خشم های فروخورده چگونه یکباره فوران می کنند؟/ ریشه های خشونت خانگی
یک روانشناس گفت: اگر بخواهیم سیستم خشم را در خانواده کنترل کنیم باید ابتدا القابی را که به اعضای خانواده داده ایم کنار بگذاریم و آنها را در جایگاه افراد ببینیم. گاهی اوقات ما در خانواده ایده ها و نگرش هایی در مورد عناوین داریم که سطحی از توقع را در ذهن ما ایجاد کرده است. بسیاری از خشونت های خانگی از این انتظارات شکل می گیرد.
به گزارش یومیر امیرمحمد پاکراه روانشناس در گفت وگو با ایسکانیوز در خصوص نحوه کنترل خشونت و ریشه تاب آوری اجتماعی اظهار کرد: تجربه من در اتاق درمان نشان می دهد که کنترل خشم با روش های ساده مانند نفس عمیق امکان پذیر نیست. و تغییر محیط و باید خشم را کنترل کنیم. ما باید باورهایمان را تغییر دهیم.
وی افزود: چیزی که باعث افزایش خشم در ما می شود باوری است که در ذهن ما وجود دارد. معمولاً کسانی که فداکارتر هستند یا گناه و خطای دیگران را می بینند بیشتر در معرض عصبانیت هستند. در واقع کسانی که بیش از حد دوستانه هستند بیشتر مستعد عصبانیت هستند. خودشیفته ها و کمال گراها نیز زود عصبانی می شوند. کمال گراها از خود توقعات زیادی دارند و این باعث عصبانیت آنها می شود.
این روان درمانگر تصریح کرد: برخی از افراد به دیگران کمک می کنند اما در پشت این کمک قصد کنترل آن فرد را دارند و وقتی می بینند که فرد از کنترل آنها خارج شده است عصبانی می شوند. پس ابتدا باید ریشه های خشم را در ایمان خود بیابیم. خشم می تواند در مورد احساسات فداکاری و کنترل باشد.
خشم از باورهای ما سرچشمه می گیرد
وی ادامه داد: در واقع عصبانیت از باورهای ما نشأت می گیرد باورهایی که در مورد درست یا نادرست بودن آنها با متخصص مشورت نکرده ایم و به طب روان خود عمل می کنیم. باورها به ما این حق را می دهند که عصبانی باشیم. به عنوان مثال من معتقدم که اگر کسی دیر برای قرار ملاقات حاضر شود باید فریاد بزنم و عصبانی شوم و هرگز به این باورم فکر نکرده ام که آیا این درست است یا نه.
پاکراه درباره دلایل کاهش تاب آوری در جامعه و افزایش خشم توضیح داد: سرعت زندگی مدرن امروز در حال افزایش است و یکی از دلایل عصبانیت در افراد عجله داشتن است. امروزه مردم به همه چیز مشغول هستند و عجله باعث افزایش استرس در افراد می شود و استرس به عصبانیت تبدیل می شود.
وی با اشاره به تاثیر دوراندیشی بیش از حد در افزایش خشم گفت: افرادی که مدام در ذهن خود به آینده سفر می کنند و پیش بینی های منفی دارند اضطراب بیشتری دارند و زودتر عصبانی می شوند. افرادی که عجله دارند دوست دارند کارها را سریع به پایان برسانند و احساس درماندگی می کنند فرد می خواهد این احساس درماندگی را کنترل کند و به عصبانیت خود واکنشی نشان ندهد اما این باعث می شود خشم در او جمع شود.
این روانشناس گفت: بی توجهی به عصبانیت های کوچک و پاسخ ندادن درست باعث می شود که این عصبانیت های سرکوب شده در انسان جمع شود و مانند فنر فشرده به یکباره منفجر شود. اگر همزمان با شکل گیری خشم سعی کنیم در محیط خود تغییری ایجاد کنیم و باورهای ذهنی خود را تغییر دهیم خشم جمع نمی شود. مثلاً با خودمان بگوییم ماشینی که با سرعت از کنار من رد شد و بوق زد احتمالاً نگران است و با این کار مفهوم را در ذهنمان تغییر می دهیم اما وقتی موضوع را رها می کنیم هنوز عصبانیت در درونمان باقی می ماند.
وی ادامه داد: در واقع نباید مفاهیمی که در لحظه عصبانیت در ذهن ما شکل می گیرد را جدی بگیریم و فکر کنیم شاید مفهوم دیگری پشت آن باشد. وقتی افراد پیش بینی های منفی در مورد آینده دارند از عدم کنترل بر تعیین آینده ایده آل احساس عصبانیت و اضطراب می کنند.
این روان درمانگر با بیان اینکه برخی افراد نمی توانند عواقب عصبانیت خود را پیش بینی کنند گفت: این گونه افراد معمولاً در تمرکز مشکل دارند و به سرعت بسیار عصبانی می شوند.
از مردم انتظار چیزهای غیر طبیعی نداشته باشید
وی درباره نحوه کنترل خشونت خانگی توضیح داد: اگر بخواهیم سیستم خشم را در خانواده کنترل کنیم ابتدا باید القاب هایی را که به اعضای خانواده داده ایم کنار بگذاریم و آنها را در جایگاه افراد ببینیم. گاهی اوقات ما در خانواده ایده ها و نگرش هایی در مورد عناوین داریم که سطحی از توقع را در ذهن ما ایجاد کرده است. مثلاً از پدر توقع داریم که اشتباه نکند و او را در جایگاه انسان نمی بینیم و رفتار افراد را بر اساس شرایط تحصیلات و سطح فرهنگی نمی سنجیم. بسیاری از خشونت های خانگی از این انتظارات شکل می گیرد.
پاکراه تصریح کرد: همه تصمیمات ما در زندگی بر اساس منطق است اما احساسی عمل می کنیم; زیرا عاطفه زیر شاخه تنش است. وقتی عصبانی هستم در واقع می ترسم و مضطرب می شوم که فریاد بزنم. اگر اعتراف کنم که در ابتدا از موقعیت می ترسم یا مضطرب هستم قبل از اینکه عصبانیت به رفتار تبدیل شود می توانم شرایط را راحت تر مدیریت کنم.
باورهای غلطی که روانشناسی زرد به ما القا کرده است
وی درباره باورهای غلطی که روانشناسی زرد به ما القا کرده است توضیح داد: یکی از باورهای اشتباهی که روانشناسی زرد به ما می گوید این است که وقتی عصبانی می شوید شرایط را رها کنید اما این فقط عصبانیتی را که در درون ما دفن شده افزایش می دهد. یکی از مشکلاتی که افراد را به سمت روانشناسی زرد سوق می دهد تمایل به نتیجه گیری سریع است. روانشناسی زرد برای به دست آوردن نتایج سریع به شما نسخه هایی می دهد اما نتایج دائمی نیستند.
این روانشناس گفت: یادتان باشد هیچ چیز در این دنیا وجود ندارد که نتوانید به راحتی به آن دست پیدا کنید فقط باید اصول آن را بدانید. البته آسان گرفتن به معنای سریع شدن نیست آسان به معنای آشنایی با اصول است اما کسی که زود عصبانی می شود فردی عجول است که می خواهد سریع به نتیجه برسد.
وی با اشاره به تاثیر ریشه یابی هیجانات در کنترل خشم تصریح کرد: باید بررسی کنیم که چه زمانی عصبانی می شویم. برای مثال ممکن است به این نتیجه برسیم که زمانی که گرسنه بودیم به اندازه کافی نخوابیدیم یا خسته بودیم بیشتر عصبانی بودیم. بنابراین کنترل تغذیه و خواب کافی در نهایت بر رفتار شما تأثیر می گذارد. گاهی اوقات مصرف زیاد فست فود غذاهای ترش و شیرین یا کافئین و شکلات و غذاهای شور باعث افزایش سطح دوپامین در فرد می شود. دوپامین در انسان حس لذت ایجاد می کند اما مقدار زیاد آن انرژی فرد را به شدت افزایش می دهد.
این روان درمانگر درباره تکنیک های افزایش تاب آوری توضیح داد: برخی فعالیت ها می تواند تاب آوری را در افراد افزایش دهد مانند فعالیت هایی که نیاز به صبر و حوصله زیادی دارد. این موارد به تدریج به شما کمک می کند تا انعطاف پذیرتر شوید.
وی ادامه داد: یکی از راه های کمک به کنترل خشم تعیین حالت سیال است; یعنی اگر مثلاً به همسرم گفته ام که باید ساعت پنج آماده باشد وضعیت شناور بودن در ذهن من را برای موارد غیر ضروری در نظر بگیرید. این بدان معناست که اگر همه چیز مطابق برنامه ها و انتظارات ما اتفاق نیفتد تعجب نمی کنیم.
این روانشناس با اشاره به تفاوت خشم و خشونت تصریح کرد: خشم طیفی کمتر از خشم است که فرد نسبت به آن واکنش نشان نمی دهد. مرحله بعدی عصبانیت زمانی است که فرد واکنش کلامی دارد و خشونت زمانی است که افراد واکنش رفتاری دارند.
این روان درمانگر درباره تفاوت زن و مرد در کنترل خشم گفت: خانم ها دیرتر عصبانی می شوند اما عصبانیت آنها ماندگارتر است و به همین دلیل ضربه های ماندگارتری را متحمل می شوند و بیشتر در معرض افسردگی قرار می گیرند. در مردان خشم سریعتر رخ می دهد و کمتر طول می کشد. در دادگاه های خانواده دادخواست طلاق در میان زنان بیشتر دیده می شود زیرا آنها اغلب به خشم سرکوب شده بی اعتنا بوده و به طور ناگهانی صبر خود را از دست داده اند.
پاکراه درباره نحوه برخورد با فردی که در آستانه خشونت است گفت: در چنین مواقعی نباید به فردی که عصبانی است بگوییم خودت را کنترل کن آرام باش وگرنه انجام این کار برایت غیر ممکن است. در قدم اول باید به او حق می دادیم و می گفتیم هرکسی جای تو بود عصبانی می شد. در این شرایط باید به سخنان او گوش داد و نشان داد که رنج او را درک می کنیم. توجه ما به او مرهم زخم هایش است.
* بازنشر مطالب سایر رسانه ها در یومیر به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع مخاطبان است.
انتهای پیام