اسکورت یک خودشیفته! – یومیر


آیا خودشیفتگی دونالد ترامپ یک استراتژی آگاهانه از برندسازی شخصی یا ضعف روانی است؟ برخی ممکن است رفتار دراماتیک وی را بخشی از جذابیت پوپولیستی خود بدانند اما واکنش های شدید نسبت به انتقاد و لزوم تأیید مداوم نشانگر خودشیفتگی بیمار است نه یک برنامه محاسبه شده.

اسکورت خودشیفتگی!

به گفته یومیر حسین مهدی تابر در وطن امروز نوشت: “وقتی جنگجویان نیروی هوایی سعودی در ریاض -هیمپه اسكورت می كنند این نمایش قدرت نه تنها یک ژست دیپلماتیک بلکه یک نیاز عمیق به دونالد ترامپ بود. ابزاری است که ابزاری را تشکیل می دهد که ابزاری را تشکیل می دهد و ابزاری را تشکیل می دهد که ابزاری را تشکیل می دهد که ابزاری را تشکیل می دهد که ابزاری از عرب از عربستان سعودی تا امارات را تشکیل می دهد به خوبی برای ارتقاء منافع آنها استفاده می شود اما هزینه این خط مشی چیست؟
خودشیفتگی با توجه به تعریف روانشناختی از خودآگاهی به عنوان نیاز به تأیید مداوم و عدم همدلی شناخته می شود. این عملکرد در سیاست که تصمیمات باعث سرنوشت ملل می شود می تواند فاجعه بار باشد. این گزارش با بررسی خودشیفتگی ترامپ و استراتژی کشورهای عربی در استثمار آن نشان می دهد که چگونه یک ویژگی روانشناختی سیاست خارجی را به خود جلب می کند و هر دو طرف را مورد انتقاد قرار می دهد.
دونالد ترامپ بارها و بارها خودشیفتگی خود را با ادعاهایی از قبیل “من بهترین رئیس جمهور تاریخ هستم” و واکنش های شدید به انتقاد نشان داده است. روانشناسان مانند هاینز کووت معتقدند که افراد نارسیسیستی به “تأمل” نیاز دارند یعنی خود تأیید عالی دیگران. این دقیقاً همان چیزی است که کشورهای عربی به او چاپلوسی لوکس و دیپلماتیک می دهند. در سفر به ریاض اولین سفر خارجی ترامپ سعودی -Arabia با رقص شمشیر مدال طلای عبدالعزیز و ضیافت شکوه او را می دهد. این مراسم نه تنها او را به دلیل گسترش وی تغذیه کرد بلکه منجر به توافق سلاح 2 میلیارد دلاری شد. اسکورت مبارزان در 2 نمونه دیگری از این نمایشنامه ها بود که به نیازهای ترامپ پاسخ می داد اما آیا این رابطه دو راه است؟ دونالد ترامپ با حساسیت به انتقاد و نیاز به “پیروزی های بزرگ” با استفاده از این ویژگی برای ارتقاء منافع خود به ابزاری در دست کشورهای عربی تبدیل شده است.
کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی امارات متحده عربی و قطر از هدایای گران قیمت تعاریف اغراق آمیز و قدرت برای جذب او استفاده می کنند.
توافق ابراهیم که رابطه برخی از کشورهای عربی با اسرائیل را عادی کرده بود ضمن ارائه منافع منطقه ای در امارات و بحرین به عنوان دستاوندی به نام دونالد ترامپ ثبت شد.
این استراتژی ریشه در دیپلماسی چشمگیر ولسوالی دارد. در جایی که تشریفات لوکس و جنبش های نمادین بخشی از سنت است این رویکرد در عین حال انتقاد جدی را افزایش می دهد. کشورهای عربی شرایط شکننده ایجاد کرده اند که به شخصیت غیرقابل پیش بینی او بستگی دارد. حمایت بی نظیر دونالد ترامپ از عربستان سعودی در داستان قتل گامال خاشیقچی آنها را به یک شریک فرصت طلب و باهوش تبدیل کرد. این اعتیاد ممکن است در مورد تصمیمات ناگهانی ترامپ مانند شدت تنش با ایران به پایان برسد.
از نظریه های سیاسی دیده می شود خودشیفتگی در رهبری می تواند جذاب و مخرب باشد. به معنای رهبری کاریزماتیک ماکس وبر به جذابیت رهبران خودشیفتگی اشاره می کند اما روانشناس پس از سیاسی هشدار می دهد که این افراد می توانند منافع ملی را برای منافع خود قربانی کنند.
دونالد ترامپ این خطرات را با تصمیمات عاطفی مانند ترک تیپ بدون برنامه جایگزین نشان داده است. وی با اولویت بندی تحسین شخصی سیاست خارجی ایالات متحده را به یک بازی شخصیتی کاهش داده و اعتبار بین المللی کشور را تضعیف کرده است.
به عنوان مثال حمایت بی قرار وی از محمد بن سلمان حتی پس از رسوایی قتل خاشیچچی نشان دهنده آسیب پذیری وی در برابر چاپلوسی است. این رفتار نه تنها تصمیمات خود را غیر منطقی گرفته است بلکه به کشورهای عربی نیز اجازه داده است که برای سیاست مورد نظر خود مطلوب باشند.
چرا کشورهای عربی جذب رهبران خودشیفتگی می شوند؟ فرهنگ دیپلماتیک منطقه که بر بازیگری بزرگ و اقتدارگرایی متمرکز است مطابق با خودشیفتگی است. رهبرانی مانند دونالد ترامپ که به طور منظم و خودمختار هستند به عنوان متحدین قدرتمند دیده می شوند. این یک مدل تاریخی است. پیش از این کشورهای عربی با شخصیت هایی مانند صدام و قذافی روابط مشابهی داشتند اما این جذابیت خطرات دارد. اعتیاد به یک رهبر نارسسیستی می تواند شرایط شکننده ایجاد کند به خصوص اگر او تصمیمات غیر منطقی بگیرد. علاوه بر این کشورهای عربی با این استراتژی خود را به عنوان بازیگرانی غیر مستقل و تمسخر نشان می دهند که اعتبار خود را در برابر سایر قدرتهای جهانی تضعیف می کنند.
عواقب این رابطه دو طرفه گسترده است. خودشیفتگی ترامپ گاهی اوقات به پیشرفت منجر شده است مانند نقش وی در توافق ابراهیم اما تصمیمات عاطفی وی مانند تشدید تنش با چین یا انصراف از توافق های بین المللی. کشورهای عربی نیز خود را در معرض بی ثباتی قرار داده اند و به این ویژگی وابسته هستند. اگر قدرت در ایالات متحده تغییر کند یا دونالد ترامپ تصمیمات غیر منتظره ای اتخاذ کند این کشورها ممکن است عواقب عمده ای داشته باشند. از طرف دیگر این استراتژی بصری کوتاه آنها را به عنوان فرصت طلبان نشان می دهد که به جای اصول به چاپلوسی می روند.
حال سؤال این است: آیا خودشیفتگی دونالد ترامپ یک استراتژی آگاهانه برای برندسازی شخصی یا ضعف روانی است؟ برخی ممکن است رفتار دراماتیک وی را بخشی از جذابیت پوپولیستی خود بدانند اما واکنش های شدید به انتقاد و لزوم تأیید مداوم نشانگر خودشیفتگی بیمار است نه یک برنامه محاسبه شده. کشورهای عربی گرچه خردمند هستند اما خطرناک هستند. آنها به جای ایجاد یک ائتلاف پایدار که می تواند منجر به بی ثباتی منطقه ای شود به جای ایجاد یک ائتلاف پایدار به یک بازی خطرناک رفته اند.
این رابطه دو طرفه درسهای مهمی دارد. برای ایالات متحده انتخاب رهبران خودشیفتگی می تواند منجر به تصمیمات غیر منطقی و تضعیف موقعیت جهانی شود. خودشیفتگی آدولف هیتلر در قرن بیستم باعث یک فاجعه جهانی شد و نشان داد که این عملکرد در مقامات می تواند جهان را نابود کند.

*تولید مثل سایر رسانه ها و شبکه های اجتماعی تأیید محتوای آن از ISNA نیست و صرفاً برای توجه مخاطب منتشر می شود.

پایان پیام

دکمه بازگشت به بالا