فرودگاه جدید چابهار: طرح احداث، جزئیات و آینده توسعه

طرح احداث فرودگاه جدید چابهار
طرح احداث فرودگاه جدید چابهار، پروژه ای ملی و حیاتی برای تنها بندر اقیانوسی ایران است که با هدف تقویت زیرساخت های هوایی منطقه آزاد چابهار آغاز شد. این طرح، علیرغم اهمیت راهبردی، با چالش ها و کشمکش هایی میان نهادهای ذی ربط مواجه شد که مسیر آن را دستخوش تغییرات بنیادین کرد. اکنون، این رویا به شکلی نوین در حال پیگیری است.
چابهار، نامی آشنا برای هر ایرانی که به موقعیت های استراتژیک کشور می اندیشد. این شهر، با آغوش باز به سوی آب های آزاد اقیانوس هند، نه تنها به دلیل موقعیت جغرافیایی منحصربه فردش، بلکه به واسطه نقشی که می تواند در اقتصاد و ترانزیت بین المللی ایفا کند، همواره در کانون توجه قرار داشته است. چابهار، در قامت تنها بندر اقیانوسی ایران، کلیدی برای گشودن دروازه های جدید در کریدورهای حیاتی مانند کریدور شمال-جنوب است و پتانسیل بی نظیری برای تبدیل شدن به قطب لجستیکی منطقه و حتی جهان دارد.
در کنار تمامی قابلیت های دریایی و ریلی، وجود یک زیرساخت هوایی کارآمد و مستقل، همواره به عنوان حلقه ای مفقوده در زنجیره توسعه این منطقه احساس می شد. این کمبود، ضرورت احداث یک فرودگاه مدرن و متناسب با اهداف توسعه ای چابهار را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کرده بود. طرح احداث فرودگاه جدید چابهار، از همین نیاز برخاسته و از سالیان دور، به عنوان یکی از مهم ترین پروژه های زیرساختی منطقه مطرح بوده است. اما مسیر تحقق این آرزو، هرگز هموار نبوده و داستان آن، حکایتی از آرمان ها، موانع، و تغییر مسیرهاست که در ادامه به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد.
چابهار: دروازه ای رو به اقیانوس و نیازی حیاتی به زیرساخت هوایی
تصور چابهار بدون یک سیستم حمل و نقل هوایی پیشرفته، مانند تصور یک پرنده بدون بال است. این منطقه، که به عنوان دروازه اقیانوسی ایران شناخته می شود، نقش استراتژیک خود را در معادلات اقتصادی و ترانزیتی جهانی به وضوح نشان داده است. این جایگاه، بیش از پیش، نیاز به شبکه ای کامل از زیرساخت های حمل و نقل شامل مسیرهای دریایی، ریلی، جاده ای و البته هوایی را برجسته می سازد.
موقعیت استراتژیک چابهار و اهمیت آن در کریدورهای بین المللی
چابهار، تنها بندر اقیانوسی ایران، نه فقط یک نام بر روی نقشه، بلکه یک نقطه استراتژیک در قلب کریدورهای ترانزیتی بین المللی است. از کریدور شمال-جنوب که آسیا را به اروپا متصل می کند گرفته تا نقش آن در توسعه روابط با کشورهای حوزه اقیانوس هند، هر حرکت و پیشرفتی در چابهار، پژواکی منطقه ای و جهانی دارد. این بندر، با ظرفیت های عظیم خود، می تواند به عنوان یک هاب تجاری و ترانزیتی، حجم عظیمی از کالا و مسافر را جابجا کند. اما برای تحقق این چشم انداز، زیرساخت های هوایی پیشرفته ای که قادر به پشتیبانی از چنین حجم عظیمی باشند، ضروری به نظر می رسد.
برای شهری با این پتانسیل رشد و توسعه، داشتن یک فرودگاه که بتواند پاسخگوی نیازهای فزاینده صنعت، تجارت و گردشگری باشد، از اولویت بالایی برخوردار است. یک فرودگاه مجهز، نه تنها به تسهیل رفت وآمد سرمایه گذاران و گردشگران کمک می کند، بلکه دروازه ای جدید برای صادرات و واردات هوایی کالا گشوده و به چابهار امکان می دهد تا به معنای واقعی کلمه، به یک قطب لجستیکی چندوجهی تبدیل شود.
چرا یک فرودگاه اختصاصی برای منطقه آزاد چابهار ضروری بود؟
رویا و نیاز به یک فرودگاه اختصاصی برای منطقه آزاد چابهار، ریشه در ساختار و مزایای مناطق آزاد دارد. مناطق آزاد اقتصادی، بسترهایی برای جذب سرمایه، توسعه صادرات و ایجاد شغل هستند که با ارائه تسهیلاتی نظیر معافیت ویزا، تخفیفات گمرکی و امکان صادرات مجدد، فضایی مساعد برای کسب وکار فراهم می کنند. اما برای بهره مندی کامل از این مزایا، لازم است تمامی زیرساخت ها، از جمله فرودگاه، در محدوده این منطقه آزاد قرار گیرد.
فرودگاه کنارک، که سال هاست به عنوان تنها فرودگاه فعال در نزدیکی چابهار عمل می کند، با وجود قابلیت های خود، هرگز نتوانست پاسخگوی تمام نیازهای منطقه آزاد باشد. فاصله حدوداً ۵۰ کیلومتری آن از منطقه آزاد، خود به تنهایی یک چالش لجستیکی محسوب می شود. علاوه بر این، ماهیت دوگانه این فرودگاه به عنوان یک پایگاه نظامی و مسافربری، محدودیت هایی را برای پروازهای تجاری و مسافری ایجاد می کرد. این محدودیت ها، شامل ساعت های پروازی، نوع هواپیماهای مجاز و حتی پروتکل های امنیتی، از انعطاف پذیری لازم برای یک منطقه آزاد اقتصادی می کاست. به همین دلیل، مقامات و فعالان اقتصادی منطقه، سال ها برای احداث یک فرودگاه مستقل و تمام عیار در دل منطقه آزاد چابهار تلاش می کردند.
اهمیت این پروژه تا جایی بود که چهار سند مهم بالادستی کشور، بر لزوم احداث این فرودگاه تاکید کرده بودند. این تاکیدات، گویای دیدگاه کلان کشور نسبت به توسعه چابهار و نقش بی بدیل آن در اقتصاد ملی بود. همین پشتوانه، سبب شد تا پس از دو دهه پیگیری، عملیات اجرایی احداث فرودگاه جدید چابهار در سال ۱۳۹۹ آغاز شود. این آغاز، برای بسیاری به معنای تحقق یک آرزوی دیرینه و گشایشی بزرگ در مسیر توسعه چابهار بود. اما این رویا، به زودی با واقعیاتی دیگر روبه رو شد.
داستانی از کشمکش ها: تقابل دیدگاه ها بر سر احداث فرودگاه جدید
آغاز عملیات اجرایی فرودگاه جدید چابهار، گرچه امیدبخش بود، اما به زودی با چالش هایی جدی روبه رو شد که مسیر پروژه را به سمت توقف سوق داد. این کشمکش ها، ریشه در تقابل دیدگاه ها و منافع مختلف داشت؛ از یک سو وزارت دفاع و نیروی هوایی با نگرانی های استراتژیک و فنی خود و از سوی دیگر سازمان منطقه آزاد چابهار با چشم اندازی اقتصادی و توسعه ای.
دغدغه های وزارت دفاع و نیروی هوایی: ملاحظات نظامی و فنی
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و به تبع آن نیروی هوایی، اصلی ترین معترضین به محل جانمایی شده برای احداث فرودگاه جدید بودند. از دیدگاه آنان، این مخالفت ها ریشه در ملاحظات فنی و استراتژیک داشت که امنیت پروازها و کارکرد نظامی فرودگاه کنارک را به خطر می انداخت.
مهم ترین دلیل این مخالفت، جانمایی غلط فرودگاه جدید بود. امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده، وزیر دفاع وقت، در سخنانی صریح، اشاره کرد که محل احداث فرودگاه چابهار به غلط انتخاب شده بود و چنانچه فرودگاه در آن نقطه احداث می شد، خطر برخورد هواپیماهای نظامی و غیرنظامی به شدت افزایش می یافت. این منطقه، علاوه بر تداخل با مسیرهای پرواز نظامی، با مشکل جدی آبگرفتگی نیز مواجه بود. گفته می شد که در زمان بارندگی، تا یک متر آب در این محل جمع می شد که عملاً امکان کاربری فرودگاهی را از بین می برد. همچنین، محلی که مجوز احداث فرودگاه برای آن صادر شده بود، حدود ۵۰ کیلومتر با محلی که عملیات اجرایی در آن آغاز شده بود، فاصله داشت که نشان از یک تخلف در اجرای پروژه بود.
وزیر دفاع وقت، امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده، معتقد بود محل احداث فرودگاه جدید چابهار به غلط جانمایی شده و در صورت ساخت، خطر برخورد هواپیماهای نظامی و غیرنظامی و همچنین مشکل جدی آبگرفتگی در منطقه وجود داشت.
از دیگر استدلال های وزارت دفاع، تاکید بر ظرفیت فرودگاه کنارک بود. آن ها معتقد بودند که باند فرودگاه کنارک کاملاً استاندارد است و می توان با الگوبرداری از فرودگاه های مشترک نظامی-مسافری موفق دیگر در کشور (مانند مشهد، بندرعباس و بوشهر که یک سمت فرودگاه غیرنظامی و یک سمت نظامی است و باند مشترک استفاده می شود)، این فرودگاه را توسعه داد و پاسخگوی نیازهای مسافری چابهار بود. از این منظر، نیازی به احداث یک فرودگاه کاملاً جدید، آن هم در محلی با مشکلات فنی و تداخلی، دیده نمی شد.
در نهایت، حفظ کاربری استراتژیک فرودگاه کنارک به عنوان یک پایگاه تاکتیکی نظامی، برای نیروی هوایی از اهمیت حیاتی برخوردار بود. آن ها نمی خواستند که این پایگاه راهبردی، تحت تاثیر فعالیت های پروازی غیرنظامی قرار گیرد و قابلیت های عملیاتی آن مختل شود.
پافشاری منطقه آزاد چابهار: چشم اندازی اقتصادی و رهایی از محدودیت ها
در مقابل دیدگاه های نظامی، سازمان منطقه آزاد چابهار و حامیان آن، دلایل محکمی برای پافشاری بر احداث فرودگاه جدید در محدوده منطقه آزاد داشتند. از منظر آن ها، توسعه اقتصادی چابهار بدون یک فرودگاه اختصاصی، امکان پذیر نبود و محدودیت های فرودگاه کنارک، مانعی جدی در این مسیر محسوب می شد.
مهم ترین استدلال منطقه آزاد، محدودیت های نظامی فرودگاه کنارک بود. حجت الله عبدالملکی، دبیر وقت شورای عالی مناطق آزاد، تاکید داشت که فرودگاه کنارک یک فرودگاه راهبردی و استراتژیک است که باید همیشه فعال و آماده عملیات نظامی باشد. از این رو، درگیر کردن این ظرفیت راهبردی با بحث های تجاری و مسافری، منطقی نبود. منطقه آزاد به جایی نیاز داشت که رها از محدودیت های پروازی و عملیاتی ناشی از کاربری نظامی باشد تا بتواند با آزادی عمل کامل، به جابجایی مسافر و بار بپردازد.
دیگر دلیل پافشاری، کارایی اقتصادی بود. عبدالملکی توضیح داده بود که یکی از مزیت های مناطق آزاد، معافیت ویزا است که برای بهره مندی مسافر از این مزیت، فرودگاه باید داخل محدوده منطقه آزاد باشد. همچنین در بحث صادرات مجدد، کالاهایی که وارد منطقه می شوند، برای بهره مندی از مزیت ها باید داخل محدوده منطقه آزاد وارد شوند. از این رو، فرودگاهی که خارج از محدوده منطقه آزاد قرار گیرد، کارایی اقتصادی لازم را برای تسهیل حمل مسافر و بار، واردات و صادرات نخواهد داشت. هرچه فرودگاه به محدوده منطقه آزاد نزدیک تر یا داخل آن باشد، حمل و نقل کالا و مسافر تسهیل می شود و این خود یک مزیت رقابتی مهم محسوب می شود.
پیگیری های شخصیت های کلیدی مانند حجت الله عبدالملکی، نشان دهنده اهمیت این پروژه از دیدگاه توسعه اقتصادی بود. آن ها معتقد بودند که برای اینکه چابهار به قطبی مهم در اقتصاد ملی و منطقه ای تبدیل شود، نیازمند زیرساخت های کاملی است که یکی از ارکان آن، یک فرودگاه مدرن و بدون محدودیت های خاص نظامی است.
نتیجه این اختلافات و پافشاری ها از سوی هر دو طرف، توقف عملیات اجرایی و بن بست در پروژه احداث فرودگاه جدید بود. این توقف، نه تنها امیدها را برای توسعه سریع تر منطقه کمرنگ کرد، بلکه به یک معمای پیچیده در سطح ملی تبدیل شد که نیازمند راه حلی جامع و همکاری های بین بخشی بود. این بن بست، چابهار را در میانه راه توسعه هوایی خود معلق نگه داشت و لزوم بازنگری در کل طرح را بیش از پیش نمایان ساخت.
افق های جدید: از ساخت فرودگاه جدید تا توسعه هوشمندانه زیرساخت های چابهار
پس از دوره ای از کشمکش و توقف، سرنوشت طرح احداث فرودگاه جدید چابهار به سمت یک رویکرد نوین و هوشمندانه تر تغییر مسیر داد. این تحول، نه به معنای کنار گذاشتن کامل ایده توسعه هوایی، بلکه به معنای یافتن راه حل های عملی تر و هم راستا با منافع تمامی ذینفعان بود. این رویکرد جدید، شامل منتفی شدن ساخت فرودگاه جدید مسافری در محل قبلی و تمرکز بر توسعه زیرساخت های موجود و همچنین طرح یک فرودگاه کارگو اختصاصی است.
پایان طرح فرودگاه جدید مسافری و تمرکز بر توسعه کنارک
با گذشت زمان و تحلیل دقیق تر چالش ها، تصمیم بر آن شد که طرح ساخت یک فرودگاه مسافری کاملاً جدید در محل مورد اختلاف، منتفی شود. حمیرا ریگی، مدیرعامل سابق منطقه آزاد چابهار، به صراحت اعلام کرد که قرار نیست فرودگاه مسافری جدیدی در چابهار ساخته شود. این تصمیم، پاسخی به دغدغه های وزارت دفاع بود و مسیر را برای بهره برداری بهینه تر از ظرفیت های موجود هموار کرد.
اکنون، تمرکز اصلی بر توسعه فرودگاه کنارک برای پروازهای مسافری است. در راستای این رویکرد، ستاد کل نیروهای مسلح، سه هزار هکتار از اراضی فرودگاه کنارک را به وزارت راه و شهرسازی واگذار کرده است. این واگذاری، گامی مهم در جهت توسعه زیرساخت های مسافری فرودگاه کنونی به شمار می آید. همچنین، سازمان منطقه آزاد چابهار، با ایفای نقش سرمایه گذار، به طور فعال در ساخت شهرک فرودگاهی و ترمینال جدید در کنارک مشارکت خواهد کرد.
این پروژه، با سرعتی خوب در حال اجراست و هدف آن، ایجاد مدلی مشابه فرودگاه مهرآباد است. به این معنی که فرودگاه موجود، با توسعه و بهینه سازی ظرفیت های خود، قادر خواهد بود نیازهای پروازی مسافری چابهار را برآورده سازد. این رویکرد، نه تنها از حیث اقتصادی مقرون به صرفه تر است، بلکه به حل بن بست های فنی و نظامی گذشته نیز کمک می کند. اکنون فرودگاه کنارک دیگر صرفا یک پایگاه نظامی با چند پرواز محدود مسافری نخواهد بود، بلکه به یک مرکز ترکیبی مدرن و کارآمد برای منطقه آزاد تبدیل خواهد شد.
طلوع شهر فرودگاهی و فرودگاه کارگو (باربری) اختصاصی چابهار
همزمان با تغییر رویکرد در مورد فرودگاه مسافری، طرح دیگری نیز در افق توسعه چابهار نمایان شده است: طرح شهر فرودگاهی و فرودگاه کارگو (باربری) اختصاصی چابهار. این پروژه، جدا از بحث حمل ونقل مسافر، با هدف اصلی تقویت زیرساخت های حمل ونقل بار و تبدیل چابهار به یک قطب لجستیکی منطقه ای و بین المللی طراحی شده است.
اهمیت این فرودگاه کارگو، در موقعیت پیشنهادی آن نهفته است. جانمایی این فرودگاه در نزدیکی مسیرهای راه آهن، کشتیرانی و صنایع سنگین منطقه، امکان یکپارچه سازی شیوه های مختلف حمل ونقل را فراهم می آورد. این هم افزایی میان حمل ونقل دریایی، ریلی و هوایی، می تواند چابهار را به مرکز مهمی برای جابجایی و ترانزیت کالا در منطقه تبدیل کند. این بدان معناست که بارهای وارداتی و صادراتی می توانند با سرعت و کارایی بالا، از طریق دریا، سپس به وسیله خطوط ریلی و در نهایت از طریق فرودگاه کارگو، به مقاصد مختلف ارسال شوند و بالعکس.
مدیرعامل سابق منطقه آزاد چابهار تایید کرده که این پروژه همچنان در دست پیگیری است. این نشان می دهد که با وجود تغییر مسیر در طرح فرودگاه مسافری، نگاه به توسعه لجستیکی هوایی چابهار، نه تنها از بین نرفته، بلکه با تخصصی کردن و تفکیک کاربری ها، به شکلی هدفمندتر و واقع بینانه تر دنبال می شود. این طرح، پتانسیل عظیمی برای جذب سرمایه گذاری، ایجاد فرصت های شغلی و رونق بی سابقه اقتصادی در منطقه دارد و نقش چابهار را در کریدورهای اقتصادی جهانی پررنگ تر خواهد کرد.
چابهار در آستانه جهش: آینده زیرساخت های هوایی و نقش آن در توسعه ملی
پس از سال ها فراز و نشیب و اختلافات بر سر سرنوشت زیرساخت های هوایی چابهار، این منطقه اکنون در آستانه ورود به فصلی نوین از توسعه قرار دارد. رویکرد فعلی، با تمرکز بر توسعه فرودگاه کنارک برای پروازهای مسافری و پیگیری جدی طرح فرودگاه کارگو، نشان از یک دیدگاه جامع و عمل گرایانه برای بهره برداری حداکثری از پتانسیل های بی نظیر این بندر اقیانوسی دارد. این تحولات، تنها به معنای بهبود حمل و نقل هوایی نیست، بلکه تاثیرات عمیقی بر رونق اقتصادی، جایگاه ترانزیتی و حتی موقعیت ژئوپلیتیکی چابهار در آینده خواهد داشت.
هم افزایی برای رونق منطقه آزاد: اقتصادی شکوفا با بال های هوایی
دسترسی به یک زیرساخت هوایی کارآمد و بدون محدودیت های جانبی، سنگ بنای رونق منطقه آزاد چابهار است. با توسعه فرودگاه کنارک و امکان میزبانی از پروازهای مسافری بیشتر و با انعطاف پذیری بالاتر، چابهار می تواند گام های بلندی در جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی بردارد. سرمایه گذاران، به دنبال مناطقی هستند که دارای زیرساخت های حمل و نقل کامل و مطمئن باشند. تسهیل در تردد مسافران و هیئت های تجاری، به معنای باز شدن دریچه های جدید برای مذاکرات، عقد قراردادها و اجرای پروژه های بزرگ اقتصادی است.
این توسعه، همچنین به تسهیل تجارت و افزایش حجم واردات و صادرات از طریق مسیر هوایی کمک شایانی خواهد کرد. کالاهای با ارزش و زمان حساس، می توانند با سرعت بیشتری جابجا شوند که این امر، چابهار را به یک نقطه جذاب برای شرکت های لجستیکی و بازرگانی تبدیل خواهد کرد. از سوی دیگر، افزایش ظرفیت های هوایی، به معنای افزایش گردشگری است. چابهار با جاذبه های طبیعی منحصربه فرد، سواحل زیبا و فرهنگ غنی خود، پتانسیل بالایی برای جذب گردشگران داخلی و بین المللی دارد. دسترسی هوایی آسان تر، راه را برای ورود تعداد بیشتری از بازدیدکنندگان هموار کرده و به رونق صنعت هتلداری، رستوران ها و کسب وکارهای محلی کمک شایانی خواهد کرد. این یعنی ایجاد فرصت های شغلی بیشتر و بهبود سطح معیشت برای مردم منطقه.
جایگاه چابهار در پازل ترانزیت جهانی: تکمیل کریدورهای چندوجهی
چابهار به درستی به عنوان پازل مهمی در نقشه ترانزیت جهانی شناخته می شود. این شهر، تنها با توسعه زیرساخت های هوایی خود، می تواند پازل حمل و نقل چندوجهی (دریایی، ریلی، هوایی، جاده ای) خود را تکمیل کند و جایگاه خود را در کریدورهای ترانزیتی منطقه ای و بین المللی تثبیت بخشد. این یعنی کالاها می توانند از طریق دریا وارد بندر چابهار شوند، سپس به وسیله راه آهن به نقاط مختلف کشور و حتی کشورهای آسیای میانه منتقل شوند و یا از طریق فرودگاه کارگو، به سرعت به مقاصد دورتر ارسال گردند.
تکمیل این پازل، نه تنها به نفع ایران است، بلکه به کشورهای منطقه نیز کمک می کند تا به مسیرهای تجاری و ترانزیتی کوتاه تر و مقرون به صرفه تری دسترسی پیدا کنند. چابهار می تواند به پلی حیاتی میان شرق و غرب، و شمال و جنوب تبدیل شود، نقشی که سال ها در انتظار تحقق آن بوده است. این هم افزایی بین شیوه های مختلف حمل و نقل، سبب کاهش هزینه ها، افزایش سرعت و بهبود کارایی در زنجیره تامین جهانی خواهد شد که در نهایت، به نفع تمامی بازیگران اقتصادی است.
چالش ها و فرصت های پیش رو: از تأمین مالی تا انسجام ملی
با وجود چشم اندازهای روشن، مسیر پیش روی توسعه زیرساخت های هوایی چابهار همچنان با چالش هایی همراه است. یکی از مهم ترین این چالش ها، تأمین منابع مالی لازم برای توسعه فرودگاه کنارک و احداث فرودگاه کارگو است. پروژه های زیرساختی عظیم، نیازمند بودجه های کلان و مداوم هستند که تامین آن، مستلزم برنامه ریزی دقیق و جذب سرمایه گذاری های داخلی و خارجی است.
چالش دیگر، هماهنگی های بین بخشی است. در گذشته، اختلافات میان نهادها سبب توقف پروژه شد. اکنون، لزوم انسجام و هم افزایی میان وزارت راه و شهرسازی، وزارت دفاع، سازمان منطقه آزاد چابهار و سایر سازمان های مرتبط، بیش از پیش احساس می شود. این همکاری، نیازمند یک دیدگاه مشترک، برنامه ریزی یکپارچه و عزم ملی برای تحقق اهداف توسعه ای چابهار است.
با این حال، فرصت های پیش رو نیز بی شمارند. پتانسیل چابهار به عنوان یک بندر اقیانوسی و نقطه اتصال کریدورهای بین المللی، خود یک فرصت طلایی برای جذب سرمایه و همکاری های منطقه ای است. تاکید اسناد بالادستی بر توسعه چابهار، نشان دهنده اراده ملی برای پیشبرد این پروژه است. این فرصت ها، با برنامه ریزی دقیق، مدیریت کارآمد و همکاری های بین نهادی، می توانند به واقعیت تبدیل شوند و چابهار را به جایگاهی که شایسته آن است، برسانند.
عبور از اختلافات گذشته و هم افزایی نهادها برای رسیدن به یک راه حل پایدار و عملی، کلید موفقیت در توسعه زیرساخت های هوایی چابهار است. این مسیر، سفری است که در آن، هر گام به سوی آینده ای روشن تر برای چابهار و در نهایت برای اقتصاد ملی برداشته می شود. پروژه های هوایی چابهار، بیش از آنکه صرفاً طرح های عمرانی باشند، نمادی از عزم و اراده ملی برای تحقق پتانسیل های نهفته و تبدیل آرمان ها به واقعیت هستند.
نتیجه گیری
داستان طرح احداث فرودگاه جدید چابهار، حکایتی پرفراز و نشیب از یک آرزوی دیرینه برای توسعه زیرساخت های هوایی در تنها بندر اقیانوسی ایران است. از نیاز مبرم به یک فرودگاه مستقل در منطقه آزاد برای بهره مندی کامل از مزایای اقتصادی، تا کشمکش ها و اختلافات بر سر جانمایی و کاربری که منجر به توقف پروژه شد، هر بخش از این داستان، درس ها و چالش های خود را به همراه داشته است.
اکنون، با تغییر رویکرد از احداث یک فرودگاه مسافری کاملاً جدید به توسعه و بهینه سازی فرودگاه کنارک و همچنین پیگیری مجدانه طرح یک فرودگاه اختصاصی باربری (کارگو)، چابهار در مسیر جدیدی از توسعه هوایی قرار گرفته است. این رویکرد دوگانه، نشان می دهد که راه حل نهایی، در تعادل میان ملاحظات نظامی و نیازهای توسعه اقتصادی نهفته است. توسعه کنارک، پاسخگوی نیازهای مسافری خواهد بود، در حالی که فرودگاه کارگو، چابهار را به یک قطب لجستیکی بی بدیل در منطقه تبدیل خواهد کرد.
تحقق پتانسیل های بی نظیر چابهار، که می تواند به عنوان یک پل حیاتی در کریدورهای ترانزیتی بین المللی عمل کند، بیش از هر چیز به حل اختلافات و هم افزایی نهادهای مختلف نیازمند است. آینده زیرساخت های هوایی چابهار، نه تنها بر رونق اقتصادی این منطقه تاثیرگذار خواهد بود، بلکه نقش مهمی در تقویت جایگاه ایران در اقتصاد منطقه ای و جهانی ایفا خواهد کرد. این مسیر، سفری است که با همکاری و عزم ملی، به سرمنزل مقصود خواهد رسید و چابهار را با بال های هوایی، به افق های جدید توسعه پرواز خواهد داد.