گنج های خاموش در مسیر توسعه فرهنگی و گردشگری ایران

“یوز آسیایی به عنوان گونه ای در آستانه انقراض فقط گاهی اوقات در پیراهن تیم ملی فوتبال دیده می شود. پرنده ای باشکوه مانند Homa که سرماخوردگی به مجموعه ای از صلح و پایداری تبدیل می شود حتی برای بسیاری از ایرانیان ناشناخته است.” مازندران (اکنون فقط در خاطرات زنده است) همه بخش هایی از میراث بیولوژیکی ما هستند که هرگز در ساخت تصویر ذهنی ایرانی مدرن نقش ایفا نکرده است. ”
به گفته یومیر احسان فراهانی یک متخصص فرهنگی و هنری در یادداشتی به خبرگزاری نماد نمادهای زیست محیطی در مسیر گردشگری و توسعه فرهنگی را نشان می داد و پرسید که کدام طرح باید از این نمادها در راه توسعه فرهنگی و اکوتوریسم استفاده کند؟
در این مقاله آمده است: “در سالهای اخیر ما بارها دیده ایم که کشورهای مختلف توانسته اند در دیپلماسی عمومی و هم در گردشگری و اقتصاد فرهنگی اقدامات خوبی انجام دهند و هوشمندانه برای استفاده از نمادهای طبیعی و فرهنگی خود استفاده کنند.” با این حال در ایران بسیاری از قابلیت های زیست محیطی منحصر به فرد ما یا مورد غفلت قرار می گیرند یا در بهترین حالت در شعار باقی می مانند.
امروز یوز آسیایی به عنوان گونه ای در آستانه انقراض فقط گاهی اوقات روی پیراهن تیم ملی فوتبال دیده می شود. پرنده ای باشکوه مانند هوما که می تواند به نمادی از صلح و پایداری تبدیل شود حتی برای بسیاری از ایرانیان ناشناخته است. مقبره ایرانی آبارک سدر خرس قهوه ای و ببر مازندران (اکنون فقط در خاطرات زنده است) همه بخش هایی از میراث بیولوژیکی ما هستند که تاکنون در ساخت تصویر ذهنی مدرن ایران نقش داشته اند.
در مقابل بسیاری از کشورها نه تنها از این گونه های اصلی محافظت کرده اند بلکه آنها را به عنوان سرمایه نمادین نیز ساخته اند. به اندازه کافی برای نگاه کردن به استرالیا ؛ جایی که کانگورو و کوولا به مارک های ملی یا چین تبدیل شده اند که با یک پاندا غول پیکر دیپلماسی نرم خود را به اروپا و آمریکا گسترش داده است. حتی امارات متحده عربی که با سرعت برق مدرن شد هرگز نمادهایی مانند شاهین غزل عربی یا چوب را نادیده نگرفت و آنها را در میراث و هویت ملی خود قرار داد.
اما سوال اصلی این است: از چه برنامه ای از این نمادها در مسیر توسعه فرهنگی و اکوتوریسم استفاده می کنیم؟
نمادهای زیست محیطی می توانند ارتباط بین فرهنگ آموزش گردشگری و اقتصاد پایدار باشند. با برنامه ریزی مناسب این نمادها در کتاب های کودکان مباحث مربوط به سینما و تلویزیون نمادهای بسته بندی محصولات و جاذبه های سینی های طبیعت به نمرات تبدیل می شوند. این به معنای ایجاد پیوند عاطفی بین مردم و اکوسیستم آنها است.
در همین راستا مناطق مختلف گردشگری در ایران وجود دارد که پتانسیل ظهور و ظهور نمادهای زیست محیطی را دارند. به عنوان مثال جزیره کیش در خلیج فارس می تواند به یک نمونه عملی تبدیل شود. حضور لاک پشت های دریایی آبی در سواحل جنوبی ایران به ویژه در جزیره کیش نه تنها یک گزینه بیولوژیکی نادر بلکه یک محیط فرهنگی با ارزش است. اگر به درستی مورد توجه قرار گیرد می تواند بهانه ای برای شروع مسیرهای اکوتوریستی کمپین های آموزشی و حتی همکاری های بین المللی در حمایت از گونه های نادر باشد.
برای آژانس محیط زیست مناسب است که یک برنامه ملی برای احیای و معرفی نمادهای زیست محیطی ایران با همکاری وزارت میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی تهیه کرده و از ظرفیت بخش خصوصی نهادهای دولتی و فعالان فرهنگی استفاده کند. این نه تنها حفظ طبیعت بلکه در راه ساختن هویت جدید ریشه دار و جذاب ایران برای نسل بعدی و جهان خواهد بود.
امروز بیش از هر زمان دیگری ما باید از منابع فرهنگی و طبیعی خود محافظت کنیم اما آنها را به زبان امروز بازآفرینی کنیم و از آن در مسیر توسعه ملی استفاده کنیم. “نمادهای محیطی ما اگر دیده می شود و جدی گرفته می شود می توانند در روایت ایران مدرن به دارایی های منحصر به فرد تبدیل شوند.”
پایان پیام