وقتی منافع، ملی نیست؛ یک نگاه ارتباطی
خاورمیانه یک مبارزه ضد ارتباط در خاورمیانه است. مثل تولد دیگر ؛ من نمی دانم که آیا ما این تحول را می پذیریم آیا می توانیم بگوییم که این به دلیل “منافع واقعاً ملی” بوده و از زمینه دیگری آمده است؟
مجید رضایان در روزنامه Etemad -این روزنامه با تغییر در ارتباطات در خاورمیانه سروکار دارد و نوشت: “اولین) این یک راه طولانی برای رفتن است:” خاورمیانه یک مبارزه با خاورمیانه است. مثل تولد دیگر من نمی دانم که آیا ما این تحول را می پذیریم آیا می توانیم بگوییم که این به دلیل “منافع واقعاً ملی” بوده و از زمینه دیگری آمده است؟ شاید بد نباشد که به صبح و تعریف او از منافع ملی مراجعه کنیم. وی بر بحث قدرت به عنوان جوهر سیاست تأکید می کند و منافع مضاعف ملی را در نظر می گیرد – امنیت ملی برای “افزایش فرصت ها – کاهش تهدیدات”. به نظر می رسد رفتار و تجزیه و تحلیل مواضع در سیاست خاورمیانه تعریف روشنی است: “برای به دست آوردن فرصت و افزایش فرصت.” آیا از خودمان پرسیده ایم که چقدر این فرصت را ایجاد کرده ایم؟ فرصت هایی که در تفسیر صبح نیز تأثیر مستقیمی در کاهش تهدیدها دارند. بدون نیاز به تقویت یک جانبه نیروهای نظامی در یک کشور.
ثانیا نگاه دیگری: “چه زمانی این تعریف بیشتر ظاهر می شود و البته عمیق تر؟” به نظر می رسد که وقتی ما به عنوان یک موضوع برخاست – در علم سیاست و روابط بین الملل رابطه داریم. روابط بین الملل و سیاست بین المللی یا تقاطع سیاست خارجی کشورها هرگز انتزاعی تلقی نمی شود.
تحول خاورمیانه به خاورمیانه -ارتباطات از همین منظر بوجود آمده است. دقیقاً همین همان فقدان پیوند در کشور ما: “نه آنقدر ارتباط با چهار عرصه ارسطویی ؛ سیاست فرهنگی اقتصادی و امنیت. ارتباطات اگر مسیری که بلافاصله گارن در نظر گرفته می شد ؛ ایران در مسابقه تولد خاورمیانه عقب نبود ؛ بهترین گزینه صبح است برای ایران
سوم) در کشور ما تعاریف آشکار نباید به چالش کشیده شود. منافع واقعاً ملی فقط از زمینه ارتباطات و تأکید بر افزایش فرصت تحویل داده می شود. اما اگر “واقعیت” درک شود پس با درک واقعیت فرصت ها ابتدا ایجاد می شود و سپس افزایش می یابد.
ما واقعیت گفتیم. هیچ کشوری فقط با اهداف ایده آل گرا نیست. زیرا امکان پذیر نیست. این درس یک واقعیت برای سیاستمداران است اما واقعیت به شکلی دیده می شود که می تواند توسط بومیان دیدگاههای فرهنگی و ملی در نظر گرفته شود که حداقل در آسیا ژاپن به خوبی انجام داده است. البته این یک هنر است.
سرانجام) چرا علم ارتباطات رسانه ها و روزنامه نگاری هنوز اولین کلمه را با اینترنت و دنیای ربات می گویند؟
زیرا “فرصت طلب” باقی مانده است. شرایط رقابتی ایجاد می کند. مزایای اضافه شده یک کشور به منطقه ارتباطات بین المللی و بوستان می بخشد و سرانجام دست دیپلماسی را در جدول مذاکره می گذارد. اینها و بیشتر و بیشتر به دلیل دیدگاه ارتباطی است. البته “واقعیت” جدی گرفته می شود و “چرخش” با قطبیت منافع ملی و البته با دیدگاه ملی “چرخش” است. چرخش که در نهایت ما را برنده می شود و ما را به جای چرخش سیاست ها در رقابت نگه می دارد تا در واقع رقابت را از بین ببرد. درک واقعیت در ترامپ و اروپا امروز پر از فرصت ها و چالش ها را می توان در این زمینه مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار داد. اگر خاورمیانه به خاورمیانه ارتباطی شود به همین دلیل است. سرمایه گذاری کشورهای همسایه در جنوب ایران در هوش مصنوعی مربوط به واقعیت آینده و خاورمیانه است که یک ارتباط است و متولد می شود. ایران چقدر فرصت طلب خواهد بود؟ البته فقط 2 گزینه وجود دارد.
*بازتولید سایر محتوای رسانه ای در ISNA تأیید محتوای آن نیست و فقط برای توجه مخاطب است.