کاسبان تنش – یومیر


سلبریتی های خارجی چگونه به دنبال بازی با افکار عمومی هستند؟

استاد تنش

به گزارش یومیر صبح نو نوشت: در روزهای اخیر اتفاقی غیرعادی در دانشگاه علوم و تحقیقات به سرعت در شبکه های اجتماعی و فضاهای مجازی بازتاب پیدا کرد. ماجرای برهنه شدن زنی در نوع خود اتفاقی عجیب و قابل تامل بود. این اقدام نه تنها واکنش های گسترده ای را در میان کاربران و تحلیل گران داخلی برانگیخت بلکه با بهره برداری از جریان های خاص و برخی چهره های سرشناس و عمدتا خارجی به موجی تبلیغاتی در فضای مجازی تبدیل شد. برخی از سلبریتی ها به بازنشر این عکس ها و حمایت از این اقدام روی آوردند و با برانگیختن احساسات در فالوورهای خود سعی کردند توجه عمومی را به این اتفاق جلب کنند.
در فضای فرهنگی و اجتماعی ایران که عفاف و حجاب همواره از ارکان ارزش های جامعه محسوب می شود چنین اتفاقی را می توان تهدیدی برای هویت دینی و فرهنگی دانست. واکنش برخی سلبریتی ها در این زمینه علاوه بر تحریک احساسات عمومی و افزایش شکاف اجتماعی ابزاری برای بهره برداری رسانه های خصمانه و اجرای اهداف آنها در جنگ شده است. جنگی که با تکیه بر تهاجم فرهنگی به دنبال تغییر باورها و هنجارهای جامعه ایرانی است.
این اتفاق عجیب به سرعت مورد توجه برخی از چهره های سرشناس فضای مجازی و سلبریتی ها که اغلب آنها در خارج از کشور زندگی می کنند قرار گرفت و موج رسانه ای را به راه انداخت. افرادی چون کتایون ریاحی مهدی یراحی پانته آ بهرام تهمینه میلانی گلشیفته فراهانی احسان کرمی مهناز افشار اشکان خطیبی حمید فرخ نژاد ویشکا آسایش و بهار ارجمند از جمله افرادی هستند که با بازنشر و حمایت از این جریان دوگانگی ایجاد می کنند. درگیری در فضای مجازی و واقعی کشور. این افراد با سوء استفاده از موقعیت خود و آگاهی از واکنش های احتمالی جامعه سعی در تحریک احساسات عمومی و ایجاد شکاف اجتماعی دارند.
به نظر می رسد نقش برخی از سلبریتی ها در ترویج یا نمایندگی چنین اقداماتی صرف نظر از پیامدهای آن اهدافی فراتر از آزادی بیان و حقوق فردی را نشان می دهد. حضور در فضای عمومی به ویژه در کشورهای مذهبی و فرهنگی مانند ایران مطالبات اخلاقی و قانونی را به همراه دارد که بی توجهی به آن می تواند عواقب جبران ناپذیری در عرصه اجتماعی داشته باشد. بسیاری از این سلبریتی ها سال هاست که از کشور دور بوده اند و بیشتر فعالیت های آنها برای تامین منافع خود و انطباق با فضای رسانه ای کشورهای غربی شکل گرفته است. بنابراین اغلب می توان عملکرد و واکنش های آن ها را برای جلب توجه برانگیختن حامیان و یا حتی اهدافی که با جریان های مخالف ایران همسو هستند تحلیل کرد نه اینکه ناشی از دغدغه های اجتماعی و فرهنگی برای ایران باشد.
آنچه در جریان این رویداد دیده می شود و واکنش های مرتبط با آن به نوعی یادآور حوادث تلخ سال 1401 است. سالی که بسیاری از سلبریتی ها و رسانه های معاند با انتشار اخبار و تصاویر فضای جامعه را به سمت تنش و درگیری سوق دادند. این گونه اقدامات که منجر به ایجاد شکاف بین مردم و ایجاد تریبون های خشونت آمیز شد همواره بهانه ای برای سوء استفاده رسانه های معاند و دشمنان کشور در جنگ نرم علیه ایران بوده است. امروز و همزمان با اعلام آمادگی ایران برای پاسخگویی به رژیم اسرائیل و تهدیدات خارجی این گونه اقدامات را می توان نوعی سکته برای شعله ور شدن جنگ روانی و فرهنگی تلقی کرد.
در این میان نمی توان از آسیب هایی که این گونه مسائل به بدنه فرهنگی و اخلاقی جامعه وارد می کند غافل شد. ترویج ارزش های غیراخلاقی در محیطی که همواره به عنوان کانون تربیت و رشد اخلاقی نسل جوان شناخته می شود یکی از اهداف آشکار جنگ نرم و تهاجم فرهنگی است که به دنبال تغییر و تضعیف باورهای دینی و سنتی است. جامعه دشمنان فرهنگی ایران به ویژه در سال های اخیر همواره با استفاده از ابزار رسانه ای و چهره های سرشناس سعی در تضعیف ارزش های دینی و هویت ملی داشته اند.
نکته ای که نباید نادیده گرفت این است که بسیاری از این سلبریتی ها در فضایی به دور از فرهنگ و ارزش های جامعه ایرانی زندگی می کنند و گاه سعی می کنند خود را با ایدئولوژی های فرهنگی کشورهای محل سکونت خود تطبیق دهند. انعکاس تصاویر و مطالب مرتبط با این حادثه و اصرار بر طبیعی جلوه دادن آن را می توان در جهت عادی سازی این رفتار غیرعادی در جامعه ایرانی تحلیل کرد. بسیاری از این سلبریتی ها بدون هیچ گونه فعالیت سازنده در کشور صرفاً به انعکاس رویدادهایی دامن می زنند که اهداف و نیات مخرب را دنبال می کنند.
اقداماتی از این دست که به نظر نوعی آزادی بیان است در واقع نوعی جنگ نرم و تهاجم فرهنگی با هدف قطبی کردن و ایجاد ناهنجاری در جامعه ایران است. لازم است دستگاه های فرهنگی و اجتماعی کشور با تدوین برنامه های بلندمدت ارائه آموزش های فرهنگی و استفاده از توانمندی های رسانه های داخلی با این جنگ نرم مقابله کنند. در شرایطی که دشمنان ایران به طرق مختلف و در پوشش های مختلف به دنبال تضعیف ایمان مردم هستند نقش آگاهانه و هوشیارانه نهادهای متولی فرهنگ و رسانه بیش از پیش احساس می شود.
رسانه های داخلی نیز باید با رویکردی آگاهانه و بدون حاشیه به تحلیل و بررسی این گونه رویدادها بپردازند و مردم را متوجه خطرات این تحرکات و اقدامات تخریبی کنند. این آگاهی می تواند در ایجاد مقاومت فرهنگی نه با برجسته سازی مسائل حاشیه ای و تحریک احساسات عمومی بلکه با تحلیل کارشناسانه و روشنگری فرهنگی و دینی موثر باشد. باید دانست که مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم تنها با رویکردهای امنیتی و قضایی امکان پذیر نیست. بلکه نیازمند رویکردهای فرهنگی جامع و عمیقی است که به صورت ریشه ای به این موضوعات بپردازد.
حادثه اخیر و واکنش سلبریتی ها به آن بار دیگر نشان داد که نقش جنگ نرم و تهاجم فرهنگی را نباید دست کم گرفت. دشمنان ایران اعم از رسانه های متخاصم و افرادی که در فضای مجازی با اهداف شخصی فعالیت می کنند و با واقعیت های جامعه ایرانی بیگانه هستند همواره تلاش می کنند فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی را تحت تأثیر قرار دهند. ضرورت تدوین برنامه های فرهنگی دقیق استفاده از ظرفیت رسانه ای و ایفای نقش مناسب دستگاه های فرهنگی از مهم ترین راهکارهایی است که می تواند در مقابله با این تهاجم و مصون نگه داشتن نسل جوان کشور از آثار این گونه برنامه های مخرب موثر باشد.
نگاه کردن

دکمه بازگشت به بالا