این ابرچالش یقه آمریکا و اسرائیل را می گیرد

آمریکا و اسرائیل مخالف یک انتخاب سرنوشت ساز هستند. یا با واقعیت های جدید شروع کنید و به یک راه حل دیپلماتیک بروید یا با ادامه سیاست های خصمانه آنها در راه انزوا و شکست هستند.
به گفته یومیر سعید محمد در یادداشتی نوشت: ایالات متحده مانند قدرتی که پس از جنگ جهانی دوم هژمونی را در سیستم بین المللی به دست آورد همواره سیاست های خود را بر اساس مداخله تسلط بر منابع جهانی و فناوری ژئوپلیتیکی دنبال کرده است. با کمک قدرت اقتصادی نفوذ سیاسی و برتری نظامی شبکه ای از تسلط را ایجاد کرده است که بسیاری از کشورها را به بازی استراتژیک خود سوق داده است.
رئیس جمهور فرانکلین دلانو روزولت که در جنگ جهانی دوم رهبری ایالات متحده را بر عهده داشت در شکل گیری این نظم جدید جهانی نقش اساسی داشت. وی سیاست هایی مانند توافق نامه برتون وودز برنامه مارشال و تأسیس سازمان ملل را ایجاد کرد که اساس تسلط آمریکا بر اقتصاد و سیاست بین المللی را ایجاد کرد. در نتیجه ایالات متحده نه تنها به عنوان یک قدرت پیروز از جنگ بیرون آمد بلکه انگلیس را نیز به نظم جهانی برد و دلار را به یک ارز غالب در تجارت بین المللی تبدیل کرد. از آن زمان ایالات متحده با توسل به ابزارهای مختلف از کودتای مخفی گرفته تا مداخلات صریح نظامی سیاست تسلط خود را دنبال کرده است.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا نه تنها سیاست های سنتی سلطه آمریكا را دنبال می كند بلكه آنها را با لحنی بی سابقه و بی سابقه بیان می كند. اظهارات اخیر وی در مورد نوار غزه و فلسطینی ها نمونه ای کاملاً از این رویکرد است که نه تنها واکنش های گسترده بین المللی را مطرح کرده است بلکه سؤالات جدی در مورد استراتژی های طولانی آمریکایی در خاورمیانه ایجاد کرده است.
وی در اظهارات اخیر خود در مورد ایده تصفیه کامل غزه صحبت کرد و اظهار داشت که جمعیت فلسطین به کشورهای همسایه از جمله مصر و اردن رانده می شود. وی در اظهارات خود صریحاً اظهار داشت كه ایالات متحده نه تنها از چنین طرحی پشتیبانی می كند بلكه در صورت لزوم آماده اجرای آن است. این نگرش نه تنها در معرض مخالفت شدید جامعه بین المللی و دولت های منطقه ای قرار نگرفته است بلکه حتی در ایالات متحده نیز واکنش هایی وجود داشته است.
ترامپ که همواره به دلیل حمایت از پایگاه رای دهندگان راست خود شناخته شده است همچنین در تلاش است تا از بحران غزه به عنوان ابزاری برای حمایت مالی و سیاسی استفاده کند.
در همین راستا حمایت مالی گروه های تأثیرگذار صهیونیستی به ویژه خانواده میلیاردر نقش اساسی در این مواضع داشته است. میریام ادلسون کونا به شلدون ادلسون که حامی مهم ترامپ در انتخابات 1 و 2 بود 5 میلیون دلار بودجه برای مبارزات انتخاباتی ترامپ دریافت کرده است. این حمایت مالی انگیزه شدیدی را برای او برای تنظیم سیاست های خود در منافع اسرائیل ایجاد کرده است.
از طرف دیگر نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو که با چالش های سیاسی و موارد فساد داخلی روبرو است در تلاش است تا با استفاده از حمایت ترامپ موضع قدرت خود را تحکیم کند. در حالی که جناح های افراطی در کابینه اسرائیل از جمله بوزال اسموتریش و یتیم بن گویر خواستار سیاست های سختگیرانه ای علیه فلسطینی ها هستند حمایت ضمنی ترامپ از ایده های افراطی به ابزاری برای حفظ ائتلاف شکننده خود تبدیل شده است.
نتانیاهو آگاه است که بدون حمایت از این جناح های افراطی دولت وی سقوط می کند و احتمالاً به عنوان یک جنایتکار به دادگاه های اسرائیل محکوم خواهد شد. بنابراین او سعی می کند با ترویج ایده های بنیادی مانند ساحل غربی ظلم جدی تر فلسطینی ها و تشدید حملات به غزه این گروه ها را راضی نگه دارد. در همین حال اظهارات ترامپ در مورد فتح کامل غزه فرصتی ایده آل برای نتانیاهو برای استفاده از آن به عنوان ابزاری برای تحکیم موقعیت قدرت خود فراهم کرده است.
در پاسخ به این اظهارات کشورهای منطقه از جمله مصر و اردن مقاومت شدید خود را اعلام کرده اند. دولت های این دو کشور به خوبی می دانند که پذیرش چنین طرحی نه تنها مشروعیت داخلی آنها را تضعیف می کند بلکه می تواند باعث بی ثباتی گسترده در منطقه شود.
در همین راستا کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی قطر امارات متحده عربی اردن و مصر در تلاشند تا یک برنامه جایگزین برای بازسازی غزه و کنترل منطقه پس از جنگ ارائه دهند. این پروژه شامل ایجاد موسسه ای متشکل از تکنوکرات های فلسطینی بدون وابستگی به حماس برای غزه است.
اگرچه این پیشنهاد همچنین با چالش های بسیاری روبرو است اما به نظر می رسد واقع بینانه تر از برنامه های افراطی ترامپ است.
با این حال علی رغم حمله گسترده اسرائیل مقاومت فلسطین نه تنها تضعیف شده است بلکه در بسیاری موارد توانسته است موقعیت خود را حفظ کند. آنتونی بلینكون وزیر امور خارجه سابق آمریكا اذعان كرد كه حماس امروز از قبل از جنگ قوی تر است. این اعتراف نشان دهنده عدم موفقیت اسرائیل در رسیدن به اهداف اصلی خود یعنی نابودی کامل حماس و تسلط غزه است.
این وضعیت اسرائیل را در موقعیت سختی قرار داده است. از دیدگاه استراتژیک ادامه جنگ بدون دستیابی به یک پیروزی قاطع می تواند منجر به فرسایش قدرت نظامی و اقتصادی اسرائیل شود. از طرف دیگر تشدید حملات و ادامه سیاست های جنایی بیشتر مشروعیت بین المللی رژیم را تضعیف کرده و مخالفت جهانی با آن را افزایش داده است.
تحولات اخیر نه تنها منعکس کننده بحران اسرائیل است بلکه بخشی از روند بیشتر است که منعکس کننده کاهش هژمونی آمریکایی و تغییر نظم جهانی است. در دوره پس از جنگ جهانی دوم تحت هدایت روزولت ایالات متحده با استفاده از قدرت اقتصادی و نظامی خود توانست سیاست جهانی را تشکیل دهد. اما امروز با ظهور قدرتهای جدید مانند چین و روسیه و نقش در حال افزایش در کشورهای جنوبی جهان این هژمونی رو به کاهش است.
آمریکا و اسرائیل مخالف یک انتخاب سرنوشت ساز هستند. یا با واقعیت های جدید شروع کنید و به یک راه حل دیپلماتیک بروید یا با ادامه سیاست های خصمانه آنها در راه انزوا و شکست هستند.
در هر دو مورد آنچه مسلم است این است که تسلط یک جانبه ایالات متحده و اسرائیل بر منطقه نزدیک می شود و آینده دیگری شکل می گیرد. آینده ای که معادلات قدرت را دگرگون می کند و راه را برای تغییرات اساسی در نظم جهانی هموار می کند.
*بازتولید سایر محتوای رسانه ای در ISNA تأیید محتوای آن نیست و فقط برای توجه مخاطب است.
پایان پیام