فرهنگ و هنرکسب و کار ایرانی

دانلود رایگان کتاب های محمدرضا حدادپور جهرمی

محمدرضا حدادپور جهرمی کیست؟

محمدرضا حدادپور جهرمی نویسنده و استاد حوزه علیمه‌ی جهرم است. او فعالیت فرهنگی خود را با کانال تلگرامی دلنوشته‌های یک طلبه آغاز کرد و پس از استقبال ادب‌دوستان انقلابی، اقدام به انتشار این داستان‌ها در قالب کتاب نمود. در ادامه، نگاهی به آثار و بیوگرافی محمدرضا حدادپور جهرمی خواهیم داشت. اگر درخواست کتاب های این نویسنده را دارید، با ما در دهکده لینکز تماس بگرید.

زندگینامه محمدرضا حدادپور جهرمی

محمدرضا حدادپور جهرمی در 15 اردیبهشت سال 1363 در یک خانواده‌ی مذهبی در شهر جهرم متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند. علاقه به مطالعه و نوشتن از همان سال‌های نوجوانی در او آشکار بود. در دوران راهنمایی داستانی نوشت که در مسابقه‌ی داستان‌نویسی جهرم به‌عنوان داستان برگزیده انتخاب شد.

تحصیلات محمدرضا حدادپور جهرمی

محمدرضا حدادپور جهرمی پس از اخذ دیپلم در آزمون‌های ورودی دانشگاه و حوزه شرکت کرد و در هر دو آزمون پذیرفته شد اما ترجیح داد تحصیلاتش را در حوزه ادامه دهد. او دوران تحصیلات حوزوی را در شهرهای جهرم ،شمال ایران و قم گذراند و تحصیلاتش را تا سطح 4 حوزه ادامه داد. در دوران تحصیل از محضر اساتیدی چون آیت‌الله محمد‌فاضل استرآبادی بهره برد. محمدرضا حدادپور جهرمی در کنار دروس حوزوی به مطالعه و تحقیق در موضوعات موردعلاقه‌ی خود چون عرفان‌های نوظهور، امنیت و استراتژی پرداخت. او روحانیان طرح هجرت بود و تالیف کتاب و مقاله را نیز از همان دوران آغاز کرد.

ورود محمدرضا حدادپور جهرمی به وادی نویسندگی

محمدرضا حدادپور جهرمی به‌تدریج وارد عرصه رسانه شد. نویسندگی را با نوشتن مجموعه داستان‌های کوتاه و قراردادن این داستان‌ها در کانال تلگرامی دلنوشته‌های یک طلبه آغاز نمود. این داستان‌ها با استقبال زیادی از سمت مخاطبان مواجه شد و انگیزه‌ی او را برای نوشتن افزایش داد. علاقه‌ی او به نویسندگی تا آنجا ادامه یافت که شروع به انتشار داستان‌های جذاب و پر التهاب خود در قالب کتاب نمود. او اولین اثر داستانی‌اش را در سال 1395 منتشر ساخت.

شغل محمدرضا حدادپور جهرمی

 دانلود pdf کتاب و داستان‌های محمدرضا حدادپور جهرمی بیشتر راجع به مسائل امنیتی، زندگی طلبه‌ها و خاطرات جنگ است. او در کتاب‌های خود، پرونده‌های امنیتی را در قالب داستان بیان می‌کند. رمان‌های امنیتی او با انتشار رمان حیفا بر سرزبان‌ها افتاد. این رمان در چندسال اخیر با استقبال بسیاری از سمت مخاطبان و علاقه‌‌مندان مواجه شده و تاكنون چندین بار به تجدید چاپ رسیده است.

لیست کتاب های محمدرضا حدادپور جهرمی

از دیگر آثار محمدرضا حدادپور جهرمی می‌توان به کتاب‌های زیر اشاره کرد:

  • کتاب کف خیابون
  • کتاب تب مژگان
  • کتاب حجره پریا
  • کتاب دفترچه نیم‌سوخته یک تکفیری
  • کتاب کودکانه‌های تکفیری
  • کتاب حیفا
  • کتاب نه
  • کتاب چرا تو
  • کتاب حنجره پریا
  • کتاب همه نوکرها
  • کتاب چرا شیعه هستم
  • کتاب ماقبل الشهاده
  • کتاب اردیبهشت
  • کتاب شهاب
  • کتاب پسر نوح
  • کتاب چرا سُنی نیستم؟
  • کتاب سفرنامه کربلا

محمدرضا حدادپور جهرمی در حال حاضر علاوه بر تدریس، معاونت پژوهشی حوزه علیمه جهرم را نیز بر عهده دارد.

خرید کتاب های محمدرضا حداد پورجهرمی از دهکده لینکز

فروشگاه اینترنتی دهکده لینکز، مرجعب کامل و مورداعتماد برای عرضه‌ی انواع کتاب در کشور است.برای مشاهده لیست کتاب های محمدرضا حدادپور جهرمی شامل چندین رمان ایرانی و کتاب مذهبی، می‌توانید به فروشگاه اینترنتی دهکده لینکز مراجعه نمایید. دهکده لینکز امکان دسترسی سریع و آسان به مجموعه کاملی از بهترین آثار محمدرضا حدادپور جهرمی را برای علاقه‌مندان سراسر کشور فراهم ساخته است. در هر کجای کشور که هستید، کتاب‌های موردعلاقه خود را با بهترین قیمت در دهکده لینکز سفارش داده و در سریع‌ترین زمان ممکن، در مکان دلخواه تحویل بگیرید.

کتاب کف خیابون به قلم محمدرضا حدادپور جهرمی

مجموعه حاضر تحت عنوان مستند داستانی کف خیابون به بررسی رویدادهای خاصی پرداخته که حاصل اطلاعات سوخته و جمع آوری شده ی محمدرضا حدادپور جهرمی است که شب های زمستان سال 1395 در کانال تلگرامیش منتشر می نموده است. متن کتاب به زبان مهاوره و خیلی بی تکلف نگارش یافته که می توان ارتباط خوبی با آن برقرار کرد.این کتاب اتفاقات مربوط به سال ۸۸ و ۹۶ را هم به هم پیوند می‌زند و از زبان و دیدگاه یک جاسوس غربی که وظیفه دارد اوضاع سیاسی خاورمیانه را به هم بریزد روایت می‌شود. این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های سیاسی پیشنهاد می‌کنیم.

خلاصه داستان

داستان کف خیابون که از خودکشی نوجوانی به نام افشین به دلیل بی بند و باری‌های خواهر و مادرش آغاز می شود، با درایت، کاردانی و فداکاری تیم چهار نفره امنیتی: (محمد، ابوالفضل، عبداللهی و ٢٣٣ و همکاری‌های افشین؟)، منجر به شناسایی سازمان‌های اطلاعاتی خارجی که در پوشش مزون و باشگاه و … فعالیت‌های گسترده خود را برای فتنه و کودتا در انتخابات سال ٨٨ سازماندهی می‌کنند. همه چیز از تلگرام شروع شد!

نویسنده که طلبه علوم دینی است، در کانال شخصی خود «دل‌نوشته‌های یک طلبه» با ذوق و پشتکار عالی خود، به انتشار تدریجی کف خیابون پرداخت. بیش از هر چیز، این اثر مورد استقبال قرار گرفت و به شهرت نویسنده انجامید.البته از همان موقع برخی سؤالات و مخالفت‌ها نیز وجود داشت و هنوز نیز وجود دارد. از آن جمله:حجم قابل توجه مضامین بالای ۱۸ سال در زمینه مسائل جنسی و اخلاق عمومی.(آیا برای پرفروش‌شدن کار، باید از هر وسیله‌ای استفاده کنیم؟!)

بخشی از متن داستان

حدود ساعت هشت شد اما خبری از آنها نبود . قانون صبر حکم می کرد که همچنان صبور باشم و حوصله ام سر نرود. حالا مثلا چه کاری واجب تر از آنها داشتم؟! خب هیچی! پس باید صبور و بیدار باشم ببینم چی پیش می آید؟! رفتم سراغ ماشین، همینطور که می رفتم طرف ماشین، دیدم که یک آژانس بدون پلاک، دم در هتل ایستاد!! بدون پلاک بودنش خیلی ذهنم را درگیر کرد. چون آن چند روز سابقه نداشت چنین ماشینی دم در هتل!  شصتم خبردار شد که خبرهایی هست. نشستم داخل ماشین، دیدم راننده آژانس بی پلاک از ماشین پیاده شد و رفت داخل هتل.

چیزی نگذشت که آمد بیرون، اما این بار با چهار نفر آمد بیرون. بعله… خودشان بودند، راننده با عفت و فائزه و ندا و زهره از هتل آمد بیرون !سوارشان کرد، عفت جلو نشست، آن سه نفر هم عقب نشستند و راه افتادند. رفتند و من هم دنبالشان، مثل سایه دنبالشان بودم، شوکرم را به باطری ماشین وصل کردم تا از شارژش مطمئن شم. حدود نیم ساعت رفتیم ، وارد محله ای شدیم که همه تابلو ها و نشانه هایش و اسامی اش به زبان انگلیسی بود!  خیلی با احتیاط فاصله ام را از آنها زیاد کردم، چون وقتی در خیابون های شلوغ، فاصله کم می شود، احتمال لو رفتن تعقیب و یا گم شدن سوژه هم بالاتر می رود!

محله ای زیبا با ساختما های بزرگ و شکیل با کلی تابلوی انگلیسی . پیاده شدند سر کوچه 31 پیاده شدند . اما راننده پیاده نشد . من هم با بدبختی جای پارک پیدا کردم . اما می ترسیدم برم سمت کوچه 31 !  راننده داشت از آینه عقبش ، اطرافش را چک می کرد . مجبور شدم صبر کنم. صبر کردم تا راننده گورش رو گم کند و برود! پیاده شد و ماشین را به یکی دیگر داد و پشت سر آن چهار نفر رفت. من زود یک عکس از راننده و ماشینش گرفتم. به دو تا مسئله فکر می کردم یکی اینکه تا شعاع دید راننده جدید گم نشود، نباید به طرف کوچه 31 رفت.

دوم اینکه قطعا خیابون ها و کوچه ها دوربین دارد و نباید مثل بچه های که مامانشان را گم کردند، برم آنجا و گیج بازی در بیاورم! تصمیم گرفتم بروم آن طرف خیابان ، مغازه لوازم آرایشی توجه م را جلب کرد رفتم و چند لحظه ای جلوی ویترینش ایستادم ، دقیقا آن مغازه روبه روی کوچه 31 بود .تصمیم گرفتم همان مسیر را ادامه بدهم و به نگاهی بسنده کنم که  اما … تا برگشتم … وقتی یادم میاد ، تپش قلبم را حس می کنم ، تا برگشتم دیدم در فاصله یک متری ام راننده اول ایستاده و زل زده به من ، دست راستش توی پالتوش بود ، دست چپش را آورد جلو و با زبان سلیس فارسی بهم گفت…

نقد کتاب کف خیابون

پیمان از سر دسته‌های مهم یک گروهک در ایران است که مدت هفت سال، به صورت متمرکز و غیر متمرکز در انگلستان و ترکیه، در رشته مدیریت جنگ‌های شهری با رویکرد استفاده از فضای مجازی، آموزش دیده است. آموزش‌هایی که او دیده است برای مدیریت و جریان‌سازی و هدایت نیروهای فریب‌خورده، بسیار کارآمد و کاربردی است و به دلیل مطالعات گسترده، تمرین و تجربه‌های شخصی او، کم کم در حال تبدیل شدن به یکی از عناصر صاحب سبک گروهک وابسته به جریان سلطنت طلب و وابسته به پهلوی خائن است.

کتاب کف خیابون به روایت ماجرای فتنه‌های ۸۸ و ۹۶ می‌پردازد. این کتاب از چندین نظر بسیار اهمیت دارد، اول الفبای سواد رسانه در این مستند داستانی به خوبی نشان داده شده و حتی به بعضی نکاتش کاملا واضح اشاره شده است، این کتاب دید خوبی از مسائل پشت پرده دو گروه سیاسی را با استفاده از روش‌های خاص خودشان به خواننده معرفی می‌کند.

کتاب کف خیابون ۲ از اصطلاحات و واژگان کلیدی اطلاعاتی و امنیتی استفاده می‌کند که خواندن و یاد گرفتنشان برای خواننده جذاب است و به رفندها و روش‌های مختلف رصد و خوانش امنیتی اشاره می‌کند که در کتاب‌های دیگر نظیرش وجود ندارد.

عنوان کتاب: کف خیابون (دو جلد)

نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی

تعداد صفحات کتاب: 318 و 354 صفحه

زبان کتاب: فارسی

درباره کتاب صوتی اردیبهشت محمدرضا حدادپور جهرمی

کتاب صوتی اردیبهشت نوشته‌ی محمدرضا حدادپور جهرمی نویسنده و پژوهشگر ایرانی است که با خوانش وحید رونقی منتشر شده است. وقتی قرار است اوضاع و احوال دشمن را مطالعه کنیم از دو حال خارج نیست: یک. مطالعه ریشه های تفکر و جریان شناسی فکری و سیاسی آنها دو. مطالعه روش ها و آنچه در میدان عمل به عرصه اجتماعی رخ می‌دهد. در خصوص جریان موسوم به سلطنت طلب ها، در داستان «اردیبهشت» از طرح و برنامه اقدام آنان در داخل کشور صحبت شده است.

با هوشیاری و دقت سربازان و پاسداران گمنام امام عصر ارواحنا فدا در کشف، خنثی سازی و نابودی توطئه های سرویس‌های بیگانه، در این داستان، از کنترل و مدیریت همراه معرفی نفوذ در بدنه دشمنان دشمنان پرده برداشته می‌شود. این اثر در واقع قسمت سوم داستان کف خیابون این نویسنده است. داستان نفوذ یکی از مرتبطین نهادهای امنیتی در گروه های سلطنت طلب که با منافقین قرار است تابستان داغی را برای ایران رقم بزنند.

بخشی از کتاب صوتی اردیبهشت نوشته‌ی محمدرضا حدادپور جهرمی

مانده بودم چی به چی است که بوی خوش غذا به مشامم رسید. من مثل همیشه چلو وزیری سفارش داده بودم. وقتی برایمان آوردند دیدم کسی که من را به رستوران آورده بود مثل گاو غذایش را می خورد و گاهی هم زیرچشمی به من نگاه می کند. من هم زدم رگ بی خیالی و چنان خوردم و پشت بندش هم یک دوغ زدم بالا که اگر چای نبات بعدش نبود، بعید بود سردی ام نکند و جان سالم به در ببرم. از بس خوشمزه بود!

منبع : epublib.info/book-request

دکمه بازگشت به بالا