بازی برد-برد در بازار خودرو چگونه ممکن است؟


تغییر قیمت خودرو در کارخانه به نوعی می تواند مدیران خودروساز را به دلیل نرسیدن به اهداف از نظر تیراژ و همچنین کیفیت پایین خودرو خلع ید کند.

چگونه یک بازی برد-برد در بازار خودرو امکان پذیر است؟

به گزارش یومیر «ایران» در گزارشی به بررسی اصلاح قیمت بازار خودرو پرداخت و نوشت:

چندی پیش احمد نعمت بخش دبیر انجمن خودروسازان اعلام کرد که اگر قیمت برخی خودروها در مبدا بین 70 تا 80 درصد افزایش پیدا کند این افزایش قیمت برای خودروسازان مطلوب نیست و تنها باعث می شود. خودرو به بالاترین قیمت می رسد و سازنده باید هزینه آن را بپردازد. فروش محصول خود را از دست ندهید. به گفته Automobillfabrikantforeningen واضح است که افزایش قیمت نمی تواند خودروسازان را خوشحال کند.
فراموش نکنیم که قیمت خودروهای کارخانه ای حدود 18 ماه است که افزایشی نداشته است. به این دلیل که قیمت مواد تولیدی خودروسازان چه از منابع داخلی و چه آنهایی که از واردات تهیه می شوند. مسیر رشد کرده است.
شرایط فعلی اقتصاد کشور و تورم بالا خودروسازان را مجبور به تعدیل قیمت محصولات خود می کند و دولت به عنوان یک سیاستمدار کلان باید شرایط را برای ادامه فعالیت خودروسازان فراهم کند.
حال در این شرایط که نه طرف عرضه راضی است و نه طرف تقاضا سیاست گذار کلان چه راهکاری را باید بیندیشد؟
بررسی روند تولید و عرضه خودرو در 15 سال گذشته نشان می دهد که دولت چهاردهم میراث خوبی در حوزه خودرو به دست نیاورده است. رشد قیمت بازار خودرو در بازه زمانی مورد بررسی باعث نارضایتی مصرف کنندگان شده و شاهد هستیم که بخشی از جامعه به دلیل افزایش قیمت بازار خودرو و ناتوانی خودروسازان در تحقق گردش عرضه لازم بازار را ترک کرده است. .
طرف عرضه با توجه به اجرای سیاست قیمتی اجباری و حضور شورای رقابت در فرآیند تعیین قیمت نه تنها هر سال سودی نداشت بلکه در حساب های خود زیان ثبت کرد.
سرعت حرکت ماشین زیان ده خودروسازان به حدی است که شاهد تهدید جان شرکت های خودروسازی هستیم. خودروسازان برای تداوم خود در بازار سرمایه و ادامه حضور در بازار اول مجبورند با سازوکار تجدید ارزیابی دارایی ها خود را از شمول ماده 141 قانون تجارت و ورشکستگی خارج کرده و روی کاغذ به نشان دادن سود بنشینند. اما این وضعیت تا کی می تواند ادامه یابد؟
طبق قانون شرکت های با مسئولیت محدود می توانند هر پنج سال یکبار دارایی های خود را مورد ارزیابی مجدد قرار داده و از نتایج این ارزیابی در حساب های خود استفاده کنند. پیش از این ایران خودرو و سایپا در سال 1397 دارایی های خود را مجدد ارزیابی کردند مهلت تجدید ارزیابی نرسیده خودروسازان رایزنی ها را برای شروع این موضوع آغاز کردند و این نشان می دهد که ایران خودرو و سایپا به جایی رسیده اند که دیگر نمی توانند خود را حفظ کنند. به عنوان یک شرکت بورسی با استفاده از این فرمول.
بنابراین فرمول سودآور نمایش خودروسازان با استفاده از اهرم تجدید ارزیابی به دو خودروساز بزرگ کشور نیز رسیده است.
دولت چهاردهم در شرایطی سکان کشور را در دست گرفته که در مدیریت صنعت خودرو و بازار با چالش های جدی مواجه است.
اولین چالش به نارضایتی جامعه از خودروسازان مربوط می شود. جامعه به عنوان یک مصرف کننده از قیمت و کیفیت محصولات تولید شده توسط شرکت های خودروسازی ناراضی است. زمانی که خودروسازان لیست محصولات جدید خود را منتشر می کنند این نارضایتی به نوعی به اوج خود می رسد. سوال از کیفیت پایین خودرو به نوعی هر روز به نارضایتی مصرف کنندگان تبدیل شده است.
دومین چالشی که دولت با آن دست و پنجه نرم می کند به سمت عرضه مربوط می شود. سیاستگذار کلان در سمت عرضه شرکت هایی را می بیند که چاق هستند و انعطاف لازم را ندارند زیان ده هستند محصولاتی تولید می کنند که کیفیت لازم را ندارند و فرصت تنوع بخشیدن به سبد محصولات خود را ندارند. خودروسازان نمی توانند به اهداف تولید سالانه دست یابند.
چالش سوم در بخش خودرو به وضعیت این شرکت ها در بازار سرمایه مربوط می شود. بررسی سهام زنجیره خودرو و مشخصاً ایران خودرو سایپا و پارس خودرو (به ترتیب با نماد خودرو خساپا و خپارس) به عنوان گل سرسبد زنجیره خودرو در بورس. سهامداران این شرکت ها با توجه به اوضاع نابسامان چند سال اخیر نتوانستند آنطور که باید سود کسب کنند. دلیل این مشکل را باید در زیان دهی شرکت های خودروسازی جستجو کرد.
بررسی حساب های ایران خودرو سایپا و پارس خودرو نشان می دهد که زیان انباشته این شرکت ها تا پایان شهریور 1403 به بیش از 208 هزار میلیارد تومان رسیده است که سهم ایران از زیان انباشته حدود 112 هزار میلیارد تومان است. سایپا زیان انباشته خود را حدود 58 هزار و 500 میلیارد تومان اعلام کرده و پارس خودرو نیز به عنوان سومین خودروساز بزرگ کشور زیان انباشته حدود 27 هزار و 500 میلیارد تومانی را در حساب خود ثبت کرده است.
واضح است که در شرایط فعلی شرکت های خودروسازی نمی توانند در مسیر تقسیم سود بین سهامداران خود حرکت کنند. این موضوع به نارضایتی در جامعه دامن می زند.
چالش چهارم که ارتباط مستقیمی با خودرو ندارد اما باید ریشه آن را در سبد محصولات خودروسازان جستجو کرد بحث عدم تعادل انرژی در حمل و نقل است.
از یک طرف دولت به دلیل قیمت بنزین و گازوئیل و یارانه ای که در این زمینه می پردازد تحت فشار است و برای اصلاح قیمت بنزین و گازوئیل نیاز به عصا دارد. از سوی دیگر شاهد هستیم که مصرف روزانه بنزین در حال فتح قله های جدید است و همین امر باعث می شود تولید روزانه بنزین در کفاف نیاز مصرفی را برآورده نکرده و دولت مجبور به تامین بخشی از سوخت شود. نیاز از طریق واردات
بررسی سبد محصولات ایران خودرو و سایپا نشان می دهد که محصولات موجود در سبد محصولات این شرکت ها به دلیل تولید بر روی پلت فرم های قدیمی مصرف سوخت بالایی دارند. به دلیل چالش های مالی که با آن مواجه هستند شرکت های خودروسازی نمی توانند سرمایه گذاری زیادی در بخش تحقیق و توسعه خود داشته باشند و محصولات فعلی را با محصولات جدید جایگزین کنند.
ناتوانی خودروسازان در ارائه محصولات جدید و قفسه بندی محصولات فعلی باعث می شود حتی خودروهای جدید موجود در بازار مصرف سوخت بالایی داشته باشند.
فراموش نکردیم که خودروهایی مانند پژو 405 و پژو پارس در حدود دو دهه چقدر در خطوط تولید ایران خودرو حضور داشتند.
چالش پنجم دولت به نوعی با چالش چهارم همخوانی دارد. موضوع آلودگی هوای شهرهای بزرگ به ویژه در نیمه دوم سال به نوعی با وضعیت خودروسازان مرتبط است.
عدم دستیابی به هدف تولید سالانه خودرو افزایش قیمت بازار در کنار کاهش قدرت خرید مردم باعث می شود هر ساله شاهد افزایش تعداد خودروهای فرسوده در گردش باشیم. مصرف سوخت خودروهای فرسوده و گازهای گلخانه ای تولید شده از آن ها از جمله عوامل آلودگی هوا است.
دولت امکانات زیادی برای غلبه بر چالش های ذکر شده در اختیار ندارد. اما این بدان معنا نیست که او باید دست هایش را بالا بیاورد و در مواجهه با چالش ها تسلیم شود. برای غلبه بر چالش های صنعت خودرو و بازار دولت باید همزمان یک برنامه کوتاه مدت و یک برنامه بلندمدت را ترویج کند. طراحی برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت در خودرو توسط دولت می تواند بازی را تغییر دهد و شاهد بازی باشد
ضرر – زیان فعلی جایی که نه طرف عرضه راضی است و نه طرف تقاضا به گونه ای عمل می کند که بازی ماشین تبدیل به یک بازی برد-برد شود.
در برنامه کوتاه مدت دولت می تواند با افزایش قیمت کارخانه ای خودرو شرکت های تولیدکننده را بار مالی کند تا بتوانند چرخه تولید خود را افزایش دهند و برنامه های تحقیق و توسعه خود را در چارچوب کیفیت محصولات تولیدی خود تعریف و اجرا کنند.
افزایش تیراژ خودرو همواره به عنوان یکی از پارامترهای تاثیرگذار بر قیمت بازار خودرو مطرح بوده است. خودروسازان در صورت داشتن منابع مالی لازم می توانند مسیر عرضه بازار را گسترش دهند و این مشکل باعث افت نمودار قیمت در بازار می شود.
کیفیت را می توان از طریق عوارض مالی ناشی از افزایش قیمت کارخانه ای خودرو نیز بهبود بخشید. بررسی میزان زیان شرکت های خودروسازی به زنجیره قطعه سازی نشان می دهد بدهی خودروسازان به قطعه سازان از مرز 100 هزار میلیارد تومان گذشته است. واضح است که با این میزان بدهی شرکت های قطعه سازی توانایی به روز رسانی خطوط تولید خود را ندارند تا قطعات تولیدی آنها از کیفیت لازم برخوردار باشد. از سوی دیگر خودروسازان به دلیل بدهی که به شرکت های خودروسازی دارند نمی توانند آن طور که باید کیفیت قطعات تامین شده از قطعه سازان را تصاحب کنند و باید به نوعی از قطعه سازان در بحث کیفیت دلجویی کنند.
تغییر قیمت خودرو در کارخانه به نوعی می تواند مدیران خودروساز را به دلیل نرسیدن به اهداف از نظر تیراژ و همچنین کیفیت پایین خودرو خلع ید کند.
بهبود وضعیت مالی شرکت های خودروسازی این امکان را به مدیران خودروسازان می دهد تا در مدت زمان کوتاه تری سبد محصولات خود را به روزرسانی کنند محصولات قدیمی را از سبد محصولات خود حذف کرده و به موزه ارسال کنند و محصولات جدید با فناوری روز را جایگزین آن ها کنند.
این موضوع می تواند به رفع چالش های کمبود سوخت کاهش گردش خودروهای فرسوده و آلودگی هوا کمک کند.
اما استفاده از ابزار افزایش قیمت در کارخانجات خودروسازی نمی تواند دائمی باشد و دولت باید به تدریج و پس از بهبود وضعیت خودروسازان به تدریج زمینه خروج از تولید خودرو را برای مدت معینی فراهم کند. . خروج دولت از صنعت خودرو و واگذاری شرکت های خودروسازی به بخش خصوصی با اختیار مدیریت این شرکت ها برنامه بلندمدتی است که دولت باید به سمت آن حرکت کند. واگذاری شرکت های خودروسازی به بخش خصوصی همواره مورد تایید مقام معظم رهبری و رئیس جمهور بوده است.
مقایسه وضعیت شرکت های خودروسازی خصوصی با ایران خودرو و سایپا نشان می دهد که خودروسازان خصوصی به دلیل عدم حضور دولت در مدیریت آن ها چابکی بیشتری در برنامه ریزی های لازم برای تولید و فروش خود دارند و در صورت افزایش قیمت محصولات خود با نارضایتی کمتری از سوی مصرف کنندگان مواجه می شوند بنابراین برای حفظ و گسترش سهم بازار خود مجبورند ایده های جدیدی را در دستور کار تولید و عرضه قرار دهند. تنوع محصولات خودروسازان خصوصی کیفیت محصولات ارائه شده و انتقال محصولات با روش های مختلف فروش در خودروسازان خصوصی قابل مشاهده است اما این مشکلات حلقه مفقوده ایران خودرو و سایپا است.
پس از برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت دولت می تواند به صورت شفاف با مردم وارد گفت وگو شود و با به اشتراک گذاشتن نقشه راه زمینه ساز گرد هم آوردن جامعه برای ایجاد اصلاحات ساختاری در صنعت خودرو و بازار شود.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا