شورش ایدئولوژیک در هسته سخت آمریکا

به گزارش یومیر فرهیختگان نوشت: از ابتدای اشغال افغانستان و عراق در سال 2003 آمریکا همواره تلاش کرده است تا حضور خود در غرب آسیا را به بهانه مقابله با گروه های تروریستی توجیه کند. چنین منطقی علاوه بر مغایرت با واقعیت اقدامات آمریکا در متقاعد کردن مردم آمریکا به صرف هزینه های اقتصادی کلان در مناطق دور از آمریکا بی اثر است. به همین دلیل باید تصویری نزدیک و بزرگ از قدرت تروریست ها برای آنها تهیه شود. این سناریو که توسط خلبان القاعده در 11 سپتامبر 2001 اجرا شد اکنون توسط “شمس الدین جبار” برای توجیه ادامه حضور آمریکا در سوریه و عراق پس از اسد انجام شده است. این کهنه سرباز آمریکایی در شب سال نو با ماشین خود در میان جمعیت در نیواورلئان راند و 15 نفر را کشت و 35 نفر را مجروح کرد. صرف نظر از سابقه نظامی او در ارتش ایالات متحده جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده و اف بی آی بلافاصله انگشت خود را به سمت دشمن نشانه رفتند. خاورمیانه و او را تحت نفوذ داعش خواند. این سناریو به گونه ای کامل می شود که چند ساعت بعد صبح روز بعد حمله دوم انجام شد. یک خودروی “سایبری تراک” ساخت شرکت تسلا به ریاست ایلان ماسک در مقابل هتل دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در لاس وگاس منفجر شد و ایلان ماسک یک نفر را کشت و زخمی کرد. 7 نفر دیگر با اولین اقدام . وی با فامیل دانستن آنها و تروریست خواندن هر دوی آنها مدعی است که: “هر دو خودرو از طریق یک سرویس اجاره شده اند.” مقامات ایالات متحده به طور یکسان این اقدام را به داعش نسبت می دهند و هیچ یک بر این واقعیت تأکید نمی کنند که هر دو فرد سابقه کار در ارتش آمریکا را داشته اند و این اقدام قبل از نسبت دادن به داعش باید ریشه در خود آمریکا داشته باشد. از اقدامات تروریستی هفته گذشته در آمریکا بیش از هر چیز نه به جنگ شنیده می شود اما کاخ سفید در روایت خود از این ترورها فریاد نه بر داعش می دهد تا هم صدای اعتراض ها شنیده نشود و هم راه برای ادامه جنگ. سیاست های مشابه باز می ماند.

کریسمس لعنتی
در شب سال نو حمله مرگباری در نیواورلئان رخ داد که در آن شمس الدین جبار سرباز 42 ساله ارتش آمریکا خودروی خود را به عابران پیاده زد و 15 نفر را کشت. این حمله 35 نفر دیگر را مجروح کرد. جو بایدن رئیس جمهور آمریکا بلافاصله این حادثه را یک حمله «تحت نفوذ داعش» اعلام کرد و تاکید کرد که FBI در حال بررسی این ارتباط است. پس از اظهارات آلثیا دانکن مامور ویژه FBI اعلام کرد که تحقیقات نشان می دهد جبار تنها مسئول این حمله نیست و اف بی آی معتقد است که ممکن است افراد دیگری به او در انجام این حمله کمک کرده باشند. با این حال بیانیه جدید اف بی آی با اطلاعات قبلی آن آژانس که گفته بود شمس الدین جبار احتمالا با افراد دیگری در حملات خود همکاری داشته است در تضاد است. پلیس فدرال آمریکا در بیانیه جدیدی مدعی شد که شمس الدین جبار مهاجم شب سال نو میلادی در شهر نیواورلئان این حمله را به تنهایی انجام داده و «صد درصد» از گروه داعش الهام گرفته است. شبکه خبری سی ان ان نیز در ادامه این تناقض مشکوک و غیرمستند و به نقل از دو منبعی که نیروی انتظامی نامید گزارش داد: مهاجم در جریان حمله پرچم داعش را به همراه داشت. صبح چهارشنبه در اقدام تروریستی دیگری یک “کامیون سایبری” ساخت شرکت تسلا به ریاست ایلان ماسک در مقابل هتل متعلق به دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب ایالات متحده در لاس وگاس منفجر شد و یک نفر کشته شد. ایلان ماسک مالک تسلا و یکی از نزدیکان ترامپ حمله دوم را به حمله اول در شبکه اجتماعی خود ربط داد و گفت: هر دو خودرو از طریق یک سرویس اجاره شده بودند. به این ترتیب می توان روایت داعش از اقدام تروریستی اول را به اقدام دوم نیز تعمیم داد. این ادعاها در حالی مطرح می شود که به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک پلیس آمریکا اعلام کرده است که «متیو لیولزبرگر» 37 ساله که به عنوان مظنون انفجار کامیون سایبری در مقابل هتل ترامپ در لاس وگاس شناسایی شده است. یک سابق عضو ارتش آمریکا

صدای اعتراض به جنگ های بی نتیجه مقابل برج ترامپ بلند شد
یکی از مهمترین و کم توجه ترین نکات حوادث تروریستی اخیر این است که هر دو عامل این حملات از سربازان سابق ارتش آمریکا بوده اند. مقامات آمریکایی به جای بررسی ریشه های این حوادث در کشور بلافاصله آنها را به گروه هایی مانند داعش نسبت می دهند. این رویکرد دو هدف اصلی را دنبال می کند: اول توجیه تداوم حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه و دوم جلوگیری از شنیده شدن اعتراضات داخلی به سیاست های جنگ طلبانه این کشور. اعتراضات علیه سیاست نظامی آمریکا در غرب آسیا در دو دهه گذشته به ویژه از سوی کهنه سربازان آمریکایی همیشه یک مشکل جدی بوده است. بسیاری از سربازان آمریکایی شرکت کننده در جنگ های عراق افغانستان و سوریه پس از بازگشت به کشور جنایات و واقعیت های تلخ این جنگ ها را افشا کردند. آنها بر این باورند که منافع ملی آمریکا تحت عنوان مبارزه با تروریسم قربانی شده است و این مداخلات در نهایت منجر به تامین منافع اسرائیل و شرکت های بزرگ تسلیحاتی شده است. این انتقادات در کنار فشارهای روحی و آسیب های جسمی که بسیاری از جانبازان در اثر حضور در جنگ تجربه می کنند گاهی منجر به رفتارهای خشونت آمیز می شود. به همین دلیل برخی از این افراد ممکن است اقداماتی مانند آنچه در کریسمس رخ داد انجام دهند. اما مقامات و رسانه های آمریکایی به جای تاکید بر این جنبه از ماجرا تلاش می کنند چنین اقداماتی را به گروه هایی مانند داعش نسبت دهند. نسبت دادن حملات به دشمن خارجی به افکار عمومی القا می کند که تهدید هنوز خارجی است و به حضور نظامی مستمر در خاورمیانه نیاز است. این سیاست رسانه ای همچنین صدای اعتراضی را که در ارتش و جامعه آمریکا علیه مداخلات نظامی وجود دارد به حاشیه می برد. بسیاری از جانبازان این سیاست ها را به دلیل بیهودگی آشکار جنگ های طولانی بیهوده و حتی مخرب می دانند. نسبت دادن چنین حملاتی به داعش علاوه بر انحراف افکار عمومی صدای واقعی منتقدان را خاموش می کند و راه را برای ادامه جنگ افروزی آمریکا در غرب آسیا هموار می کند.

چرا داعش مقصر است؟
اینکه پلیس فدرال آمریکا بارها از قول خود زیر پا گذاشته و اطلاعات ضد و نقیضی داده است را می توان به این دلیل توضیح داد که با به روز رسانی اطلاعات اصلاح شده است اما مقامات آمریکایی قبل از ارائه گزارش دقیق انگشت اتهام را به سمت داعش نشانه رفته اند. رسانه های آمریکایی نیز همین خط را دنبال کردند. چند ساعت پس از سرنگونی دولت بشار اسد و ورود مخالفان به پایتخت دانیل شاپیرو معاون پنتاگون در امور خاورمیانه در بحرین و در جریان کنفرانس امنیتی “گفت و گوی منامه” گفت: ما آگاه هستیم که شرایط هرج و مرج در سوریه می تواند به داعش اجازه فعال شدن و برنامه ریزی عملیات خارجی را بدهد ما مصمم هستیم که با شرکای خود برای تضعیف قابلیت های داعش کار کنیم شکست دستگیری عوامل داعش و بازگشت آوارگان به کشورشان.” پیش از این جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید گفت: در مراحل اولیه جنگ داخلی طولانی در سوریه در بدترین حالت شاهد تقویت داعش در صحنه بودیم. اکنون اولویت اصلی این است که اطمینان حاصل شود که داعش در نتیجه جنگ در سوریه دوباره ظهور نمی کند. ما مستقیماً و با همکاری نیروهای دموکراتیک سوریه کردها اقدام خواهیم کرد تا اطمینان حاصل کنیم که این اتفاق نمی افتد». مقامات آمریکایی مدعی هستند برای جلوگیری از تشکیل داعش در فضای ملتهب سوریه حضور آمریکا در این کشور ضروری است. این در حالی است که حتی پس از پایان داعش در دولت اسد آمریکا با اشغال این کشور به غارت منابع نفتی سوریه ادامه داد. آمریکا حتی سردار سلیمانی بزرگترین سردار مبارزه با این گروهک تروریستی را در حمایت از داعش به شهادت رساند تا نشان دهد که نگرانی آمریکا از حضورش در منطقه مبارزه با داعش نیست همانطور که هدفش از حضور در افغانستان و عراق است. نباید با القاعده جنگید.

حمله به برج ترامپ تکرار فیلم حمله به برج های دوقلو است
«حمله داعش به برج ترامپ با خودروی تسلا ایلان ماسک در کریسمس» عنوانی پرهیاهو است که احتمالاً برای سال ها برای تبلیغات درباره «نیاز به مبارزه با داعش در خاورمیانه» یا به معنای بهتر «غارت منابع» موثر خواهد بود. و سرزمین هایی در غرب آسیا به نفع اسرائیل توسط ایالات متحده». از آنجایی که تمام مواد یک بمب خبری را دارد مانند “حمله به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی توسط هواپیمای القاعده” برای شروع حمله به عراق و افغانستان قدرت فضا را دارد. رسانه ای داشت پس از حملات 11 سپتامبر 2001 به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی جورج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا سیاست جدیدی به نام «جنگ علیه تروریسم» را اعلام کرد. در حالی که بسیاری از عاملان این حمله شهروندان عربستان سعودی بودند بوش به جای هدف قرار دادن عربستان به عنوان حامی ایدئولوژیک و مالی افراط گرایان ایران عراق و کره شمالی را «محور شرارت» معرفی کرد. این سیاست به وضوح بر اساس اهداف ژئوپلیتیکی آمریکا برای افزایش نفوذ در خاورمیانه و کنترل منابع انرژی منطقه طراحی شده است. تقویت ترس از تروریسم در افکار عمومی داخلی و بین المللی بهانه ای برای توجیه هزینه های هنگفت حضور نظامی آمریکا در منطقه بود. اشغال افغانستان و عراق از سال 2001 و 2003 به بهانه مبارزه با تروریسم آغاز شد اما در واقع هدف اصلی آنها محاصره ایران و تضعیف هرگونه مقاومت در برابر هژمونی آمریکا در منطقه بود. پس از سرنگونی حکومت طالبان در افغانستان و رژیم صدام در عراق ایالات متحده با ایجاد پایگاه های نظامی متعدد در این کشورها و حمایت از نیروهای نیابتی تلاش کرد حلقه محاصره ایران را تکمیل کند. در همان زمان سیاستمداران و رسانه های غربی مدام از احتمال حمله نظامی به ایران صحبت می کردند. ایالات متحده همچنین با استفاده از نفوذ خود در سازمان های بین المللی تلاش کرد تا تحریم های اقتصادی گسترده ای را علیه ایران اعمال کند و تهران را در انزوای دیپلماتیک قرار دهد. به این ترتیب سیاست ظاهری مبارزه با القاعده به ابزاری برای سرکوب و مهار مخالفان منطقه ای آمریکا تبدیل شد.

آمریکا برای مبارزه با القاعده آمد و داعش را تحویل داد
در حالی که آمریکا مدعی مبارزه با گروه های تروریستی است بزرگ ترین سرکردگان گروه های تروریستی در زندان های این کشور در عراق آموزش دیدند و در نهایت تجهیز و راهی کشورهای منطقه شدند. زندان های آمریکا در عراق به ویژه زندان های بوکا و ابوغریب نقش اساسی در شکل گیری و تقویت ساختار گروه های تروریستی مانند داعش داشتند. این زندان ها به محیطی برای تبادل عقاید افراطی و تشکیل شبکه های تروریستی تبدیل شد. ابوبکر البغدادی در سال 2005 توسط نیروهای آمریکایی دستگیر و به زندان بوکا در نزدیکی شهر ام قصر عراق منتقل شد. او چند ماه در این زندان بود. دوران او در بوکا نقطه عطفی در تبدیل شدن او به رهبر یک گروه تروریستی شد. البغدادی پس از آزادی از زندان به القاعده در عراق (AQI) پیوست که توسط ابو مصعب الزرقاوی رهبری می شد. وی پس از کشته شدن الزرقاوی و سپس جانشین وی ابوعمر البغدادی رهبری این شبکه را بر عهده گرفت. وی در سال 2013 نام این سازمان را به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) تغییر داد و شروع به گسترش این گروه در سوریه کرد. در کنار او حاجی بکر افسر سابق ارتش عراق و استراتژیست ارشد داعش نیز در زندان بوکا زندانی بود. او به عنوان یکی از معماران ساختار سازمانی داعش شناخته می شود و نقش مهمی در تدوین استراتژی های این گروه داشت. ابو مصعب الزرقاوی بنیانگذار القاعده در عراق نیز مدت کوتاهی در زندان های آمریکا بود. اگرچه او در سال 2006 کشته شد اما پس از آزادی از زندان نقشی کلیدی در تبدیل القاعده در عراق به یک نیروی اصلی افراطی داشت که در نهایت به داعش منتهی شد. زندان هایی مانند بوکا و ابوغریب تبدیل به دانشگاه هایی برای ایدئولوژی افراطی شده اند که افراد دارای مهارت های نظامی و دیدگاه های افراطی را گرد هم می آورند و راه را برای ظهور گروه هایی مانند داعش هموار می کنند.

* بازنشر مطالب سایر رسانه ها در یومیر به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع مخاطبان است.

انتهای پیام