علیرضا افتخاری: از احمدی نژاد خیلی ناراحتم!

علیرضا افتخاری: از احمدی نژاد خیلی ناراحتم!

Alireza Eftekhari چهره ماندگار موسیقی گفت: “احمدی نژاد می تواند به من کمک کند.” متاسفم برای آنها ”

به گفته یومیر Alireza Eftekhari پنجمین مهمان برنامه “کلاس اول” با عملکرد Mojdeh Lavasani در اینترنت -tv بود. وی گفت: “در دوران ریاست آقای احمدی نژاد من انتظار داشتم كه وقتی در تنگنا بودم به من كمك كند اما او كاری برای من انجام نداد.” در زیر خلاصه ای از مصاحبه وی با تلویزیون است.

ما از رادیو از برنامه گل استفاده کردیم

Alireza Eftekhari گفت: “من می خواهم” من می خواهم “کلاس اول” خود را مجذوب خود کنم و بگویم که در آداب و رسوم موسیقی من از ابتدای موسیقی کمی هستم. وی گفت: “دوستان دیگری نیز وجود داشتند که ممکن است امکان پذیر نبودند.” خوب در کودکی بسیاری از آنها رادیو نداشتند اما ما به برنامه گل گوش می دهیم. دوستداران موسیقی یک ساعت منتظر شنیدن برنامه گل بودند. اما جالب است بدانید که در دوران کودکی احساس وجود دارد و یک روز می تواند بخواند و خواننده شود.

اما از نظر حرفه ای ترانه هایی که ما انقلابیون را ضبط کردیم و دارای مجوز و کار با استاد بوستان در مورد شاعران از رومی هافز و سعدی حرفه ای بودن من بودند. من همچنین دو صفحه داشتم شعر آهنگسازی و ترتیب همه متعلق به من بود اما متقاعد شده ام که همه باید کارهای خود را انجام دهند. شاعر شعر آهنگساز آهنگ و خواننده. امروز همه چیز به تخصص خاص خود نیاز دارد. به این ترتیب کار خوب و حرفه ای است. امروز می توانم به شما بگویم که بعد از 5 سال شعر و آهنگ اشرافی دارم. “

چند میلیون میلیون فروخته شده است؟

Alireza Eftekhari گفت: “این آلبوم 2 میلیون Tomans فروخته است. یک کار حرفه ای انجام شد از شعر و خوشنویسی گرفته تا آهنگسازی و تنظیم. این چندین بار بود که من پیشنهاد کردم که به عباس خویشل برای تغییر کلمه و او گفت تا ببیند چه اتفاقی می افتد.”

چه چیزی در مورد افتخار گفت؟

او به یاد آلبوم “Master Bery”: “یک روز من آهنگساز را که می خواستم این مجوزها را دریافت کنم گمرک می کنم و او گفت که من خودم این کار را می کنم شما فقط آن را می خوانم. به هر حال ما یک روز به خانه خانم Delush رفتیم. برای انجام این کار اگر در آنجا دیدیم. در آنجا او گفت که من در مجله هستم و شما در مجله و من گفتم که این روز نمی تواند باشد و این نمی تواند باشد.” در هر صورت امیدوارم که آنها در هر کجا که باشند خوب و خوشحال باشند. من آنها را یک شخصیت آموزش دیده پیدا کردم. در زمان آقای Mohajerani نیز مجوز گرفت. من خدا را شکر می کنم که سابقه و از سرگیری خوبی داشتند. “

اگر عشق شما گناه است … | مجبور به برش نیلوفرهای 2

هون درباره کایزر امینپور گفت: “آنها شعر را برای قرعه کشی نوشتند و من مشغول خواندن آنها بودم.” او همچنین شخصیت بالایی داشت. در همین حال او به سمت شمال حرکت کرد و به جاده سقوط کرد و حادثه ناگوار برای او اتفاق افتاد. کار با هر یک از کلمات برای یک نفر بسیار دشوار است. کایزر چنین شخصیتی داشت. تا به امروز من حدود 5 آهنگ از آهنگ های آنها را خوانده ام تا اینکه بعداً با من تماس بگیرید “با من تماس بگیرید” و … استاد سوهیل محمودی مرا آماده کرد. “

کارهایی که گل را ساخته است

در پاسخ به این سؤال آیا چیزی وجود داشت که بعد از اجرای آن پشیمان شوید؟ او گفت “هر کاری که از انجام این کار پشیمان شدم!” من همچنین با استاد زولفنون شغلی داشتم. بداهه نوازی بود. من به استاد گفتم که می خواهم نوارها را برای شما پر کنم اما این بداهه نوازی نیست. برای دیگری آن را آزاد و به ثمر رساند. کارهایی وجود داشت که ما با استاد انجام دادیم و به عنوان مثال من گفتم گرسنه هستیم به پایان رسیدیم و به صبحانه رفتیم. در مورد خاطرات استاد ما آن را با استاد تاجیدی اجرا کردیم و یک روز به استاد گفتم که آقای کاسی در اینجا است آنها گفتند که نام کار باید “به یاد داشته باشید”. این دروغ مناسب نام آلبومی را که می خواستم ساخت. من از پروفسور اسد زاده شنیدم که او گفت من فیلمی ساختم که گل های زیادی نداشته است و یکی با یک پایان ارزان خریداری شده و بعداً به نام “گنج قرون” نامگذاری شده است. من به یاد می آورم شرکت هایی که برای توزیع و توزیع آلبوم به یادآوری استاد می آیند و یک شرکت از شیراز آن را پذیرفت و آن را فروخت و خوب فروخت. “

من عاشق صدای گل آلود از چاووشی هستم

وی ادامه داد: “من این روزها به Ummcolum گوش می دهم.” خوانندگان ایرانی هنوز برای من یا خانم پاریسا زیبا هستند. همچنین کار خانم سیما بینا. یا من عاشق صدای گل آلود محسن چاووشی هستم. “

و او تأکید کرد “امروز من از همه کسانی که قطعات خود را خوانده اند عذرخواهی می کنم.” من نتوانستم آنها را پیدا کنم و مجوز بگیرم و فقط خانم Delkash در دسترس بود. “

نبرد نبرد نظپارد

وی گفت: “یک هنرمند باید درد را بداند و از تنگناها و طوفان ها عبور کرده است.” شیرین نیست اگر درد داشته باشد می تواند قلب همه را هنگام صحبت از سالن به دست آورد. در غیر این صورت هنر همان چیزی است که ساخته نمی شود شهرت شعر و شعر. درد این هنرمند شنیده می شود و خریدار شنیده می شود. من از دوستان و جوانان عزیز می خواهم که سعی کنند با نیاز مادی به موسیقی نگاه نکنند. آنها نباید بگویند که ما می خواهیم از طریق موسیقی ثروتمند شویم. در این حالت آنها دو ترانه آواز می خوانند و می توانند آن را بدست آورند اما پس از آن او به مردم در خیابان می فروشد و دیگر نمی تواند دیده شود. من یک بارت آتشین را برای چنین افرادی می کشم! “

شما که در قوی تر بودم آموختم!

افتخاری گفت: “وقتی به تهران آمدم می توانم به هتل بروم.” من می توانم این کار را انجام دهم اما در 5 سال گذشته یک شب افتخار نکرده است و در اینجا خوانده شده است! من معمولاً به استودیو می روم می خوانم و کسانی که دوست دارند می توانند کار من را دنبال کنند. از اولین باری که به تهران آمدم ترجیح می دادم اگر شبانه پول نداشتم در خیابان ها قدم بزنم صبح که حمام در حمام باز شد و بعد به ایفاهان بازگشت و در آنجا اگر کسی گفت چه اتفاقی افتاده است من واقعاً چیزی از موسیقی گفتم. یعنی وقتی در رختخواب تنگ خود خوابیدید من کار کردم و یاد گرفتم. “امروز لحن را به یاد می آورم و این هوش را دارم.”

متاسفم برای احمدی نژاد

او در مورد تصادفاتی که چند سال گذشته به زندگی شخصی وی رسیده است گفت: “به شما بگویید ؛ من این کار را بد کردم؟ من کار بدی انجام دادم؟ وقتی یکی از آهنگ هایم را گرفتم وقتی که آقای احمدی نژاد تحت تأثیر قرار گرفته است و یک دسته کاغذ را برداشته و چشمان آنها را پاک می کند. وقتی کسی به شما احترام می گذارد انتظار دارید؟

موسیقی رپ صادق؟

وی در مورد عدم کار این روزها گفت: “هیچ کس سی دی را خریداری نمی کند.” آهنگی که ما خواندیم بعد از بیرون آمدن پای خود از استودیو در فضای مجازی منتشر می شود. من به دنبال یافتن علایق نسل جوان هستم. دنبال کنید و به آنها بیاموزید که چگونه آنها را موسیقی معتبر بدانند و به آنها آموزش دهند. گفته مشهور همه چیز از دوره قوجار تا این روش نیست ما همه چیز را تکرار خواهیم کرد. ما باید ببینیم که این جوان امروز چه می خواهد و البته او می خواهد خوشبختی را که من می دانم می خواهد. من یک شب شاد را در TAD های شما خواندم. همانطور که تاجیک می گوید فردا آنها در رسانه خود نوشتند او یک افتخار دلپذیر را خواند! خواندن بنابراین خواندن آنها به معنای خواندن شاد است. و گروهی که جلوی ما خوانده می شوند آن را نمی خوانند! من همچنین با موسیقی رپ مشکلی ندارم اما شعر او باید به گونه ای باشد که یکی از شاعران استخوان مدرن بتواند آن را امضا کند نه یک زباله. ما می توانیم گلستان سعدی را معرفی کنیم و جوانان را مانند آن بخوانیم. این مثل این نیست که عتیقه های ایسفاهان را نابود کند و به او بگوید که چه کاری انجام می دهید و او می گوید من می خواهم کاشی کنم! “

فرزندان معلول فرشتگان خدا هستند

وی گفت: “فرزندان فرشته خدا هستند.” من هرگز این کار را نکردم مرجان امروز 5 ساله است. چند روز پیش او کف خانه را که چوب است تعمیر می کرد. او نیامد و من به او زنگ زدم و گفتم شما باید به مرجان من پاسخ دهید. این کودک معلول باید بوی سایر رنگ ها و تصادفات را تحمل کند. مرجان فرزند دوم من است. سال 2 در اوایل انقلاب واحدی که نیازی به وجود نداشت و مغز این کودک تحت فشار قرار گرفت. من فکر می کنم این بچه ها نعمت هستند. آنها باید با آب گلاب بشویید. مادرش همه کارها را با او انجام می دهد. استخوان آن به عنوان یک درخت مو نازک است اما تمام خانواده از ابتدا پستان داشتند. من خدا را شکر می کنم که اگر این خرد او بود خداوند به ما لطف می داد. اگر من 1 یا 2 نفر از این کودکان داشتم مهم نبود. “شاید اگر او نبود من به زندگی ام بدهی نمی دادم تا احساس خود را به شکل شعر بیان کنم.”

*تولید مثل محتوای شبکه های اجتماعی تأیید محتوای آن نیست و صرفاً برای توجه مخاطبان به فضا منتشر می شود.

پایان پیام

دکمه بازگشت به بالا