مسجدی که روزگاری مرکزیت علمی شیعه در میدان نقش جهان بود
isna/isfahan مسجد شیخ نمکاف در روزهای صفوی بخشی از یک مرکز علمی در اصفهان بود. چهار قرن به مدت چهار قرن گذشته است که مسجد در قلمرو بی نظیر خود با کاشی های موزاییک هنر خوشنویسی و رنگ و نور ظاهر می شود.

“صدر” “عالی موجتهد” “ملا عبدالله” و “فتح الله” نام این بنای تاریخی هستند که همه ما امروز به عنوان مسجد “شیخ السله” می شناسیم. مسجدی که در ضلع شرقی میدان نقشی احاطه شده است و اکنون از روزی که گذشته ما گذاشته شده است گذشته است. آنچه در زیر می خوانید مروری بر داستان این زیبایی بی پایان است.
پنج سال پس از برگزاری شاه عباس اول به عنوان پایتخت صفاید ایران در تاریخ 5 هجری به پادشاه دستور داد تا مسجد شیخ الصالت الله را بسازد. این ساختمان که در تاریخ 5 AH پنج سال بعد به پایان رسید بر روی بقایای مسجد و مدرسه ای به نام “خواجه ملک” ساخته شد و عملکرد آموزشی آن نسبت به دعای آن رواج داشت.
نه تنها خواجه ملک بلکه شیخ الموسکه اساساً بخشی از یک سازمان مهم تر بود که به عنوان یک مکان مهم آموزش در نظر گرفته می شد بنابراین شیخ آل سلتله یک نمازخانه تکان دهنده بود و به هم وصل شد و امروز به سمت شمال مسجد متصل شد. اگر بگوییم که چهار عنصر حاصل از ایمان شیعه صفاوید یعنی دین دولت اقتصاد و دانش در پایه و اساس حوزه عمارت شیخ الساله بود که با مفهوم آموزش و علوم همراه بود اما شیخ الساله بود؟!
از عامل جبل تا قلب اصفهان
همزمان با سلسله شیعه صفوی گروهی از هواداران این آیین به ایران از جبل الطار یا لائول یا نامناسب از جمله آنها به مشهورترین شیخ مهاجرت کردند. یکی دیگر از مشهورترین دانشمندان که شیخ های مدرن بودند Lotfallah بن عبدالکریم میسی اسفاهانی مردی است که در سنین جوانی به ایران آمد.
شیخ التلت الله به اصفهان نیامده است. او ابتدا در مشهاد زندگی می کرد و در این شهر در حضور دانشمندان بود. یکی از حملات ازبک به خوراسان از قزوین جان سالم به در برد. او در قزوین زندگی می کرد که شاه عباس برای اولین بار او را اسفاهان خواند.
پادشاه سپس عمارت این جهان را به نام خود ساخت تا مرکز زندگی رهبر مذهبی و استاد باشد. شاه عباس همچنین مجموعه ای را برای این مجموعه ارائه داد. از این دنیای برجسته که در اثر بیماری در حال مرگ است پایان نامه های مختلفی از جمله “آل -هوهقق و آل -هقال” و “ماها آل هیات” وجود دارد اما ما اغلب او را به عنوان مسجد او می شناسیم.
آرت محمد رضا ایزفانی و آلیرزا عباسی خط
شیخ الموسکه که برخلاف عملکرد عمومی مسجد عباس جام در جنوب نقشیجان به دلیل نداشتن مناره شناخته شده است. این بر اساس یک مربع است که در قسمت فوقانی هشت ضلعی می شود. سرانجام دایره به ساقه گنبد می رسد.
در محراب ساختمان این کتیبه ای مانند “اعمال فقیر خدا (1) محمد رضه حسین بانا اسفاهانی” است. مسجدی که مورخان معماری گنبد آن را یکی از زیباترین گنبدهای جهان و کاشی های موزاییک آن به عنوان کمترین کاشی می دانند.
Alireza Abbasi همچنین نام مسجدی است که خط سوم آن روی بدن مسجد نیست. باغبا دیگر خوشنویسی مسجد است که کارش برای آلیزا عباسکی ارزشمند است اما در مقایسه با او شخصیتی ناشناس دارد. یکی به عنوان استاد آرتور افرا پاپ یک متخصص مشهور ایرانی آمریکایی از این زیبایی مستقل می گوید: “به سختی می توان محصول دست انسان را در نظر گرفت.”
بازی
معماران مهمترین راز جاذبه ساختمان را در تمایز و نسبت دو اتاق اصلی در میدان و زیر گنبد و فضا در دو اتاق می بینند. نورپردازی ساختمان همیشه توسط کارشناسان شناخته شده است. عناصر معماری شیخ الموسک همه در بازی بازتاب و عدم موفقیت در نور شرکت دارند. همانطور که صلح و ابهام اسرارآمیز من محیط زیست را در این ساختمان باشکوه به وجود آورده است.
در جزئیات مسجد بیشتر طراحی اسلامی است. فیروزه ای آبی تیره آبی روشن قهوه ای یا قهوه ای مایل به زرد و سفید رنگهای غالب هستند که چشم را نوازش می کنند. شکوفه و چندین گل بخش دیگری از آشکار مسجد است. به عنوان مثال محراب مسجد است که بر اساس یک علفزار بر روی دیوار گلهای کوچک به تصویر کشیده شده است.
امروز نگرانی از مسجد شیخ سالتف مانند بسیاری از بناهای تاریخی دیگر از اصفهان که اغلب مربوط به ثبت نام های غیر Ordaine و اتفاقی است وجود دارد.
منابع
_ Bekrani Malihah and Fatima Mehdizadeh Seraj (1) “مکانیسم روشنایی بناها در منطقه شهر: تست مورد ؛ مسجد شیخ سالتاف” مجله ترمیم و معماری ایرانی.
_ Ja’farian Rasool (1) “شیخ آل -ساله الله و پایان نامه آتکافیه” مجله فرهنگ اسفاهان.
_ Sirai Roger (1) “دوره ایران صفوی” تهران: مرکز.
– عبداللهی ندا سادات و نیما ولیبیگ (1) “تجزیه و تحلیل و بررسی هیئت تاریخی شیخ الملهله با گذشت زمان بر اساس اسناد توصیفی تاریخی و اختلالات مسافرتی” مجله کار.
– Henifad Lotfollah (1) مقدمه ای بر شهر تاریخی اصفهان اصفهان: گلها.
پایان پیام