شکست بزرگ و شکست بزرگ تر
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران برگزاری کنگره 15 هزار شهید استان فارس وقایع منطقه و مبارزات و مقاومت مقاومت را تغییر در سرنوشت و تاریخ انقلاب خواندند. منطقه و در این خصوص تاکید کرد: رژیم صهیونیستی با وجود کشتار بیش از 50 هزار انسان بی گناه مقاومت را نابود کرد اما بزرگترین شکست رسوایی فرهنگ و تمدن غرب و سیاستمداران است. در صف مقاومت. در مقابل جبهه شیطان پیروزی متعلق به مقاومت است.
به گزارش یومیر محمدمهدی ایمانی پور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در یادداشتی نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران کنگره 15 هزار شهید استان فارس این اتفاقات را عنوان کردند. مبارزه منطقه و مقاومت تغییر در سرنوشت و تاریخ منطقه است. و در همین راستا تاکید کردند: رژیم صهیونیستی با وجود کشتار بیش از 50 هزار انسان بی گناه نتوانست مقاومت را از بین ببرد اما شکست بزرگتر رسوایی فرهنگ و تمدن غرب و سیاستمداران است. در صف آرایی جبهه مقاومت در برابر جبهه شیطان پیروزی از آن مقاومت است.
در تبیین بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی سه نکته اساسی وجود دارد که نباید از آنها غافل شد:
اولاً استفاده حضرتعالی از فعل ماضی (شکست خورده) در تشریح شرایط رژیم صهیونیستی نشان دهنده اعتراف به شکست سنگینی است که صهیونیست ها در رویارویی با جبهه مقاومت متحمل شده اند بدون توجه به نتیجه جنگ میدانی. . ابعاد شکست این رژیم تنها در عرصه میدانی و نظامی نبود و نباید آن را به عدم دستیابی به اهدافی چون اشغال نوار غزه انهدام حماس و آزادی اسرای صهیونیست محدود کرد. بزرگ ترین شکست رونمایی از چهره شیطانی بود که سال ها با استفاده از ابزارهای رسانه ای در پشت نقاب «سرکوب» پنهان شده بود و… آثار و پیامدهای این جنگ نه تنها در ابعاد نظامی لجستیکی و میدانی متبلور است. امروز ما در مورد شکست ترکیبی رژیم اشغالگر قدس و حامیان غربی آن صحبت می کنیم که شامل فرامتن نبرد است. این شمول و جامعیت پیش نیازی برای درک و تحلیل تحولات پس از جنگ غزه خواهد بود. تلاش مذبوحانه سیاستمداران و رسانه های غربی برای کاهش جنگ در غزه به یک نبرد صرف ناشی از شکست ترکیبی دشمن است.
نکته دوم مربوط به ناکامی بزرگتر دشمن در این عرصه است که تخریب نظام تمدنی غربی و متصرفات آن از جمله نظام غربی شکل حکومت و الگوهای استعماری فکری- سرزمینی آن در اذهان است. و افکار عمومی جهان این معنا از «مقاومت ترکیبی» جبهه حق در 13 ماه گذشته گرفته شده است. دشمنان چنان بر جنبه های نظری و عملی «جنگ ترکیبی» خود علیه مردم منطقه و افکار عمومی جهان متمرکز شده بودند که اساساً متوجه تشکیل «مقاومت ترکیبی» جبهه حق علیه خود نشدند. . گسترش گفتمان مقاومت و عقب ماندگی الگوهای تمدنی گفتمانی و ذهنی آنها در نظام بین الملل با آن مواجه است. نظم غربی که قرار بود در قالب «بیانیه آرمانی» در اذهان مردم جهان نقش بندد اکنون به «اپوزیسیون» تبدیل شده و متعاقباً ضرورت «گذر از نظم غرب» تبدیل شدن به یک “باور” در بسیاری از نقاط جهان. حاکمان و شرکت های تسلیحاتی غربی با همکاری صهیونیست ها چنان مجذوب نسل کشی بی وقفه آنها در جنگ غزه و لبنان شده بودند که تأثیرات این نبرد را در شکل گیری نظم جدید ضد غربی در روابط جهانی درک نکردند. . اکنون فرصتی برای واشنگتن تل آویو و دیگر نمادهای وحشیگری و تروریسم در جهان باقی نمانده است تا این موضوع را درک کنند و از رویارویی با آن خودداری کنند.
نکته سوم بر تأثیرات موقعیتی و متعاقب آن پیروزی مقاومت در جنگ غزه متمرکز است. این آثار خود را در شکل گیری گفتمان مقاومت فردی در بسیاری از نقاط جهان و حتی شکل گیری خرده گفتمان های «غرب گرایی» و «صهیون ستیزی» مشترک با گفتمان مادر (گفتمان مقاومت جهانی) نشان می دهند.
در روند شکل گیری این گفتمان مرکزی و خرده گفتمان های تعریف شده مشترک با آن رویکرد واحدی وجود دارد و آن نابودی باورهای نادرست و افکار نادرست است که حاصل بقای آنها به دلیل وجود سلطه غرب. آنچه امروزه در اتاق های فکر دشمن مشاهده می شود ناتوانی در توصیف و تحلیل این صحنه و معادله بی سابقه است. باور غالبی که در تشریح و تحلیل وقایع 13 ماه اخیر در غرب به وجود آمد ناشی از ضربه هنگفتی است که جبهه مقاومت بر ظاهر زیبای رژیم صهیونیستی غربی وارد کرده و آن را در وضعیتی قرار داده است. از مرگ و نابودی پاسداری از این دستاورد بزرگ و استفاده از آن در گذار به عصر جدید وظیفه هر انسان آزاده ای در هر کجای جهان است. ارزش این هدف و تلاش کمتر از مجاهدت شهیدانی چون شهید سید حسن نصرالله شهید سید هاشم صفی الدین شهید اسماعیل هنیه و شهید یحیی السنوار نیست.
انتهای پیام