مجازات شوهر بدبین که به زنش اسیدپاشید تغییر کرد!

مجازات شوهر بدبین که به زنش اسیدپاشید تغییر کرد!
اخبار آفتاب:

پس از دستگیری متهم گفت که چون نمی تواند خیانت و سرقت همسرش را اثبات کند اسید اسپری کرد.

در سالی بود که پلیس از حملات اسیدی در منطقه افشی مطلع شد. زن زخمی به بیمارستان منتقل شد و مطالعات شروع به شناسایی ماده اسپری اسید کرد. یک هفته پس از زن زخمی مریم او مورد معاینه قرار گرفت و گفت: “شوهرم امین مرا با اسید اسپری کرد.

این زن گفت: “من و همسرم مدتهاست که مخالفیم.” عصبانی شدم و به خانه برادرم رفتم. در روز این رویداد شوهرم گفت که او کودک را آورده است تا به من تحویل دهد. جلوی در رفتم. یک پارچ اسیدی از دست او وجود داشت که در صورت من پاشیده شد.

اگرچه چشم و گوش زن جوان آسیب دیده نبود اما در مو ابرو پلک و بدن فوقانی سوختگی جدی وجود داشت.

پلیس امین را در تحقیقات شناسایی و دستگیر کرد. وی به اسپری اسید اعتراف کرد و گفت: “مری به من خیانت کرد و با غریبه ها رابطه داشت.” من از دفتر وکالت راهنمایی از او شکایت کردم و مجازات مریم را درخواست کردم اما دادستان به من گفت هیچ مدرکی علیه مریم وجود ندارد و او یک زن ناب است. مری تبرئه شد اما من می دانستم که او دادستان را دم کرده و فریب داده است. بعد از مدتی فهمیدم که یک و نیم میلیارد ملک من نیست. فهمیدم که مریم آن را دزدیده است. من دوباره علیه او شکایت کردم اما از آنجا که او یک زن خردمند بود او توانست خودش را بدست آورد. وقتی فهمید که من از کار او آگاه هستم پای خود را در یک کفش قرار داد و گفت که طلاق می گیرد. برادرش کمک کرد. مری به خانه برادرش رفته بود. من می دانستم که او با پول من کاری انجام خواهد داد و دوباره به من خیانت می کند. من کودک را از مری بردم اما او برنگشت. من فکر کردم که حالا که قانون من را به سمت راست نمی برد حق خود را می گیرم. بنابراین من مریم را با اسید سوزاندم.

متهم گفت: “من یک و نیم اسید خریداری کردم و او را سوزاندم و سپس فرار کردم.” من اصلاً از کارم پشیمان نیستم.

طبق تحقیقات خود بازجو دریافت که امین قبل از مریم با زن دیگری ازدواج کرده است و علی رغم داشتن دو فرزند از این زن جدا شده است. او همچنین به همسر اول خود مظنون بود و فکر کرد که به او خیانت کرده است.

پزشکی پزشکی قانونی پس از معاینه روانشناختی وی را به عنوان یک اختلال خلقی معرفی کرد و افسردگی خود را حاد توصیف کرد و یک مرکز درمانی برای بیماری روانی پذیرفت. با این حال وی به عنوان مسئول اقدامات وی شناخته شد و پرونده به شعبه 4 در دادگاه جنایی استان تهران ارسال شد.

مریم شکایتی را به دادگاه داد و گفت: “شوهرم دائماً از من شکایت می کرد بنابراین ما در دفتر کلانتر مشهور بودیم حتی مأمورین می دانستند که من کاری نکرده ام و شوهرم مشکل روحی دارد.” او آنقدر به من صدمه زد و به من اصابت کرد که تصمیم گرفتم مرا از همسرم جدا کنم. او من را تهدید کرد که به کودک ندادم. من همچنین پذیرفتم که یک کودک در مقابل او هستم بنابراین به خانه برادرم رفتم. چند روز بود که او تماس گرفت و اعلام کرد اما من اصلاً اهمیتی نمی دادم تا اینکه پیام او کودک را بیاورد. زنگ زدم و در را باز کردم. ناگهان با یک پارچ اسیدی به من حمله کرد. من نابینا نبودم اما تمام جوانی و زیبایی من ناپدید شد. من بخشیده نمی شوم

وقتی متهم در محل بود کیفرخواست را پذیرفت و گفت: “من از کاری که کردم پشیمان نیستم.” همسرم دروغ می گوید که او خیانت نکرده است. او به هر دو خیانت کرد و پول برادرم را داد.

در پایان متهم به پرداخت پول خون که به جسد قربانی وارد کرده بود متهم شد و به پنج سال زندان محکوم شد.

دو سال پس از این حادثه متهم با پرداخت پول خون سنگین و جهیزیه موفق به پرداخت رضایت قربانی شد. سپس نامه ای به دادگاه نوشت و تخفیف خواست.

دادگاه به دلیل رأی متهم حکم خود را از 5 سال به 5 سال کاهش داد و با تخفیف 2 درجه حبس از 5 سال به 5 سال کاهش یافت. متهم پس از زندان آزاد می شود.

دکمه بازگشت به بالا