صدای پای ناهنجاری ها می آید! – یومیر
محمدباقر تاج الدین جامعه شناس و استاد دانشگاه یکی از کارشناسانی است که نسبت به وضعیت آنومیک ایران هشدار می دهد. به گفته وی جامعه نابهنجار جامعه ای است که از هنجارها و قوانین خاصی پیروی نمی کند و نوعی سردرگمی و بلاتکلیفی لایه های مختلف آن را فرا می گیرد.
به گزارش یومیر اطلاعات نوشت: در جامعه نابهنجار انتظار حل معضلات و معضلات اجتماعی دور از ذهن خواهد بود در حالی که امکان ایجاد توسعه اجتماعی پایدار رویایی دست نیافتنی خواهد بود.
این روزها بسیاری از جامعه شناسان هشدار می دهند که ایران وارد دوره آنومیک (نابهنجاری) شده است زیرا ادامه این روند پیامدهای بسیاری را هم برای مسئولان و هم برای شهروندان به همراه خواهد داشت اما اینکه جامعه آنومیک دقیقاً چه ویژگی هایی دارد نتایج آن چیست و چگونه از این وضعیت خارج شویم؟
دوره آنومیک
محمدباقر تاج الدین جامعه شناس و استاد دانشگاه یکی از کارشناسانی است که نسبت به وضعیت آنومیک ایران هشدار می دهد. به گفته وی جامعه نابهنجار جامعه ای است که از هنجارها و قوانین خاصی پیروی نمی کند و نوعی سردرگمی و بلاتکلیفی لایه های مختلف آن را فرا می گیرد.
این استاد دانشگاه تاکید می کند: در شرایط آنومیک هنجارها باورها و ارزش های یک جامعه سنتی دستخوش تغییرات اساسی می شود و دیگر نمی تواند به هنجارها و باورهای جامعه مدرن و جدید تبدیل شود.
هر گاه هنجارهای جامعه دچار چنان تغییراتی می شود که تأثیر و تأثیر خود را بر اعضای جامعه از دست می دهد و همبستگی اجتماعی را فرو می ریزد وارد فاز آنومیک شده ایم. در چنین شرایطی مردم بلاتکلیف هستند و نمی دانند از کدام ارزش هنجار یا باور پیروی کنند. در شرایط آنومیک نمی توان از مردم انتظار تعهد وفاداری و پیوند متقابل داشت و از آنجایی که شبکه پیوندها و تعهدات متقابل از بین رفته و همبستگی اجتماعی تا حد زیادی ضعیف و بی اساس شده است بنابراین افراد جامعه در تنهایی و فردیت آنها راهی برای برون رفت از مشکلات و مشکلات دارند و غافلند که بدون وجود تعهدات اجتماعی قوی و همبستگی حل همه چالش ها ممکن نیست.
به گفته این جامعه شناس ایران با چنین تعاریفی وارد فاز آنومیک شده است که قطعا تبعات زیادی برای جامعه خواهد داشت. وی می گوید: مصادیق موجود حاکی از وجود و ماندگاری شرایط آنومیک در جامعه است. وجود بوروکراسی های ناکارآمد (نظام گسترده اداری و سازمانی) در کشور که هنوز قادر به حل بسیاری از مشکلات جامعه نیست و نتیجه ای جز نارضایتی شهروندان ندارد نابهنجاری در نظام آموزشی کشور به این شکل. که تعداد زیادی تحصیلکرده بدون مهارت به بازار اعزام می شوند و از طرفی بازار کار فرصت جذب این تعداد زیاد تحصیلکرده را ندارد بروز بی اعتمادی اجتماعی در جامعه و بین افراد و اجتماعی است. گروه ها در از یک سو و بین شهروندان و دولت از سوی دیگر همگی مصداق ناکارآمدی در کشور ما هستند.
پیامد شرایط غیر طبیعی
دکتر تاج الدین درباره پیامدهای یک جامعه آنومیک می گوید: شرایط نابهنجار متاسفانه مناسب ترین و مناسب ترین شرایط برای بروز و گسترش انواع آسیب های اجتماعی است. اکنون باید دانست که شیوع گسترده طلاق سرقت فرار از خانه ماشین خوابی بیکاری کودکان کار اعتیاد خشونت و سایر آسیب های اجتماعی ناشی از چنین وضعیتی است.
وی همچنین تاکید می کند که پیامد اصلی شرایط نابهنجار کاهش و از هم گسیختگی همبستگی اجتماعی انسجام اجتماعی و از بین رفتن تعاملات و پیوندهای اجتماعی است که منجر به فرسایش و فروپاشی سرمایه اجتماعی اعتماد اجتماعی سرمایه انسانی طرد اجتماعی می شود. و انزوای اجتماعی و ده ها پیامد منفی دیگر را در پی خواهد داشت. گسستن از پیوندها و شبکه های اجتماعی و فرو رفتن در تنهایی و انزوای بیمارگونه نه تنها از بحران های فردی و اجتماعی می کاهد بلکه آتش مشکلات و مسائل را شعله ورتر می کند.
در یک جامعه آنومیک انتظار حل معضلات و معضلات اجتماعی دور از ذهن خواهد بود در حالی که امکان ایجاد توسعه اجتماعی پایدار به آرزویی دست نیافتنی تبدیل خواهد شد.
راه حل چیست؟
دکتر تاج الدین جامعه شناس راه برون رفت از وضعیت آنومیک را تقویت همبستگی و پیوندهای اجتماعی می داند و می گوید: تنها همین موضوع است که منجر به گسترش و تقویت اعتماد متقابل اجتماعی بین مردم و دولت می شود و من در پرتو این همکاری های اجتماعی صلح آمیز و مثبت افزایش می یابد. تنها در چنین شرایطی است که می توان مشکلات را تا حد زیادی حل کرد.
وی همچنین تاکید می کند که جامعه ای می تواند به یک توسعه اجتماعی پایدار و همه جانبه دست یابد که بتواند بر شرایط نابهنجار خود غلبه کند و به تعادل قبلی بازگردد.
این استاد دانشگاه درباره چرایی شکل گیری شرایط نابهنجار در جامعه می گوید: دلایل بی شماری وجود دارد اما مهم ترین دلایل را می توان در عدم عقلانیت به روز نبودن دانش و عدم توجه به شرایط مدرن دانست. جامعه ای که باعث ایجاد نوعی جامعه شبه مدرن یا شبه مدرن می شود و در این مرحله توانایی غلبه بر مشکلات به حداقل می رسد.
از سنت تا مدرنیته
به نظر می رسد عدم پذیرش تغییرات جامعه از مدل سنتی به مدرن باعث ایجاد نوعی ناهنجاری در جامعه شده است. ادامه این روند جامعه را به چه سمتی خواهد برد؟
جعفر کریم پور کارشناس ارشد جامعه شناسی محض و مدرس جامعه شناسی می گوید: بله اگر تغییرات اجتماعی از مدل سنتی به مدرن خیلی سریع باشد و افراد جامعه نتوانند خود را با شرایط موجود تطبیق دهند جامعه دچار ناهنجاری می شود.
وی در تحلیل خود از این وضعیت به گفته های رابرت مرتون (از جامعه شناسان آمریکایی) اشاره می کند و می گوید: در این شرایط دولت بر اهداف و ارزش های خود پافشاری می کند اما در استفاده از ابزار و روش ها برای رسیدن به اهداف ناکارآمد است. رفتارهای نامتعارفی در جامعه شکل می گیرد که نمونه های زیادی از آن را در سال های اخیر دیده ایم. رفتار یک دانشجوی دختر از دانشگاه علوم و تحقیقات تهران یکی از مصادیق رفتارهای نابهنجار است.
شکاف نسلی و گسست فرهنگی
کریم پور مدرس جامعه شناسی نیز معتقد است که باید نسبت به تغییرات اساسی در ارزش های نسل جدید آگاه بود چرا که بی توجهی به آن ها باعث شکاف نسلی و گسست فرهنگی می شود. وی برای توضیح سخنان خود به نظرات رونالد اینگلهارت (دانشمند آمریکایی) اشاره می کند و می گوید: اینگلهارت در کتاب دگرگونی فرهنگی در جامعه صنعتی پیشرفته فرضیه گروه سنی را مطرح می کند. این فرضیه به دگرگونی های اساسی در ارزش های نسل جدید نسبت به نسل های دیگر اشاره دارد. طی این فرآیند ارزش ها و باورهای جدید و کاملاً متفاوتی پدید می آید و آسیب های جدیدی در جامعه شکل می گیرد که می توان آن را سفید دید. ازدواج و شکر بابا و شکر مامی اشاره کرد.
به گفته وی شکاف نسلی معضلی جدی است و جوامعی که از سنتی به مدرن می روند گونه های پیچیده ای در شکاف نسلی و اجتماعی دارند. امروزه نسل جوان فراتر از اشکال سنتی می اندیشد و عمل می کند و تقابل نسل قبل و نسل جوان در قالب تضاد قدیم و جدید ظاهر شده است. دخالت و واکنش های نامتعارف نسل جوان در فعالیت های سیاسی و اجتماعی در واقع واکنشی به شرایط بحرانی جامعه است.
کریم پور همچنین ناکافی بودن روند انتقال ارزش ها و هنجارها به نسل جدید را یکی دیگر از عوامل ایجاد شکاف نسلی در جامعه امروز ایران می داند و می گوید: ادامه روند کنونی که مبتنی بر نافرمانی مدنی است قطعا خواهد بود. اگر مورد خشونت بیشتر دولت قرار گیرد ادامه یابد. منجر به افزایش شکاف نسلی و گسست فرهنگی بیشتر بین دولت و نسل جدید خواهد شد که در نتیجه خشونت و رفتار غیرمتمدنانه افزایش خواهد یافت.
چه باید کرد
برای کاهش شکاف نسلی و شکاف فرهنگی چه باید کرد؟ کریم پور مدرس جامعه شناسی معتقد است که یک نظام سیاسی اقتصادی و حقوقی «اعتماد» را سرمایه اجتماعی لازم برای یک جامعه مدنی و دموکراتیک می داند و این اعتماد را در بطن جامعه گسترش می دهد بنابراین اولین قدم افزایش اعتماد اجتماعی است.
اتخاذ یک رفتار مدارا نیز یک راه حل است. به معنای تحمل رفتاری است که با افکار و رفتار معمول ما متفاوت است و به جریان های مخالف اجازه ابراز وجود و تحمل آنها را می دهیم.
انتهای پیام