اژدها وارد می شود؟ – یومیر
داستان “وحشی” تنها داستان شخص نیست. این یک داستان از سقوط بشر در برابر فشار ظالمانه زندگی است. دیوید آغاز یک کارگر ساده و ساده به تدریج به موجودی تبدیل می شود که دست های آن آلوده به خون است. این تحول دردناک و غم انگیز است اما در عین حال هشدار دهنده به دنبال خشونت در جامعه ما است.

به گفته یومیر متن یادداشتی از علی کالانتاری است – نگاهی به “وحشی” Hooman Sid: در میان انبوه نمایشنامه بازی در صفحه تلویزیون و سیستم عامل های دیجیتال گاهی اوقات اثری که نه تنها به چشمان او خیره می شود. سریال “وحشی” هومن سید یکی از آثاری است که داستانی را بیان می کند که هم غم انگیز و هم مدرن است. این درام اجتماعی و مرموز ریشه در یک واقعیت تلخ زندگی دیوید اشرف را به تصویر می کشد. یک کارگر ساده که پس از یک رویداد ناخواسته یک مسیر تاریک را طی می کند. اما آنچه “وحشی” را از آثار دیگر تنظیم می کند نه تنها روایت جنایی آن بلکه لایه های عمیق اجتماعی و روانی است که در این تاریخ در مواد مخدر در هم تنیده است. این آینه ای است که چهره زخمی جامعه را به ما نشان می دهد و در مورد خشونت عدالت آزادی و روابط انسانی با صدای بلند صحبت می کند.
Hooman سید مربی که نام او به ایجاد آثار پیچیده و چند لایه گره خورده است دوباره در “وحشی” است. او پیش از این مخاطبان را با “بذر” و “جنگ سوم” به دنیاهای ناشناخته آورده بود این بار با نگاهی شدید ما را به یک سفر عمیق در جامعه و روان انسان سوق داد. فضاهای سرد و صمیمانه نورپردازی تاریک و فضای سنگین همه جمع می شوند تا تصویری واقع بینانه از زندگی در حومه شهرها به وجود آورند. داود اشرف با بازی با جاواد عزتی نه تنها یک شخصیت داستانی است بلکه نمادی از هزاران نفر از افراد ناشناس است که در تنگه زندگی به انتخاب های تلخ و گاه وحشتناک سوق داده می شوند. واقعه ناخواسته که آغاز داستان است مانند سنگی است که در آب آرام زندگی او می افتد و باعث نابودی و ناامیدی می شود.
داستان “وحشی” تنها داستان شخص نیست. این یک داستان از سقوط بشر در برابر فشار ظالمانه زندگی است. دیوید آغاز یک کارگر ساده و ساده به تدریج به موجودی تبدیل می شود که دست های آن آلوده به خون است. این تحول دردناک و غم انگیز است اما در عین حال هشدار دهنده به دنبال خشونت در جامعه ما است. سیدی با ظرافت بی نظیر نشان می دهد که چگونه انسان یا می شکند یا به یک هیولا تبدیل می شود که از آن می ترسد. اینجاست که این سریال فراتر از یک درام جنایی است و به یک کار فلسفی و اجتماعی تبدیل می شود که سؤالات بزرگی را ایجاد می کند: عدالت چیست؟ آزادی کجاست؟ و موقعیت انسان در وسط چیست؟
نقش خدمه ستون هایی است که این ساختمان بزرگ را حفظ کرده اند. جاواد عزتی که قبلاً با همکاری سیدی در آفریقا می درخشید در “وحشی” نقش ایفا می کند که گویی برای او نوشته شده است. او به دیوید به شخصیت ملموس و معتبر با ظاهری کامل نگاه می کند حرکات را لرزاند و گاهی اوقات از عصبانیت و گاهی از ناامیدی می لرزد. وقتی او را می بینیم که در حال حاضر ناخواسته از قتل های ناخواسته نمی توان نسبت به چشمان شل و وحشت بی تفاوت ماند. Negar Javaherian که سابقه همکاری با سید را در “اعترافات ذهن خطرناک من” دارد داستان را با حضور عاطفی و تأثیرگذار خود عمق می دهد. سایر بازیگران با اجرای قوی خود ثروت این کار را اضافه کرده اند. این گروه با هماهنگی و قدرت ناشی از دستورالعمل دقیق SID است هر زمان که مخاطب را با خود به همراه می آورد.
وقایع غم انگیز این سریال از همان رویداد ناخواسته به عنوان زنجیره ای متصل می شوند که باعث می شود دیوید بیشتر خراب کند. این که ممکن است در یک لحظه غفلت اتفاق افتاده باشد نه تنها زندگی او را دگرگون می کند بلکه رابطه او را با دنیای اطراف خود می سوزاند. خانواده وی دوستانش و حتی خود قربانی این فاجعه هستند. سیدی با نشان دادن این فروپاشی تدریجی به ما یادآوری می کند که خشونت هرگز به شخص محدود نمی شود. به جای موج همه چیز را غرق می کند. صحنه هایی که دیوید را در تنهایی و تاریکی نشان می دهد با موسیقی متنی که به قلب آسیب می رساند بر مخاطب تأثیر می گذارد گویی که در آن لحظه در کنار او ایستاده بودیم و سقوط او را دیدیم.
رئالیسم سریال با الهام از داستان واقعی علی اشرف زخمی عمیق تر در مخاطبان است. علی اشرف مردی که به دلیل سرقت دستگیر شد از زندان فرار کرد و دوباره در پیوندهای قانون اسیر شد نمونه ای از مردم جامعه را به حاشیه رانده و سپس مجازات خود را افزایش داد. این ارتباط با واقعیت “وحشی” را از یک داستان داستانی به آینه تبدیل می کند که چهره جامعه ما را نشان می دهد. سیدی با این انتخاب هوشمندانه به ما می گوید که دیوید اشرف فقط یک شخصیت نیست. او ممکن است هرکدام از ما باشیم که در یک لحظه ضعف یا اجتناب ناپذیری راهی را انتخاب کرده ایم که چیزی جز تخریب نیست. فضای سریال که از منظره های تاریک و راحت استفاده می کند به ایجاد جو کمک کرده است گویی نفس کشیدن دشوار است. خیابان های کثیف خانه های فرسوده و چهره های خسته همه احساس غرق شدن را به مخاطبان منتقل می کنند که دیوید و مشابه او گرفتار می شوند. موسیقی متن فیلم که با دقت و حساس انتخاب می شود به عنوان یک همسر آرام احساس پنهان شدن در هر صحنه را فریاد می زند و تجربه تماشای این سریال را فراتر از یک سرگرمی می کند.
تأثیر “وحشی” بر مخاطب چیزی نیست که به راحتی بتواند بر آن غلبه کند. این سریال با داستان دردناک و در عین حال زیبا ما را وادار می کند تا به خودمان جامعه و انتخاب های خود نگاه کنیم. آیا ما همچنین به افرادی که در زندگی روزمره مشکل دارند نادیده می گیریم؟ آیا سیستم عدالت ما واقعاً منصفانه است؟ این سؤالات مانند یک سوزن در ذهن مخاطب قرار می گیرند و باعث می شوند که او را در نظر بگیرد. شاید به همین دلیل است که پس از پایان هر قسمت شما فقط نمی توانید از جایی خارج شوید و به زندگی عادی برگردید. انگار چیزی در ما تغییر کرده است.
در پایان باید گفت که “وحشی” فقط یک سری نیست. این تجربه ای است که روح را تکان می دهد و قلب را پرتاب می کند. با ایجاد این کار Hooman سید نه تنها داستانی را روایت می کند بلکه زخم های جامعه را نیز باز کرد و ما را دعوت کرد تا به آنها نگاه کنیم. دیوید اشرف با تمام وحشیگری و شکنندگی خود آینه ای است که ما را به خودمان نشان می دهد و از ما می خواهد که لحظه ای دریغ کنیم و فکر کنیم: اگر در جای او باشیم چه می کردیم؟ این سؤال شاید تلخ ترین و در عین حال زیباترین هدیه ای باشد که “وحشی” به ما هدیه می دهد که برای مدت طولانی در ذهن و قلب ما باقی خواهد ماند.
پایان پیام