رضا کیانیان: فکر می کردم «آروین» اردشیر محصص دیگری شود

حالا که قلم آروین برای همیشه ایستاده بود هنرمندان و دوستانش جمع می شوند تا آخرین بار از او خداحافظی کنند.

رضا کیانیان: من فکر کردم اردشیر محسس دیگری خواهد بود

به گفته خبرنگار ISNA مراسم تشییع جنازه داود احمدی مونس (آروین) روز سه شنبه 23 مارس در مقابل خانه هنرمند ایران برگزار شد از جمله سیف الله صمدی هادی هایداری جاواد آلیساده اردشایر رستامی هاسان کریمزادیه سعید الریمزادهه

زمان با آروین آقا سازگار نبود

در آغاز مراسم هادی هایداری (روزنامه نگار و مطبوعات طنز) او همچنین این برنامه را در مورد ویژگی های هنری و شخصیتی آروین اجرا کرد و گفت: گویا زمان با آروین سازگار نبود و باعث شد که روابط و زندگی او از بین برود. برای من دشوار است که در چهل سالگی جهان را ترک کنم. او نمادی از نسلی است که جنگیده و برای رسیدن به رویاهای خود باقی مانده است اما طوفان تلاطم در بیشترین دوران طلایی منزوی است.

ما نمی دانیم آیا می خواهیم گریه کنیم یا می خندیم

بعد از او جاواد آلیزاده (کارتون و کابینت کارتونی) وی همچنین گفت: “بدن من آسان است که پس از مرگ من روی زمین بماند.” در اینجا من خودم را به یاد اولین و آخرین دیدار خود با آروین کردم. سالی که اولین کار خود را با این موقعیت به من فرستاد. موضوع و سبک او خاص بود. در آخرین جلسه بیمارستان من دیدم که همه او به نوعی می دانند که پزشکان امیدوار بوده اند اما ما امیدواریم که زنده بمانیم.

وی ادامه داد: “طنز پرست باید به مخاطبان خود بخندد و وقتی طنز می میرد خندیدن یا گریه معلوم نیست.” آروین یک هنرمند عاشق بود. با این حال مشکلات زندگی وی موضوعات جذاب را در کار او به وجود می آورد و بنابراین میراث گرانبهایی را به جا می گذارد. گرافیک خطوط جذاب سبک بود و تحت تأثیر کسی نبود. آروین بی نظیر بود. زیرا او یک عشق و جذابیت کاریکاتور بود.

اردشیر روستامی (شاعر و طنزپرداز) او همچنین از مخاطبان خواسته است که آروین را در مورد خاطرات خوب آروین لمس کند و آشنایی خود را با آروین ادامه داد: “آروین با محبت آمیز مشکلات زیادی را مجبور کرد اما هرگز تسلیم نشد و در زمانی زندگی کرد که جاودانگی کرد.”

زندگی کوتاه اما چشمگیر داشت

سید احمد تاباتابای او یکی از دوستان نزدیک آروین بود و گفت: “آروین احمدی مونس توسط دوستانش به خوبی شناخته شده است.” او بهتر از هر رابطه خانوادگی بودیم. هنرمندانی هستند که زندگی کوتاهی دارند اما برای همیشه فرهنگ و هنر کشور را به آروین مدیون بودند. آروین بسیار مؤثر بود. از آنجا که همیشه مستقل و خوب بود مورد انتقاد قرار گرفت.

وی ادامه داد: کاریکاتور جامعه را دقیقاً مانند برآمدگی می داند. او به عنوان وجدان آگاه در زمان ما کاریکاتوریست بود. سخنرانی او باعث شد انسان فکر و تأمل کند و دوستی او مبتنی بر دوستی و دوستی بود که مهمترین بخش زندگی است. علی رغم زندگی کوتاه تأثیر او عشق او به دوستانش همیشه ماندگار است.

متاسفم که آخرین بار او را بوسیدم

سیف الله صمدی (عکاس) همچنین در سخنرانی گفت: “من این روزها آرزو می کنم ؛ زیرا در آخرین روزهای آروین به بیمارستان نمی روم و او را تحت این شرایط می بینم ؛ البته من از طریق تلفن با او صحبت کردم اما امروز خوابیدن با من سخت است و صحبت می کنم.

وی ادامه داد: “این روزها من به هفتاد دهه آنچه را که دیده ام و شنیده ام. از دم اول انسان هم تنهایی و هم مرگ را به ارث می برد. این روزها احساس تنهایی نزدیکتر و بی رحمانه می کنیم. فضای مجازی که ظاهراً باید ما را گرد هم آورد دور بود.

صمدی تکرار کرد: “امروز ما برای تشییع جنازه فردی خود برای مراسم تشییع جنازه انسان مدرن که به دلیل عدم حضور در آنجا بوده است اینجا هستیم.” پشیمانی من این است که من در روزهای آخر آروین را ندیدم و بوسه نرفتم.

می خواست در قطعه هنرمند دفن شود

بعد از صمیمی خاله داود احمدی مونس در سخنرانی به نمایندگی از خانواده گفت: “آروین پسرم بود نه عمه او. من او را از کودکی به همراه خواهرم سفر کردم ؛ زیرا آروین من هیچ پدری نداشت. او یک کاریکاتوریست نقاش و طراح بود. آروین ؛ همانطور که همه ایران می داند.

وی ادامه داد: “آروین در قلب هر یک از ما زندگی می کند.” خوشحالم که خواهرم و خواهرم یک روز استعداد او را در نقاشی کشف کردند. از نه سالگی او به طور رسمی کار گرافیک و کارتونی را آغاز کرد. وی با کار خود گفت: تمام پیام هایی که وی از نظر سیاسی مالی و اجتماعی بیان خواهد کرد و گاهی اوقات برای خودش مشکلاتی ایجاد می کند. بعضی اوقات ما از او ناراحت بودیم اما او فقط به ما لبخند زد و گفت: “این قلب من است. یک شخص می فهمد و شما نمی فهمید. من افتخار می کنم که عمه او هستم. آروین تمام زندگی خود را سخت کار کرد. شما ممکن است برای هر 5 سال دو ساعت در شب بخوابید. سرانجام در بیمارستان شرکتی او پس از 5 روز پس از تلاش روز دوستانش ما را ترک کرد.

مرگ پیچیده نیست

رضا کیانیان (بازیگر) سخنران دیگری در این برنامه بود که گفت: “من آروین را از نزدیک نمی شناختم اما کار او را دنبال کردم.” من از غیبت او شوکه شدم بنابراین امروز آمدم. هر روز ثابت می شود که مرگ پیچیده و ساده نیست. همه ما یک روز می رویم. هر وقت یکی از ما می رود چند روز به یک عارف تبدیل می شویم و بعد از چند روز به حالت عادی برمی گردیم و دوباره خودمان می شویم.

وی ادامه داد: “کارتون این است که ما به آن می خندیم اما تلخ”. من همیشه کارتون را دوست داشتم و شاید اگر به روش دیگری بروم به یک خالق کتاب طنز تبدیل می شدم اما سرنوشت من را به اینجا آورد. وقتی کار او را دیدم فکر کردم یک آرداشیر ماساس دیگری وجود دارد اما این اتفاق نیفتاد.

خدا ایران را از دروغ خشکسالی و دشمن رهایی می دهد

آخرین سخنران در این مراسم اسد الله آمرائی (مترجم) بود که گفت: من آروین را از روزنامه زن می شناختم. او 5 ساله بود که قرار بود 5 ساله باشد. هنگامی که من از او پرسیدم که اهورا مزدا ایران از سه چیز مصون است. دشمن و دروغ خشکسالی. برای من عجیب است که کسانی که حقیقت را می گویند کوتاه تر است.

وی گفت: “هنرمندان این کشور نیکوکار این ملک هستند.” من امیدوارم که کسانی که قانون را می نویسند فراموش نکنند که هنرمندان حتی پس از مرگشان به این خاصیت فکر می کنند.

پایان پیام

دکمه بازگشت به بالا