این قصه ها «پدر» می خواهد – یومیر
لحظه ای که ترانه علیدوستی سیلی به صورت سعید پورصمیمی زد اکثر حاضران در «برادران لیلا» شوکه شدند. سیلی که اگرچه تعدادی از علاقه مندان به سینما سعید راوشی به تبیین و تحلیل چرایی آن از منظر شخصیت پردازی و مبانی دراماتیک پرداختند اما به نظر می رسد سینمای ایران هنوز نتوانسته چنین واکنشی را به تصویر یک «پدر» تحمل کند.
به گزارش یومیر به نقل از ایرنا چهره «پدر» سال ها در سایه روایت جسورانه معضلات اجتماعی و معیشتی سینمای ایران مخدوش شده بود و کم نبودند کسانی که با این تحریف در بازنمایی همدردی کردند. درباره تصویر پدر و به طور کلی «خانواده» در ایران هشدار داد.
صرف نظر از سینمای اجتماعی و آنچه در سینما به مخاطب بزرگسال گفته می شود وقتی به طور اختصاصی به سینمای کودک و نوجوان می رویم باید با اصرار بیشتری درباره حساسیت های مربوط به تصویر ارائه شده از چهره های والدین صحبت کنیم.
فیلم «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد که یکی از موفق ترین فیلم های نوجوان در سال های اخیر محسوب می شود و پس از تحسین منتقدان در مراسم رونمایی در جشنواره فیلم فجر مورد استقبال ویژه قرار گرفت. به ویژه مخاطب و خانواده از این منظر فیلمی قابل تامل است. علی شخصیت اصلی فیلم و به نوعی راوی داستان است و تصویری از قهرمان از «پدر» در ذهن خود دارد. او در لحظات حساس به خاطرات پدرش اشاره می کند و در نقطه طلایی انتهای فیلم این «خاطره پدر قهرمان» است که ناجی او می شود.
به بهانه اکران این فیلم به مرور خاطرات خود از «پدرهای عاشق» در سینمای کودک و نوجوان رفته ایم.
افسوس بعد از یک باخت بزرگ
قبل از اینکه به سراغ مصادیق برویم ابتدا باید با یک واقعیت روبرو شویم و آن این است که در بررسی سینمای کودک و نوجوان به ویژه در دو دهه طلایی دهه 60 و 70 در این زمینه به وضوح می توان به «عدم پدر قهرمان» در آثار برجسته. اینکه سایه سنگین جنگ و تجربه کلی بچه ها در این سال های «نبود پدر» چقدر در این تصویر نقش داشته است نمی توان به طور قطع مشخص کرد اما اکثر شخصیت های کودک و نوجوان آثار این سال ها یا اساسا پدر نداشت یا به دلایلی به دلیل اشتباه پدر در موقعیتی دراماتیک
احتمالاً به همین دلیل است که وقتی به قهرمانان نوجوانی چون «باشو» «امیرو» «گلنار» و حتی «مجید» فکر می کنیم هیچ تصوری از سایه پدر بر سر آنها نداریم و این یک واقعیت است که به گفته. آرشیو سینمای ایران باید بپذیریم.
صرف نظر از این واقعیت بیشتر آثار مربوط به دوران نوجوانی متاثر از نگاه انتقادی به مفهوم مردسالاری در آن دهه ها تصویری منفی از پدر را به تصویر می کشیدند. از احمد در «خان دوست» و سینا در «سفر جادویی» گرفته تا حسنی و گلدون در «گربه آوازخوان» محمد در «رنگ خدا» و حتی آهو در «آهوی پیشانی سفید» همگی نوجوانانی بودند که شرایط نامساعدی را تجربه کردند. شرایط زیر سایه مردسالاری و علاوه بر این بخشی از خصلت قهرمانی آنها تلاش برای خروج از این سایه سنگین بود.
به خاطر همین داستان است که ترسیم و احیای تصویر «پدر قهرمان» در آثاری مانند «باغ کیانوش» در سینمای ایران اهمیت بیشتری پیدا می کند. ما فارغ از حسرت و حسرت خود پدرانی قهرمان در سینمای ایران داشته ایم که یاد و خاطره دیدار با آنها را همچنان گرامی می دارند و در ادامه این گزارش به پنج نمونه از آنها اشاره می کنیم.
پدر/ محمد کاسبی
آنچه مجید مجیدی برای انتخاب نام «پدر» برای فیلمی که اساساً درباره «پدر ناپدری» است جای تامل دارد اما آنچه در این فیلم به تصویر کشیده می شود شاید یکی از کامل ترین تصاویر از مفهوم «پدر» باشد. “. محمد کاسبی که نقش اصلی این فیلم را بازی می کند مردی بالغ است که لباس ژاندارم بر تن دارد و اکنون با مادری نوجوان به نام مهرالله ازدواج کرده است. مهرالله پدرش را از دست داده و از سوی ژاندارم ها احساس خطر می کند. و به همین دلیل از ناپدری خود کینه به دل می گیرد که به دفاع از مادر و خواهرش فکر می کند. در پس زمینه یک سری اتفاقات ناپدری و پسر در مسیری دشوار با هم قرار می گیرند و رابطه ای گرم و پدرانه برقرار می شود. بین تشکیل شده است آنها را
بچه های آسمان / رضا ناجی
مجید مجیدی سهم ویژه ای در ارائه چهره پدران مهربان و دغدغه مند در خاطره سینمای ایران داشته است. او در دو فیلم مهم خود «بچه های آسمان» و «آواز گنجشک ها» با بهره گیری از هنرهای بازیگری منحصر به فرد رضا ناجی تصویری دوست داشتنی از یک «پدر» را به تصویر کشید. فیلم «بچه های آسمان» که با قهرمانی علی در سطح بین المللی به یادگار مانده و مورد تحسین قرار گرفته است در برخی قسمت ها سعی دارد ریشه های این قهرمانی را به تصویر بکشد و با ملاحظات پدری که علی تحت تربیت او پرورش یافته است گره خورده است. . پدری است که شکر مسجد را که می ایستد تا خودش را خرد کند حتی برای نوشیدن چای در خانه استفاده نمی کند و بسیار حواسش به خیرات است هر چند از «فقر» رنج می برد.
خواهران غریب / خسرو شکیبایی
هم در کارنامه کیومرث پوراحمد و هم در کارنامه خسرو شکیبایی می توان «خهران قریب» را یک اتفاق مبارک دانست. تجربه ای که به لطف دستاورد بی نظیر ناصر چشم آذر در آهنگسازی به یکی از ماندگارترین آثار موسیقایی سینمای ایران تبدیل شده است. خسرو شکیبایی در این فیلم نقش پدر دختر دوقلویی را بازی می کند که سال ها پس از جدایی والدینشان از هم جدا شدند اما بر اثر اتفاقی دوباره به هم رسیدند. سکانس های مربوط به روابط پدرانه خسرو شکیبایی و یکی از این دختران بسیار واقعی ملموس و در نتیجه دوست داشتنی است.
استخر نقاش/ شهاب حسینی
مخاطب اصلی «حوض نقاشی» را قطعا نمی توان گروه سنی کودک و نوجوان دانست و این فیلم مازیار میری را در واقع یک اثر عاشقانه در فضایی بی نظیر به حساب می آورد. فیلمی که روایت موثر آن بخشی از موقعیت دراماتیک نوجوانی است که در برقراری ارتباط با والدینی که از ناتوانی های ذهنی رنج می برند با چالش هایی مواجه می شود. شهاب حسینی به همراه نگار جواهریان در این فیلم خوش درخشید و مورد تحسین قرار گرفت و در مورد تداوم احساسات پدرانه در فیلم در خاطره مخاطبان کافی است به همان دیالوگ فراموش نشدنی شهاب حسینی در پشت پنجره اش اشاره کنیم. کلاس پسر در مدرسه جایی که به دیوار آبی مدرسه تکیه می دهد زمزمه می کند؛ “ببخشید که پدرت شدم سهیل!”
راهرو/ رضا عطاران
همانند نمونه قبلی این بار نیز خبری از کودک و نوجوان در فیلم نیست اما بخش بزرگی از خاطره به جا مانده از فیلم به دلیل رابطه پدرانه شخصیت اصلی و فرزندش است. فیلم «دهلیز» یکی از فیلم های مهم اما متفاوت سینمای ایران با موضوع انتقام است. بهروز شعیبی در اولین تلاش خود برای ورود به عرصه کارگردانی این فیلم را ساخت و در تجربه ای متفاوت نقش یک پدر را به رضا عطاران سپرد. پدری که مرتکب اشتباه بزرگی شده و به دلیل کنترل نکردن عصبانیت خود اکنون با اتهام قتل روبرو شده و باید تاوان آن را جبران کند. با این حال این پدر محتاط ترجیح می دهد تجربه متفاوتی از روابط پدرانه و تربیت پدرانه را به تنها فرزندش بسپارد. سکانس های مربوط به تنهایی رضا عطاران و محمدرضا شیرخانلوی نوجوان در «راهرو» از پدرانه ترین سکانس های ثبت شده در حافظه سینمای ایران است.
* بازنشر مطالب سایر رسانه ها در یومیر به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع مخاطبان است.
انتهای پیام