مردی که چراغدار و راهگشا بود
در مراسم یادبود علیرضا طبایی به ویژگی های شخصیتی این شاعر پرداخته شد و هادی خوانساری با اشاره به چاپ اشعار بسیاری از شاعران در مجله جوانان گفت: طبایی چراغ راه و راهگشا بود.
به گزارش یومیر مراسم یادبود علیرضا طبایی در چهلمین روز پس از درگذشت وی شامگاه یکشنبه 8 مهرماه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
ابتدا کلیپی از مراسم یادبود علیرضا طبایی در دهه 1380 برای شرکت کنندگان پخش شد.
اکبر کتابدار که اجرای برنامه را بر عهده داشت از فعالیت های خبرنگاری علیرضا طبایی گفت.
طبایی راه نیما را ادامه داد
سهیل محمودی شاعر وی در سخنانی اظهار داشت: صحبت از علیرضا طبایی سه جنبه دارد. یکی دوستی و همراهی با او و روزهای خوش و لحظات پرباری که با طبایی داشتیم.
طرف دیگرش جلسات روزنامه نگاری و شعر بود. طبایی دست بسیاری از مردم را گرفت. سعی کردیم آن کار را در دهه هفتاد ادامه دهیم. جنبه دیگر شعر او بود. جنبه شعری او را نباید در یادگاری ها کمرنگ کرد.
محمودی با بیان اینکه طبایی راه نیما را ادامه داد گفت: شاعران متولد بعد از سال 1320 در گسترش اندیشه و اندیشه نیما نقش داشتند و طبایی در عرصه نیما شخصیت شعری خاصی بود.
وی خاطرنشان کرد: یکی از قالب های مظلوم شعر نیمایی است. شاعران یا شعر نیمایی می گویند یا غزل اما یک نوع شعر منظم و منظم داریم که شعر نیمایی است. طبایی از پیروان شعر نیمایی بود.
این شاعر با اشاره به ترانه های طبایی تاکید کرد: معمولا شاعران ترانه را جدی نمی گیرند و آن را کار فرعی می دانند. طبایی ترانه هایی سروده که جزو خاطرات امروز ماست و این یعنی اگر شاعر خوب بخواند خاطره می آفریند.. طبایی جز کار باکیفیتی در این زمینه کاری انجام نداده و همانطور که گفته شد ترانه های او بخشی از حافظه جمعی ما شده است.
در ادامه کلیپی از شعرخوانی علیرضا طبایی برای حضار پخش شد.
او با کلمات زندگی کرد و زندگی خود را به شعر واگذار کرد
در ادامه مراسم پوران کاوه شاعر وی با بیان اینکه شاعری به اندازه شعرهایش بی نظیر از دست دادیم گفت: همیشه او را از راه دور می شناختم اما پس از اولین دیدارم با او متوجه شدم که بر خلاف ترانه ها و شعرهایش که اغلب سرشار از شور است او شخصیتی ملایم و متواضع و مهربان است.
وی افزود: به نظر من علیرضا طبایی آن طور که شایسته بود شناخته نشد. مهارت قلم و ویژگی های اشعارش و صفات انسانی او آنطور که شد دیده نشد. او یک عمر با کلمات زندگی کرد و بیشتر ساعات زندگی خود را صرف شعر و ترانه کرد و کار خود را به کمال رساند تا به جایگاهی برسد که کمتر هنرمندی بتواند به این تنوع زبانی ساختاری و تعالی فکری دست یابد. او نمادی شد تا اکنون به این نقطه برسیم که باید قدردان طباییانی باشیم که عاشقانه عمر خود را در راه شعر سپری می کنند و تمام عمر خود را صرف شکوفایی و ماندگاری هنر می کنند و تلاش ادب از آنان باقی می ماند. کتاب ها و آهنگ هایی که بیانگر ارزش های فکری و فکری آنهاست. وظیفه ماست که این باور و تلقی را برای آیندگان گرامی بداریم و به امانت بگذاریم.
کاوه سپس اظهار کرد: علیرضا طبایی باعث شد تا متوجه شویم که می توان به تمام لحظات زندگی جور دیگری نگاه کرد. او با قدرت خلاقیت خود توانست لحظاتی را در آهنگ های بسیار دلنشین ثبت کند و با صدای بهترین خوانندگانمان به گوش مردم برساند تا شاهد تاثیر بسیار زیاد آنها باشیم و جاودانه شویم. او شاعری بود که در کنار ارائه موقعیت های فردی اجتماعی و انسانی عناصری مبتنی بر درخشش طبیعت و جلوه های خاص زمان را که گاه درخشان و زیبا و گاه به تاریکی شب بود در آثار خود به کار می برد. و او به ویژه از آنچه در اطرافش می گذشت آگاه بود که در اشعار او مشهود بود.
وی خاطرنشان کرد: طبایی ذهنی پویا داشت و شعرهایش مستقیماً با طبیعت و مردم ارتباط داشت و خواننده با کلماتی منظم و ساختاری منطقی مواجه بود که به راحتی با حافظه عاطفی عاطفی و زبانی می شد آن را درونی کرد و محک زد و به آرامش رساند. و راضی بودن که چشمگیرترین ابزار یک شعر خوب است.
در نهایت شعری از خود را که در رثای علیرضا طبایی سروده بود خواند.
انیسا طبایی نوه این شاعر ترانه «عشق تو نامی میرد» را خواند و در پایان از حاضران تشکر کرد.
مجید عبداللهی نیز قطعه «یاد آن شب ها» را برای حاضران خواند.
اشعار مبتنی بر میهن پرستی
فرهاد عابدینی شاعر وی در این مراسم گفت: اگر بخواهم در مورد شعر و ترانه های او صحبت کنم زمان زیادی خواهند داشت. من فقط می خواهم به فعالیت های او در صفحه شعر مجله جوانان اشاره کنم. در آن مجله اشعار جوانان آن روزگار و پیری امروز چاپ می شد. جلسات شعر داشت. وجه دیگر او اشعار و ترانه هایی است که درباره ترانه هایش گفته شده است.
وی در ادامه درباره اشعار طبایی خاطرنشان کرد: تقریباً او یکی از پیشگامانی بود که غزل کلاسیک را وارد شعر مدرن کردد بنابراین او غزل های مختلفی دارد. با نگاهی به شعرهای نیمه بلندش می بینم که بیشتر حول محور میهن دوستی و دوستی با ایران می چرخد مثلا شعر خلیج فارسش.
کار جدی معلم ادبیات مدرسه حلی
کیوان صادقی یکی از شاگردان علیرضا طبایی در سخنانی درباره کلاس این شاعر سخنانی را در مدرسه ای مطرح کرد که به گفته خودش سرنوشت دانش آموزانش در ایران نبود.
وی در بخشی از سخنان خود گفت: کلاس های پزشکی جدی ترین کلاس های مدرسه «حلی» بود. دانش آموزانی که هیچ علاقه ای به شعر و ادبیات نداشتند مجبور به تهیه تکالیف ادبی می شدند اما طبایی به تکالیف به گونه ای جدی نگاه می کرد که گویی در حال داوری یک جایزه ادبی است. جدیت بدون توجه به نتیجه. در تمام این سالها با مردانگی آزاد و تواضع عجیبش آنقدر فروتن کرد که شاگرد گریز پا بودن را جدی بگیرد.
وی به رشته معماری خود اشاره کرد
وی تشابه ادبیات و معماری و آواز و معماری کوچه بازار را بیان کرد و یادآور شد: ترانه نقطه تلاقی ادبیات روشنفکرانه و ادبیات کوچه بازار است ترانه شعر را با جامعه برابر می کند که نشان از زمینه های بالای هنری دارد. . متاسفم که طبایی قدرش را ندانست. آزاده و نجیب بود.
سعیدی یکی از شاگردانش در متنی کوتاه درباره علیرضا طبایی گفت: از شاعری که مرد بزرگی بود چه بگویم؟ مردی عاشق رمانتیسم ناب که عاشقانه برای شعر ادبیات ایران تلاش کرد.
سپس رباعی را خواند.
او از هیچ رانتی برای حمایت از شعرش استفاده نمی کرد
هادی خوانساری شاعر وی همچنین در سخنان خود اظهار داشت: آیین شکرگزاری زیباترین آیین بشری است. این افتخار را داشتم که دوست و شاگرد ایشان باشم. من با او در منطقه غزل که سخت کار می کرد وجه اشتراک داشتم. من یکی از انشعابات مجله جوانان هستم البته مجله جوانان دهه 1370.
این شاعر خاطرنشان کرد: طبایی شاعری مستقل نجیب و جامع الشرایط بود. او با اینکه مرکز روابط عمومی بود و به رسانه های مختلف دسترسی داشت از هیچ رانتی استفاده نکرد و شاید هم شکست خورد. شعر او جدی و حرفه ای بود اما نتوانست از آثارش حمایت کند هرچند مقیاس کائنات دقیق است. آهنگ های او میلیون ها بار پخش شده است و این مقیاس دقیق جهان را نشان می دهد.
وی با اشاره به اینکه طبایی بعد از مدتی از ترانه فاصله گرفت گفت: شاید فکر می کرد شعرش جدی تر از ترانه است و شعر ژانر حرفه ای تری است.
خوانساری یادآور شد: طبایی چراغ راه و پیشکسوت بود و شاعران زیادی مانند حسین منزوی محمدعلی بهمنی عمران صلاحی هرمز علیپور و شاعران دیگر را با چاپ اشعارشان در مجله جوانان به جامعه ادبی معرفی کرد و شعر جوان را منتشر کرد. شاعران و شهرهایی که بعدها هر کدام به قطبی در شعر تبدیل شدند. از سال 1360 تا 1385 کمتر خبری و ردپایی از او داریم و باید به تاریکی دلالان و قاتلان روشنایی داد او در این سال ها چه کرد؟
رسالت بزرگ طبایی
عباس سجادی شاعر و ترانه سراوی همچنین در سخنانی گفت: صحبت در مورد مجله جوانان بود. ما در عصری زندگی می کنیم که هر کدام از ما یک گوشی در دست داریم به دنیای آزاد. وقتی مجله جوانان منتشر شد نوجوانان و جوانان با مهارت های جدید سال ها تلاش کردند تا برای مجله نامه بنویسند و مجبور شدند پشت دکه روزنامه فروشی صف بکشند تا مجله را بخرند و صفحات آن را بخوانند شاید اشعار و نامه هایشان چاپ شده باشد. لحظات شگفت انگیزی که ممکن است شبیه داستان به نظر برسند اما داستان نیستند واقعی هستند.
وی افزود: طبایی با انتشار آثار شاعران رسالت بزرگی انجام داد و شاعران بزرگی را به جامعه ادبی معرفی کرد کاری که اکنون جوامع ما از انجام آن عاجز هستند.
سپس با تشکر از برخی شاعران به بیان خاطراتی پرداخت و گفت: جوانان امروز باید قدردانی را بیاموزند. یکی از برندگان جایزه نوبل گفت: ما بزرگ هستیم چون روی شانه بزرگان قدم گذاشته ایم. از شاعران و ترانه سراها آنطور که باید قدردانی نمی شود. خوانندگان باید بدانند وام گیرندگان چه کسانی هستند. اگر شجریان خواننده بزرگی شد به خاطر اشعار حافظ است و اگر این مضامین جدی نبود قطعاتشان جاودانه نمی ماند پس خوانندگان مدیون شاعران هستند.
درسته خواننده که در این مراسم حضور داشت با صدای بلند گفت: افتخار همکاری با طبایی و خواندن شعر خلیج فارس را دارم.
محمد سلمانی شاعر وی همچنین با اشاره به درگذشت محمدعلی بهمنی و علیرضا طبایی گفت: ماه گذشته ماه خوبی برای ما نبود و آنها رفتند. علیرضا طبایی بخشی از زندگی شعری من بود.
وی افزود: طبایی در 34 سالگی و در اوج جوانی و زمانی که توانست داشته های خود را به جوانان منتقل کند خانه نشین شد.
این شاعر به یاد طبایی شعری خواند.
امیر ارجینی ترانه سرا وی همچنین در سخنانی گفت: وقتی شاعر نویسنده و ترانه سرا از دنیا می رود خیلی ها در صفحه مجازی خود استوری و پست می گذارند و می گویند متاسفم اگر 80 درصد آنها در چنین جلساتی شرکت کنند جایی برای نشستن نیست.
وی با اشاره به قسمت هایی از مستند علیرضا طبایی گفت: در این مستند زخمی دیدم که قدیمی است ترانه سرا ترانه می نویسد و خواننده صفحه طلایی می گیرد. با این حال همان است.
ارجینی سپس ترانه ای خواند.
حسن فرازمند شاعر و ترانه سرا وی همچنین گفت: از کسانی بود که دوشنبه ها ساعت 13 مدرسه را ترک می کرد و به صف مجله جوانان می رفت. عشق ما شعر خواندن بود.
وی سپس نامه علیرضا طبایی را که 50 سال پیش برایش ارسال کرده بود برای حضار نشان داد و گفت: وقتی به سراغ ترانه رفتم علیرضا طبایی به من سرزنش کرد و گفت: سراغ ترانه نرو تو عقلت نصفه و نیمه است. این نیمی از ذهن است.” آن را خراب نکن او بود که باعث شد من نیمه فرمت بمانم.
احمد طبایی فرزند طبایی وی همچنین ضمن تشکر از حاضران یادداشت خود را با عنوان «برای مردی آزاده و شرافتمند» قرائت کرد.
وی یادآور شد: در حال تنظیم تفاهم نامه برای علیرضا طبایی هستند.
حسن اسدی شاعر وی همچنین گفت: مرگ طبایی ضربه بزرگی بود. او در شعر معاصر سرآمد و از دلسوزترین شاعران بود.
وی سخنان خود را با خواندن غزل به پایان رساند.
رحمت الله شکری (زلال) شاعر وی از خاطرات خود از مجله جوانان و شعرهایش در این مجله گفت و سپس شعر «پنجره» را برای حاضران خواند.
قرائت قطعات «عشق تو نامی میرد» و «تهنا با گلها» با صدای مجیدی عبداللهی پایان مراسم بود که با زمزمه شرکت کنندگان همراه بود.
انتهای پیام