هدایت ۴۲۱ هزار میلیارد تومان اعتبار بانکی به سه ابرپروژه ملی
421 هزار و 500 میلیارد تومان از منابع چند بانک برای اجرای سه ابرپروژه ملی تخصیص داده شده است که با توجه به ماهیت، ابعاد، کارایی و نیروی محرکه بسیار بالا، این تامین مالی از مصادیق سیاست «هدایت اعتباری» است. برای اولین بار در دولت سیزدهم معرفی شد
به گزارش یومیر، وزارت اقتصاد اعلام کرد: بررسی روند سرمایه گذاری در اقتصاد ایران نشان می دهد که در دوره دولت قبل نرخ سرمایه گذاری ناخالص سرمایه گذاری ثابت در اقتصاد ایران 30.4 درصد کاهش داشته است. کاهش این متغیر مهم به معنای کاهش سرمایه گذاری و کاهش ظرفیت رشد اقتصادی در سال های آینده و کند شدن روند توسعه است.
تضعیف نهادهای مالی در اقتصاد ایران در دهه 90
منابع تأمین مالی اقتصادی و عمرانی در ایران معمولاً شامل سیستم بانکی، صندوق توسعه ملی و بودجه عمومی است. اما این منابع در دهه 1990 به دلیل سیاست های غلط اقتصادی و مدیریتی به شدت تضعیف شده است. قدرت تامین مالی سیستم بانکی به دلیل معرفی ترازنامه های ناسالم برخی بانک ها در این حوزه و ناکافی بودن قدرت بانک مرکزی برای نظارت بر بانک ها و اعمال سیاست های کنترلی و احتیاطی و سیاست های نامناسب پولی و مالی در دهه 90 به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. این موضوع باعث شده است که اکثر تسهیلات ارائه شده در سال های اخیر (به استثنای چند بانک دارای ترازنامه ناسالم) صرف سرمایه گذاری سرمایه ای شده است. از طرفی امکانات ایجاد شده بسیار پراکنده و ناامن است.
در داخل صندوق توسعه ملی در دولت قبل 60 درصد از کل منابع این صندوق توسط دولت مصرف می شد و بخش قابل توجهی از تسهیلات ارزی پرداختی به بخش خصوصی با وجود ایجاد کارخانه و سرمایه گذاری، بازنگشت. به صندوق، و این وضعیت باعث تضعیف جدی قدرت ارائه تسهیلات شده و نقش بنیاد در اقتصاد ملی تبدیل شده است.
خوشبختانه در بودجه 1401 و در آخرین جلسه هیات مدیره صندوق توسعه ملی اقدامات خوبی انجام شد. صندوق با تصمیمات جدید می تواند به صورت مستقیم و مشارکتی در پروژه های پیشران سرمایه گذاری کند. این تصمیم تغییر اساسی در نقش صندوق توسعه ملی به دنبال خواهد داشت.
اعتبار مستقیم، موثرترین روش تامین مالی توسعه
یکی از روش هایی که برخی کشورها برای افزایش سرمایه گذاری در اقتصاد اتخاذ کرده اند، سیاست مدیریت اعتبار است. اما در گام اول باید بگوییم مدیریت اعتبار چیست و چه کاربردی دارد؟ لازم به ذکر است که مدیریت اعتبار یک تسهیلات اجباری نیست. مدیریت اعتبار پرداختی تسهیلات از محل منابع بانک مرکزی نیست. مدیریت اعتبار تخصیص کلی منابع به صنعت، کشاورزی، تجارت و خدمات نیست. مدیریت توزیع اعتبار تسهیلات خرد برای تعداد زیادی از افراد یا طرح ها ایجاد اشتغال نمی کند.
مسیریابی اعتباری چیست؟
تثبیت اعتبار، هدایت خلق پول بانکی به سمت اهداف توسعه و رشد اقتصادی است. به طور دقیق تر، باید گفت که این یک انگیزه نظامی برای هدایت اعتبار، پرداخت تسهیلات برای یک پروژه خاص یا مشارکت مستقیم در یک یا چند پروژه خاص در مقیاس بزرگ است. پروژه های بزرگ، پروژه هایی هستند که بهره برداری از آنها نقش برجسته ای در این بخش خواهد داشت. به عنوان مثال مشارکت بانک ها در توسعه میادین نفتی یا سرمایه گذاری در کریدورهای بزرگ ترانزیتی.
در واقع خلق پول بانکی که همواره به دلیل افزایش نیاز اقتصاد به نقدینگی ایجاد می شود، در قالب سیاست مدیریت اعتباری به جای رها شدن در اقتصاد، از کانال طرح های پیشران وارد اقتصاد می شود. ، به طوری که علاوه بر افزایش عرضه در اقتصاد، افزایش رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در اقتصاد بیشترین تأثیر را خواهد داشت.
مسیریابی اعتبار به دو صورت انجام می شود. روش اول، تخصیص تسهیلات به یک پروژه خاص با سود مشخص یا سود مورد انتظار و جمع آوری آن به روش های متعارف است. روش دوم مشارکت مستقیم بانک یا گروهی از بانک ها در یک پروژه و سهم بانک از پروژه و عواید آن است.
نقش بانک مرکزی در اجرای مدیریت اعتبار
یکی دیگر از ویژگی های مدیریت اعتبار، کارایی مناسب پروژه است. در این سیاست، پروژههای معرفی شده به بانکها باید دارای بازدهی مناسب و کم ریسک باشند، زیرا سیاست مدیریت اعتبار اهداف چندوجهی دارد و علاوه بر سود برای متقاضی و حتی کل اقتصاد، باید بازدهی برای بانک داشته باشد. و در صورت مشارکت مستقیم، دارایی با کیفیت در سمت راست ترازنامه قرار گیرد.
بانک مرکزی باید سیاست هایی را برای هدایت اعتبار اتخاذ کند. سیاست اصلی بانک مرکزی تعیین حدود رشد ترازنامه و مشروط کردن رشد ترازنامه بانک به پرداخت تسهیلات یا مشارکت در پروژه های محرک و سودآور طراحی شده توسط دولت است.
به این ترتیب برخی از بانک های مرکزی در برخی کشورها امکان تنزیل اسناد تسهیلات اعطایی را به بانک داده اند. به عبارت ساده تر، بانکی که در قالب سیاست مدیریت اعتبار، تسهیلات پرداخت کرده است، در صورت بروز مشکل موقت در تامین نقدینگی جاری خود، می تواند اسناد تسهیلات پرداخت شده برای پروژه را به بانک مرکزی و بانک مرکزی تحویل دهد. . بانک با پرداخت 80 یا 90 درصد تسهیلات مندرج در اسناد، به بانک مذکور اعتبار موقت می دهد.
سیاست مدیریت اعتبار در قالب سیستم پاداش و تنبیه است. سامانه پاداش در واقع امتیاز تخفیف مجدد اسناد تسهیلات اعطایی به بخش های هدف از سوی بانک مرکزی، دریافت سهمیه ایجاد اعتبار، مجوز تأسیس شعب جدید و … است.
از سوی دیگر مجازات ها شامل قطع سهمیه تخفیف مجدد، ممنوعیت تاسیس شعب جدید و عدم افزایش سهمیه ایجاد اعتبار بانکی است. این سیستم تشویقی بانک ها را تمایل به پرداخت تسهیلات در قالب سیاست مدیریت اعتباری می کند و علاوه بر خلق پول در اقتصاد موجب افزایش رشد و توسعه اقتصادی کشور می شود، سهامداران بانکی نیز از این سیاست بهره مند می شوند.
در برخی از کشورها مانند ژاپن، سیاست مدیریت اعتبار از اوایل دهه 1950 تا سال 1973 ادامه یافت. در ژاپن، برای دورههایی، ایجاد پول بانکی تنها به سرمایهگذاری آن در پروژههای پیشرو بستگی داشت و حتی مجوز تأسیس شعبه بانک نیز صادر شد. بسته به مشارکت در سیاست مدیریت اعتبار.
یکی از مهمترین اثرات سیاست مدیریت اعتبار، افزایش سرمایه گذاری در اقتصاد و افزایش چشمگیر رشد اقتصادی و فرصت های شغلی است زیرا مدیریت اعتبار، محرک ها را مد نظر قرار می دهد و این محرک ها ضمن نیاز به سرمایه گذاری بالا، اثرات مثبت قابل توجهی دارند. در بلندمدت با افزایش اقتصاد عرضه و رشد تولید.
تجربه جهانی از نتایج سیاست مدیریت اعتبار
بررسی آثار و نتایج سیاست مدیریت اعتبار نشان می دهد که برخی از کشورها در طول اجرای این سیاست، نرخ تشکیل سرمایه دو رقمی و رشد اقتصادی بیش از 8 درصد را تجربه کرده اند. آلمان، فرانسه، چین، کره جنوبی و ژاپن معروف ترین نمونه های اجرای سیاست های مدیریت اعتبار هستند. مبتکر این سیاست جالمار شاخت، رئیس بانک مرکزی آلمان در سال های جمهوری وایمار و در چهار سال پس از آن بود. گفته می شود ژاپنی ها سیاست مدیریت اعتبار را از آلمانی ها الگوبرداری کرده و در کشور خود اجرا کردند. بسیاری از غول های صنعتی در آلمان و کشورهای آسیای شرقی حاصل اجرای مستمر سیاست های اعتباری برای چندین دهه است.
تامین مالی 3 ابرپروژه ملی در صنعت نفت به روش مدیریت اعتبار
در این راستا دولت سیزدهم تاکنون در قالب سیاست مدیریت اعتباری در سه طرح مهم پروژه «میدان نفتی آزادگان»، «پالایشگاه شهید سلیمانی» و «پالایشگاه مروارید مکران» سرمایه گذاری را دنبال کرده است.
پروژه میدان نفتی آزادگان به سرمایه گذاری معادل 7 میلیارد دلار نیاز دارد که 80 درصد آن توسط بانک ها تامین می شود. پیگیری ها نشان می دهد که اکثریت و احتمالاً بیش از 90 درصد اعتبارات مورد نیاز طرح را منابع ریالی تشکیل می دهد. بانک های ملی، ملت، تجارت، پارسیان، پاسارگاد و شهر در این طرح مشارکت دارند و این بانک ها باید در مجموع 168 هزار میلیارد تومان (به قیمت امروز) طی 7 سال سرمایه گذاری کنند.
همچنین برای پروژه پالایش نفت شهید سلیمانی 11 میلیارد دلار سرمایه گذاری برای مدت 5 سال انجام می شود. سهم بانک ها از سرمایه گذاری در این طرح 45 درصد (بانک ملی 15 درصد، اربژدرنس ولفارد 15 درصد، ملت 7.5 درصد و هندل 7.5 درصد) است. بنابراین سرمایه گذاری بانک های مذکور در این پروژه معادل 148 هزار و 500 میلیارد تومان خواهد بود که کمتر از 5 سال دیگر به این طرح تزریق می شود. این پالایشگاه ظرفیت پالایش 300 هزار بشکه فرآورده های نفتی در روز را خواهد داشت.
سومین پروژه ای که با مشارکت بانک ها ساخته می شود، پالایشگاه مروارید مکران است. سرمایه مورد نیاز برای ساخت این پالایشگاه 300 هزار بشکه ای 7 میلیارد دلار است. در این طرح بانک ملت 30 درصد، تجارت 10 درصد و پارسیان 10 درصد سهام دارند. بنابراین این سه بانک در مجموع 50 درصد از پروژه را تامین مالی خواهند کرد. با توجه به اینکه عمده تجهیزات این پروژه از تولیدات داخلی تامین خواهد شد و پیمانکار و نیروی کار این پروژه ایرانی است، لذا بخش قابل توجهی از پروژه نیازمند اعتبارات ریالی است. بنابراین 3 بانک داخلی 105 هزار میلیارد تومان اعتبار به این پروژه ها تزریق خواهند کرد.
تزریق 421 هزار میلیارد تومان از منابع بانک ها برای سه کلان پروژه نفتی
از مجموع 750 هزار میلیارد تومان اعتبار مورد نیاز این سه ابرپروژه ملی، 421 هزار و 500 میلیارد تومان از محل منابع چندین بانک کشور تامین می شود و با توجه به ماهیت، ابعاد و کارایی بسیار بالای پروژه ها و انگیزه آنها این تامین مالی نمونه ای از سیاست است. مدیریت اعتبار است.
با توجه به اینکه بخش عمده ای از منابع بانک ها صرف سرمایه در گردش می شود، برنامه تامین مالی زنجیره تولید از سال جاری با هدف کاهش نیاز شرکت های تولیدی به اخذ تسهیلات سرمایه در گردش و تامین آن از طریق سفته و برات الکترونیکی و همچنین کاهش نیاز شرکت های تولیدی به سرمایه در گردش انجام می شود. افزایش سرمایه چندین بانک دولتی و غیر دولتی در سال مالی 1400 ظرفیت بسیار خوبی برای طراحی و اجرای پروژههای بزرگ ملی و هدایت اعتبار بانکها (به استثنای بانکهای بسیار ناسالم) از این طریق وجود دارد.
سیاست مدیریت اعتبار علاوه بر افزایش چشمگیر سرمایهگذاری در اقتصاد و افزایش کیفیت داراییهای بانکها، منابع را به بخشهای مولد منتقل میکند و این جریان از ریختن منابع به بخشهای غیرمولد یا کمبازده و غیرمولد جلوگیری میکند. قطعا یکی از مهمترین نیازهای اقتصاد ایران در دوره رشد و توسعه تامین مالی است و سیاست مدیریت اعتبار یکی از مهمترین و موثرترین ابزار برای دستیابی به این هدف است.
انتهای پیام