ماجرای پرسر و صدای خاخام بزرگ یهود که ۲۰۰ سال پیش مسلمان شد

یک مسجد در تهران با یک قبر خاص وجود دارد. یهودیان یهودی که مسلمان شدند.

داستان عالی خاخام بزرگ یهودی که پنج سال پیش مسلمان شد

به گفته یومیر حماهری نوشت: “در این مسجد مازاری وجود دارد که بسیاری از آنها متوجه نمی شوند و کسانی که می دانند یک قبر در مسجد موزافاری وجود دارد آنها نمی دانند چه کسی در آن بوده و چه زمانی میهمان این خانه خوب است.” ما اینها را از چهره کسانی که قرآن دعا می کردند یا دعا می کردند فهمیدیم و در مسجد مظفاری دعا می کردیم و وقتی پتو را برداشتیم و سنگ قبر ظاهر شد به طوری که آنها با تعجب و چشم به آن نگاه کردند. در اینجا قبر ملا آقابابا خاخام بزرگ یهودی تحت عنوان علی شاه قهار -ره که در زندگی خود مسلمان شد است.

ملا آقابابا اهل شیراز بود و گفته می شود پنج سال پیش متولد شده است که کریم خان زند حكومت كرد. در طول فات علی شاه او به تهران مهاجرت کرد و در نزدیکی اودلاجان زندگی کرد. محمود سادیه یکی از ساکنان طولانی مدت محله گفت: “ملا آقابا پس از ورود به تهران در خیابان بوزار -e -جا در نزدیکی امامزاده یحیی (AS) در کوچه شیرازی مستقر شد.” “آنقدر بزرگ بود که آنها کوچه را به نام او نامگذاری کرده بودند.” در آن زمان بسیاری از یهودیان در کشور ما زندگی می کردند و آقابا یهودیان بزرگ بود و نوعی رهبری داشتند. شاگردان زیادی بودند و یهودیان به او احترام می گذاشتند تا اینکه یک شب پیامبر (صلح با او) رویای به او گفت: “با جانشین خود به دین ما بپیوندید.” این رویا باعث شد که او با تعدادی از همراهانش مسلمان شود.

تبدیل شدن به این خاخام یهودی آنقدر مهم بود که دانشمندان بزرگی مانند ملاح احمد ناراقی شیعه موجتهد دانشمند نویسنده و شاعر و همچنین “میرزا ابلغاسمی فراهانی” معروف به میرزا بوزورگ معاون عباس میرزا وقیم آل -فقکام. این محقق بزرگ آنقدر مشهور بود که وقتی به اسلام گروید و دین شیعه را انتخاب کرد هیچ کس نتوانست او را انکار کند. وی پس از تبدیل به اسلام محمد رضا را صدا کرد و خیلی زود کشیش شیعه شد و هوجاتوللام “محمد رضا فخر السلام” شد. او در کتاب “یهودیان یهودی” به زبان عبری “گفت:” من در امت خدا رهبر شدم محمد (ص) را دیدم من محمد رضا شدم “. عبارتی که روی سنگ قبر او نوشته شده است. او مسلمان شد که دانشمندان یهودی به سمت او بروند و از او بخواهند که تسلیم شوند اما این مباحث نه تنها به دین سابق خود بازگردانده شد بلکه سخنان و استدلال های او در قلب میهمانان نشسته بود و بیشتر آنها مسلمان شدند.

مهمان 4 ساله -گامل

Hojjatoleslam محمد رضا فخر آل -سلام دو سال را در نه سال دولت ناصر الدین شاه قاجار دید و سرانجام در سن پنج سالگی به جانین تسلیم شد. اطلاعات کمی در مورد مکانی که جسد وی در آن دفن شده است وجود دارد و گفته می شود که در محل اتصال فعلی مولوی قرار گرفته است. صدییا می گوید: “هنگامی که رضا شاه دستور داد که خندق ها را در اطراف تهران پر کنند و خیابان به مدت پنج روز در رومی ساخته شد که بعداً به عنوان محل اتصال سیروس شناخته شد قبر آنها پیدا شد.” مقبره او در محل اتصال رومی فعلی بود و مردم تقریباً یک قرن بدن او را پیدا کردند. “او سپس بدن خود را در یتیم خانه در پشت مسجد موزافاری دفن کرد.”

Hojatoleslam محمد رضا اسلام جدید/ خاخام که مسلمان شد

وی گفت: “بعداً یتیم خانه پس از چند سال به مدرسه دختران و مدرسه تبدیل شد.” سالی که شخصی به نام Hojjatolelam Maleki از مسجد مظفاری امام بود بزرگان و محله خواستند که جسد فخر آل اسلام را به مسجد بیاورند. وی برای اولین بار از حسین اسماعیلیپور معروف به “حسین رمازون یاخکی” از محلات برای انجام این کار سؤال کرد. رمضان این کار را با کمک Hånkchlone (2 برادر به نام عباس محمد غلام علی سافار شاهان احمد محمود و امیر حاج عباس) انجام داد و مش الله اکبر و هوسانگ آبرامخان و تعدادی از منطقه لوته فرو. از آن زمان مقبره این کشیش بزرگ در مسجد موزافاری بوده است.

“این سنگ در همان زمان جایگزین شد و سنگی که قبلاً بر روی دیوار مسجد و یک سنگ جدید با خط نستالیک مقبره خود سوار می شد.”
سادیق پیشگام و شورای هیئت مدیره برای مسجد موزافاری می گوید: “هنگامی که جسد فخر آل اسلام در مسجد دفن شد بسیاری از مردم حتی در خارج از کشور برای بازدید از مسجد به مسجد آمدند.” “بسیاری از مردم اینجا خیریه بودند و هنوز هم مردم برای زیارت به مسجد می آیند.” برای دیدن سنگ قبر به Fakhr al – اسلام فرش ها باید برداشته شوند. برای سالم ماندن روی سنگ قبر کشیده شده است. بنابراین به سختی می تواند سنگ را بخواند.

ضرورت برای معرفی فخر السلام

کتاب فاخر السلام در سال منتشر شد و منبع ارزشمندی از استدلال و استدلال برای مسلمانان فراهم کرد. البته متن عبری در این کتاب فاقد توطئه های آگاهانه بود اما ترجمه فارسی آن پنج سال پیش با چاپ سنگی منتشر شد. با این حال محتوای کتاب به گونه ای بود که بسیاری از یهودیان را به اسلام سوق داد. این کتاب زندگی اجتماعی یهودیان ایرانی را دگرگون کرد و موجی از نوشتن و انتقاد علیه آنها به وجود آورد. در ابتدای این کتاب فخر السلام خود را به این شرح داد: “من کمترین فروتنانه از مردم بنی اسرائیلی ها بودم و در میان آنها من اهل افضل و ارباب بودم و همه دانشمندان اورشلیم و استاد این قبیله باید مورد استقبال مردم قرار بگیرم.”

پایان پیام

دکمه بازگشت به بالا