکه این شهر در محاصره رزمندگان اسلام است ، گفت: فقط یک مسیر برگشت به سمت عراقی ها وجود داشت ، یعنی اروندرود و شنا که اگر می توانستند آنها را نجات می دادند.
وی از لحظه نماز و دیدن عراقی ها گفت: “در رکعت دوم اسلحه را برداشتم و به سنگر رفتم و در حالی که حرکت می کردم نماز خود را تمام کردم و متوجه شدم که عراقی ها در درختان نخل قدم می زنند و آمدند به سنگر.
شاه نظری هنگام تیراندازی آنها را به گروگان گرفت و آنها را به عقب هدایت کرد و گفت: “تنها کلمه ای که به زبان عربی می دانستم” تعال “بود ، به معنای آمدن ، و در میان آنها سرتیپ عراقی بود ، در لحظه ای که معادلات بود رها شد … »انگار که اوضاع بهم ریخته بود.