دادگاه متهمان به قتل پسر جوان با سم مار افعی

دادگاه متهمان به قتل پسر جوان با سم مار افعی
اخبار آفتاب:

در جلسات اول و دوم این پرونده کیفرخواست علیه پنج متهم خوانده شد و مقامات قصاص قاتل را ارائه دادند. آنها همچنین خواستار مجازات برای سایر متهمان شدند.

این چهار متهم از جمله سامان بزرگترین متهم در محل بودند و از خود دفاع می کردند. آنها در مورد قتل مهداد گفتند طراح قتل مهداد دریافت کننده نبود. سامان مهمترین متهم این قتل گفت: “به من گفته شد كه به مهداد صدمه بزنم. من همچنین فکر می كردم كه اگر من سم پلنگ مهداد را مسموم می كنم او چند روز می میرد و فقط تب و تب.

در همین حال خانواده مقتول معتقدند که دایی مهداد چنین طرحی را برای انتقام از کف دست قربانی به او داده است.

در جلسه دوم متهمان و وکلای آنها نیز صحبت کردند و برخی از دایی را به عنوان طراح اصلی مرگ مهداد معرفی کردند.

در آغاز جلسه سوم وی وکیل خود را به دادگاه معرفی کرد و گفت که وکالت را خواهد پذیرفت. با این حال سامان سه وکیل دارد. در این مرحله قاضی گفت “با توجه به اینکه متهم سه وکیل دارد داشتن یک وکیل چهارم امکان پذیر نیست مگر اینکه او یکی از وکلا را رد کند.”

قاضی به متهم گفت: “تحت دفاع شما پول نداشته اید و به دلیل بیماری مادر خود را به قتل رسانده اید. چگونه اکنون چهار وکیل را استخدام می کنید؟ آیا نباید این را در دادگاه روشن کنید؟

متهم ساکت بود و جواب نداد.

سپس دایی قربانی در جای خود قرار گرفت. وی گفت: “من هیچ اتهامی را نمی پذیرم.” من 7 روز پس از این حادثه در بازداشت بودم. من حتی نمی دانستم که این افراد چنین طرحی را تهیه کرده اند و برای کسی هزینه نکرده ام. من تحت فشار شدید قرار گرفتم اما گناهی نداشتم.

قاضی گفت: “روز قبل از آن حادثه شما با موتور سیکلت تماس گرفته اید که سامان را به محل مهداد برد. چرا؟

متهم گفت: “من به خیابان سوزا می رفتم و خرید می کردم.” من مرا با موتور می گرفتم.

قاضی: موتورهای زیادی در منطقه کار شما وجود دارد چرا این شخص باید شما را بگیرد؟

متهم به پاسخ خاصی پاسخ نداد.

این سؤال دوباره به متهم که موتور سیکلت بود پرسید و وی گفت: “هوسانگ دایی قربانی آن روز پنج بار با من تماس گرفت تا این سؤال را هماهنگ کند.”

سپس متهم دیگر گفت به قضات گفت: “هوشانگ ماشین پارسی به من داده بود و من همیشه کار او را انجام می دادم اما خودم را صدا نکردم.

هوسانگ در حال حاضر پاسخ نداد.

داور به هوسنگ گفت: “پس از ضربه زدن به خواهرزاده خود شما پول مذکور را به شما دادید تا آنها را بدست آورید.” اگر می گویید که در این روند نبودید چرا این پول را داده اید؟

متهم گفت: “من موافق نیستم.” من پول ندادم و نمی دانم کجا آنها را آورده است.

قاضی گفت: “تلفن همراه شما و سعید نشان می دهد که در آن زمان هر دو در دفتر خود بودید. بنابراین چگونه می گویید در حال انجام نیستید. در همین حال چرا وقتی از سمت چپ به او اشاره کردید و به Türkiye رفتید؟

متهم گفت: “من در آن زمان برای واردات چمدان به Türkiye رفته بودم و سعید را دنبال نکردم.

قاضی گفت: “اما شما وارد چمدان نمی شوید.” چرا وکلای شما با خود تماس گرفتند و از او خواستند که پول بگیرد و همه چیز را بدست آورد؟ صدای ضبط شده نیز موجود است.

متهم گفت: “این هیچ ارتباطی با من ندارد و آنها به من زنگ زده اند.” من چیزی در مورد آن نمی دانم.

نماینده نماینده سپس به ابهامات و سؤالات پاسخ داد و جلسه سوم به پایان رسید و قضات علاقه مند به تصمیم گیری در مورد سرنوشت پرونده هستند.

دکمه بازگشت به بالا