جلیلی اعتقادی به تفاهم برای رفع تحریم ها ندارد/ انتخاب رئیس جمهور معتدل به مثابه خط ترمز در برابر آمریکاست
جواد مرشدی:اولین دوئل انتخاباتی ایالات متحده در حالی برگزار شد که جمهوری اسلامی نُقل این مناظره بود ،گویی مواضع کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا در مورد ایران برگ برنده آنها محسوب می شود ،جمهوری خواه و دموکرات هم ندارد.یکی در اوج ضعف و تزلزل از سیاست های خصمانه سخن می گوید ودیگری قدرتمندانه از ورشکست کردن ایران .هر چه هست هردو علیه ما هستند ولی با تاکتیک متفاوت،آنها مقابله با ایران را ابزاری برای تمجید از خود قلمداد می کنند.
از سوی دیگر جمعه همین هفته دور دوم انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری ایران برگزار خواهد شد و باید دید فرد منتخب چه موضعی در برابر آمریکا اتخاذ خواهد کرد؟ آیا با تندروی به افزایش این تخاصم دامن خواهد زد و یا با تعادل سعی در تنش زدایی خواهد نمود.
نماینده سابق ایران در سازمان ملل با بیان اینکه آقای جلیلی اعتقادی به تفاهم با آمریکا ندارد به یومیر می گوید چنانچه کسی مانند آقای جلیلی طرف مشورت باشد و رئیس شورای امنیت ملی باشد، کار بسیار دشوارتر خواهد بود و غریزه تقابل در مقامات ما را تشدید و تقویت خواهد کرد.
کوروش احمدی معتقد است وجود یک رئیس جمهورافراطی در پاستور می تواند تشدید کننده سیاست ها باشد و یک رئیس جمهور معتدل می تواند به مثابه ترمزی در برابر تندروی های احتمالی عمل کند.
مشروح این گفتگو را بخوانید:
پنجشنبه شب مناظره ترامپ و بایدن برگزار شد. نظرتان در رابطه با این مناظره چیست؟
مناظره ای که پنج شنبه انجام شد، در واقع نگرانی های دمکرات ها و ناظران در مورد توانایی جسمی و ذهنی بایدن برای ادامه کار برای یک دوره دیگر یعنی تا ۸۴ سالگی را تایید کرد. اگر چه اطرافیان بایدن کوشیدند ضعف او در مناظره را به سرماخوردگی نسبت دهند اما ناتوانی های جسمی و ذهنی بایدن در این مناظره به حدی عیان و آشکار بود که نسبت دادن آن به سرماخوردگی هیچ کس را قانع نکرد. ضمن اینکه اگر سرماخوردگی در کار بود، می توانستند مناظره را به تعویق بیاندازند. اساسا فکر می کنم اینکه این مناظره را به شکلی غیرمعمول در فاصله چهار ماه و یک هفته از انتخابات برگزار کردند، شاید بیشتر به این دلیل بود که کارکنان کاخ سفید و دمکراتها مایل بودند، تا دیر نشده در مورد توانایی بایدن برای درگیر شدن در یک روند انتخاباتی بسیار فشرده و طاقت فرسا را بسنجند و ببینند که آیا نامزد آنها واقعا ممکن است از عهده کار بر آید یا خیر. سنجش توانایی بایدن بویژه از این جهت مهم بود که بایدن قبلا خود بارها تاکید کرده بود که انتخابات نوامبر در باره آینده دمکراسی در آمریکا خواهد بود و ترامپ که فردی متوهم، خود محور و غیرقابل اعتماد است، باید به هر قیمت شکست داده شود. کسانی که مخالف ادامه کاندیداتوی بایدن در انتخابات آتی هستند استدلال می کنند که نفس اینکه بایدن ترامپ را در دور قبلی شکست داده، کافی برای پذیرش اصرار او مبنی بر اینکه بهترین رقیب در مقابل ترامپ است، نیست. آنها استدلال می کنند که بایدن از توان جسمی و ذهنی لازم برای تحمل سختی ها و شداید مبارزات انتخاباتی و یک دوره ۴ ساله دیگر برخوردار نیست و مناظره پنج شنبه گذشته ثابت کرد که بایدن دیگر آن بایدن ۴ سال قبل نیست. در جریان مناظره بایدن تلاش کرد بگوید برای دوره دوم چه برنامه ای دارد، تلاش کرد دروغ های ترامپ و شکست های او و طرح های مخربش را افشا کند، تلاش کرد تحریکات ترامپ را خنثی کند، اما اغلب در تکمیل جملات خود و رساندن منظورش ناموفق ماند. تپق زد، لکنت داشت و رشته کلام را از دست می داد و گاه حرفهای نادرست یا نامفهوم زد. کار تا آنجا نگران کننده شده است که نیویورک تایمز که همیشه طرفدار دمکرات ها بوده، طی سرمقاله ای ضمن تمجید از خدمات بایدن در دوره کنونی، اظهار عقیده کرده که اکنون بزرگترین خدمت او به آمریکا می تواند اعلام انصراف از نامزدی ریاست جمهوری باشد. نیویورک تایمز اینبار ادامه کاندیداتوری بایدن را قماری غیرمسئولانه خوانده و تاکید کرده که رهبران دمکرات دیگری هستند که برای این سمت آماده تر اند و حزب دمکرات نباید در مورد ثبات و امنیت کشور ریسک کند و رای دهندگان را مجبور کند که بین دو کاندیدا که هر دو مشکلات عدیده دارند، یکی را انتخاب کنند. عامل خطرناک دیگر می تواند واکنش منفی حامیان مالی کارزار انتخاباتی بایدن باشد که مهمتر از عوامل دیگر است.
در صورت انصراف و یا کنار زدن بایدن آیا دموکراتها فرصت کافی برای انتخاب فرد جایگزین دارند؟
حتما بسیار دشوار است که یکی از احزاب اصلی در آمریکا در فاصله ۴ ماه قبل از انتخابات وارد پروسه نفس گیر تعیین یک نامزد جدید برای ریاست جمهوری شود. اما ظاهرا بسیاری از دمکرات ها بر این باور اند که نظر به تهدیدات عظیمی که ترامپ متوجه نهادها و ارزش های آمریکا کرده از یک سو و ضعف بایدن در تقابل با او در روند انتخابات از سوی دیگر، لازم است که حزب دمکرات وارد چنین پروسه ای بشود. اگر چه در دمکراسی ها معمولا آمادگی افراد و آشنایی مردم با شخصیت و نظرات آنها چند سالی انجام می شود و اصل مبارزات انتخاباتی طی چند ماه انجام می شود، اما برخی معتقدند که حزب دمکرات می تواند طی ۴ ماه کار را انجام دهد.
در صورت روی کار آمدن ترامپ و با توجه به مواضع سخت گیرانه جمهوری خواهان نسبت به ایران وضعیت روابط دو کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
در جریان مناظره بارها نام ایران برده شد. اما هدف هر دو تعریف از خود به خاطر آنچه که مقابله با ایران می خواندند بود و در مناظره بحثی محتوایی یا درباره سیاست در قبال ایران مطرح نبود. طبعا با شروع ریاست جمهوری احتمالی او روابط دو کشور وارد یک دوره بسیار سخت تر خواهد شد. ترامپ خواهد کوشید تا اجرای تحریم ها علیه ایران را سخت تر کند و اقدامات جدی تری علیه طرفهای معامله با ایران اتخاذ کند. خصوصا به این دلیل که خریدار نفت ایران چین است که مورد بغض و کینه ترامپ قرار دارد. البته فکر می کنم او همچون دوره قبل همزمان خواهد کوشید تا به تصور خود فشاری را که به ایران وارد می کند به عنوان ابزاری برای نیل به توافقی با ایران مورد استفاده قرار دهد. فکر می کنم ترامپ در مجموع تا حدودی و برعکس بسیاری از اطرافیانش در دوره گذشته ریاست جمهوری اش آدم عمدتا عملگرا و غیرایدئولوژیکی است . او در دوره قبل در چند مورد نشان داد که اگر غرایز خودخواهانه سطحی اش ارضا شود و اسم او روی توافقی باشد، از پذیرش آن اکراه نخواهد داشت. همانطور که در مورد توافقنامه تجارت آزاد آمریکا شمالی اقدام کرد.
بعد از حادثه تلخ اردیبهشتماه، و شهادت آقای رئیسی، انتخابات ریاست جمهوری ایران و آمریکا همزمان در یک سال برگزار میشود. قبلا روسای جمهور ما بر اساس پیش بینی ها ی انتخابات آمریکا برنامه ریزی می کردند ،این تقارن در پیش بینی ها و برنامه ریزی های ما چه تاثیری خواهد گذارد؟
به اعتقاد من اینکه چه کسی رئیس جمهور ایران باشد، عامل نهایی و تعیین کننده در اختلافات بین ایران و آمریکا نخواهد بود. البته بدون شک وجود یک رئیس جمهوری افراطی در پاستور می تواند تشدید کننده سیاست ها باشد و یک رئیس جمهور معتدل می تواند به مثابه ترمزی در برابر تندروی های احتمالی عمل کند. اما مثلا دیدیم که آقای روحانی اخیرا گفت در اسفند ۹۹ طرح آقای ظریف برای احیای برجام در شورای امنیت ملی به تصویب همه اعضای شورا به غیر از یک نفر رسید و می دانیم که آن طرح نهایتا اجرا نشد. البته بدون تردید جو و شرایط در تصمیمی که در مورد رابطه با آمریکا گرفته می شود، موثر است و اینکه چه کسی رئیس جمهور در ایران است بر این جو و شرایط تاثیر دارد. اما همچنان که عرض کردم تعیین کننده نیست. کما اینکه برغم مخالفت آقای احمدی نژاد و آقای جلیلی در ۹۱، مذاکره با آمریکا در عمان انجام شد که مقدمه مذاکرات برجام بود.
در صورت پیروزی جلیلی در ایران و پیروزی ترامپ در آمریکا، روابط تهران و واشنگتن به چه مسیری خواهد رفت و آیا احتمال فعال سازی مکانیسم ماشه بیشتر می شود؟
قطعا این بدترین سناریو برای تخریب بیشتر روابط خواهد بود. آقای جلیلی به نظر می رسد که اساسا به حل مسائل ما با آمریکا و حرکت به سمت نوعی تفاهم که امکان لغو تحریم ها را بدهد، چندان معتقد نیست. چنانچه کسی مانند آقای جلیلی طرف مشورت باشد و رئیس شورای امنیت ملی باشد، کار بسیار دشوارتر خواهد بود و غریزه تقابل در مقامات ما را تشدید و تقویت خواهد کرد. ضمن اینکه چینشی که او در ارتباط با مقامات مربوط به سیاست خارجی انجام خواهد داد نیز می تواند مشکل مضاعفی باشد هم از جهت کارکردی و تخصصی و هم از حیث نظری و دیدگاه. و این از جمله می تواند غرب را به سمت فعال سازی مکانیسم ماشه ببرد.
در صورتی که آقای پزشکیان برنده انتخابات باشد، ایشان چه تاثیری می تواند برسیر امور از نقطه نظر رفع تحریم ها داشته باشد.
اگر آقای پزشکیان برنده انتخابات باشد، نقطه نظرات واقعبینانه و منطقی نیز مجال طرح در مراکز تصمیم گیری خواهد داشت که مغتنم خواهد بود. ایشان اگر بتواند وزرای خارجه و دفاع و کشور و … را از بین کسانی که می پسندد، برگزیند خواهد توانست نقطه نظرات واقعبینانه را در مورد رابطه با جهان در شورای امنیت ملی مطرح کند و احیانا در سطح افکار عمومی نیز برای جلب حمایت مردمی از آن نقطه نظرات تلاش کند. البته صرف حضور آقای پزشکیان در مراکز تصمیم گیری کافی نخواهد بود. تکرار می کنم اخیرا آقای روحانی گفته است که طرح آقای ظریف برای احیای برجام در اسفند ۹۹ در شورای امنیت ملی مطرح شد و همه اعضا جز یک نفر با آن موافقت کردند، اما کار به جایی نرسید. آقای ظریف نیز خود در گذشته به کرات در مورد روند تصمیم گیری صحبت کرده است. در مجموع حضور آقای پزشکیان به عنوان رئیس جمهور موثر خواهد بود اما تعیین کننده نخواهد بود.
311212