دوری و دوستی؟!/ اشتباهی تاریخی در برداشت از مفهوم یک ضرب المثل

رابطه شما با گفته ها و دوستی چیست؟ آیا آن را پذیرفته اید؟ آیا استدلال دارید یا در مورد آن می گویید؟

اجتناب و دوستی؟!

به گفته یومیر گفته ها گاهی قربانی ساده سازی ما هستند. ما “پریشانی و دوستی” را به “بی طرفی” فروختیم. به نظر می رسید که ما رابطه را برای حفظ عشق به حداقل می رسانیم! این تصور سطحی تر از آنچه فکر می کنید است. ممکن است منطقی نباشد.

متأسفانه گاهی اوقات خوشبختی را که شنیده ایم خاموش و کاست می کنیم و خودمان را ترغیب می کنیم. من فکر می کنم این اشتباه معنای ضرب المثل و دوستی از همان نوع است.

از دیدگاه شخصی و چالش برانگیز من با برخی از مباحث فکر می کنم که اکثریت مردم و بیشتر جمعیت در طول تاریخ به نظر می رسد سوء تفاهم از این گفته را داشته اند. آنها می گویند بیش از حد برای دیدن یکدیگر می تواند در رفتار اشتباه کند و منجر به اختلاف شود. بنابراین بهتر است یکدیگر را کمتر نبینیم بنابراین دوستی وجود خواهد داشت! دوست نشوید؟!

مفهوم “دوستی و دوستی” یکی از همان کلمات پوسیده است که نسل به عنوان نادرست نقل می شود. در این تمثیل چیز کم وجود دارد و چیزی وجود دارد که در واقعیت مناسب نیست. تقریباً همه فکر می کنند این بدان معنی است که “کمتر ملاقات کنید تا عشق بمانید.”

من شخصاً متفاوت فکر می کنم از طرف دیگر این گفته راز بزرگی دارد. این یک کلمه برای حفظ رابطه و جذابیت خود است. به خصوص در این روزها و مواقعی که دو دوست داشتنی و دو دوست مطلوب و ناخواسته مانند مگس های عسل عسل به هم چسبیده اند تا رابطه آنها بتواند خفه شود و بمیرد.

اما ضرب المثل “دوستی و دوستی” باید دوباره خوانده شود: نه به عنوان توصیه ای برای عدم کفایت بلکه به عنوان یک فرمول برای حفظ رابطه در رابطه.

این همان چیزی است که روانشناسان امروز “حریم خصوصی سالم” می نامند. شاید وقت آن رسیده است که فرهنگ ها را اصلاح کنیم. قبل از نسل های بعدی آنها هنوز هم این خرد را اشتباه گرفته اند.

برای حفظ دوستی فاصله چندانی نیست. نکته این نیست که برای زنده ماندن و جذاب بودن غرق نشوید. بگذارید اسرار و جاذبه ها در روابط ما با کشف و شهود اخیر باقی بماند.

این نکته در اینجا نیست. کلمه فاصله است. مسافتی که جاذبه ایجاد می کند بی سابقه ای نیست که سرد باشد. با هم دوست باشید اما فاصله کمی. مسافتی پر از گرانش.

برخی می گویند که عاشقان قبل از ازدواج مانند دو مسافر در قطار شب هستند. تاریکی و مسافت ها هر ظاهری را پر از رمز و راز می کنند. اما پس؟ سپس مانند همان مسافران در صبح با توجه به روز آنها چهره های خسته و بی رنگ را می بینند و فقط می دانند که پوچی شروع شده است. ازدواج راز راز را می شکند و باعث می شود مردم برهنه شوند. در آن زمان است که آنها فقط به یاد می آورند که این جمله “رفته” چیست نه فرار این به معنای حفظ تاریکی است. حتی با ارتباط ما باید دوستی دوستی و عشق را ادامه دهیم در غیر این صورت هیچ جذابیتی برای ادامه رابطه وجود ندارد.

روانشناسی از مسافت های محاسبه شده

علم مدرن روانشناسی می گوید: “نزدیکی ناتمام مرگ کشش است.” یک مثال عشقی است که قبل از ازدواج آتشین است و سپس گاهی اوقات خاکستری می شود. چرا؟ زیرا ما “حریم خصوصی” را از دست می دهیم. این دو که قلب خود را با یک نگاه تکان می دهند اکنون برای یک سری روزها از بین می روند. این جایی است که گفته قدیمی به یافته های جدید روانشناسی وابسته است: تمایز نه به معنای فاصله بلکه برای حفظ حریم خصوصی جادویی در رابطه است.

عاشقان قبل از ازدواج اشتیاق اشتیاق را تجربه می کنند. محکوم پس از سالها برکناری از همان اشتیاق. دوستان قدیمی آنها که گهگاه اسرار جدید را می بینند. کسانی که هر روز یکدیگر را می بینند گاهی کلمات را تکرار می کنند.

سرانجام من فکر می کنم فاصله مناسب اکسیژن رابطه است. چندی پیش رابطه می میرد نزدیک نیست بنابراین رابطه خفه می شود. دوستی ها اما مانند همه دو طرف جمع نشده اند و هیچ جذابیتی برای تشخیص وجود ندارد.

پایان پیام

دکمه بازگشت به بالا