انتخاب نکنی، انتخاب میشی! – یومیر

انتخاب نکنی، انتخاب میشی! - ایسنا

در زمانی که جامعه ایران در راه ازدواج جوانان با چالش های پیچیده ای روبرو است از بحران اقتصادی گرفته تا سردرگمی فرهنگی هرگونه تلاش برای تسهیل و ازدواج سالم به نظر می رسد ارزشمند است. اما در همان فضا برخی از محصولات رسانه ای در سراسر مرزها نه تنها به حل این مشکلات کمک می کنند بلکه ارزشهای اساسی را در خانواده روابط و عشق نیز بازی می کنند.

به گفته یومیر محققان نوشتند: پنج دختر توسط استخر تزئین شده اند و در هر مرحله یکی از پنج پسر تنها روی صحنه است. وقتی وارد می شوید فقط اطلاعات محدودی در مورد او اعلام می شود. نام سن محل زندگی و شغل. همراه با این حداقل اطلاعات تنها چیز در دسترس مردم است ظاهر فوری و حس اولین جلسه.

در مرحله بعد دختران در همان زمان باید تصمیم بگیرند که آیا با این پسر ازدواج کنند. رهبر برنامه برنامه Swallow Salehi سعی می کند با عبارات کلیشه ای مانند “انتخاب نهایی دختران” یا “انتخاب نکنید!” انتخاب شود. یک فضای عاطفی ایجاد کنید و آنها را به سمت واکنش سوق دهید. بعضی اوقات این تحریکات مؤثر است و گاهی اوقات نیست. اگر هیچ یک از دختران پسری را انتخاب نکردند نوبت اوست که یکی از دخترانی را انتخاب کند که هنوز بدون زوج باقی مانده است.

این آغاز مسابقه ای است که با هدف پیدا کردن یک زوج عاشق که از هر نظر است. اما اگر تصور کند که این برنامه کمک به ازدواج است مخاطب اشتباه می کند. چون اینجا چیزی جز ازدواج است!

در زمانی که جامعه ایران در راه ازدواج جوانان با چالش های پیچیده ای روبرو است از بحران اقتصادی گرفته تا سردرگمی فرهنگی هرگونه تلاش برای تسهیل و ازدواج سالم به نظر می رسد ارزشمند است. اما در همان فضا برخی از محصولات رسانه ای در سراسر مرزها نه تنها به حل این مشکلات کمک می کنند بلکه ارزشهای اساسی را در خانواده روابط و عشق نیز بازی می کنند. یکی از این مثالها برنامه “عشق ابدی” است که در YouTube با Swallow Salowi منتشر شده است.

تأثیر این برنامه مخاطبان را به روشی آرام اما عمیق و مخرب نفوذ می کند. این برنامه یک برنامه ساختاری ساده و سطحی دارد. ظاهراً ما یک فرمول ساده “انتخاب و انتخاب” داریم. اما در حقیقت این مدل نه تنها از دست دادن هرگونه روانی فرهنگی یا عمق انسانی نیست بلکه رابطه را با یک نژاد سطحی و بصری کاهش داده است. زوجین فقط بر اساس ارزیابی های فوری و ظاهر خارجی تشکیل می شوند. مبتنی بر شناخت درک متقابل یا زمینه نیست.

در این ساختار مصنوعی همه چیز وارونه است. بر خلاف جریان طبیعی و تاریخی شرایط انسانی جایی که شناخت گفتگو و به تدریج درگیر آن است دختران در صف ایستاده اند تا در موقعیت “انتخابات” ظاهر شوند و پسران برای قضاوت در مورد آنها به یک نفر می آیند. این وارونگی نه تنها با منطق روانشناسی انسان مغایرت ندارد بلکه نشانه ای از تلاش آگاهانه برای جابجایی وضعیت زن و مرد در روابط اجتماعی است.

در این فرایند هیچ خبری در مورد گفتگو یا تلاش برای دانستن وجود ندارد. تنها چیزی که مهم است ظاهر جذابیت و تأثیر اصلی است. به نظر می رسد که روابط انسانی برای جلب توجه و رقابت جنسی به صحنه کاهش یافته است. هیچ چیز ناشی از احترام متقابل یا درک عمیق نیست. از ابتدا رابطه تشکیل شده مبتنی بر عوامل کاملاً سطحی مانند ظاهر و عنوان شغلی است. انتخاب ها بعد از دیگری پوچ تر و رسمی تر می شوند.
شاید “عشق ابدی” ممکن است بخواهد در روابط مدرن جوانان تأمل کند اما آنچه واقعاً ترویج می کند چیزی جز ابتذال در چشمان انسان و محدودیت رابطه با یک رقابت کم کلید نیست.

ابتذال در جلوی عشق
به نظر می رسد برنامه “عشق ابدی” بستری را برای جوانان آشنا و گفتگو می کند اما در واقع چیزی جز ابتذال پنهان در رنگ و لعاب وجود ندارد. منطقه برنامه به جای زمینه ای برای گفتگوی واقعی و عمیق در بین افراد به یک رقابت برای مشاهده بهتر و بهتر تبدیل شده است.

مکالمات سرد مکالمات سطحی و از پیش طراحی شده که هیچ عمق و شناختی ندارند. سوالات محدود سبک صحبت یا چند علاقه ملموس. سرانجام آنچه باقی مانده است به رسمیت شناخته نمی شود یک داوری سطحی مبتنی بر ظاهر افراد. در این مکالمات با نام عشق هیچ اشاره ای به خواسته های عمیق اهداف مشترک یا شناخت روانشناختی از طرف دیگر وجود ندارد. مهمترین عاملی که مردم را به هم نزدیک می کند و به نوعی باعث تحمل شرکت کنندگان در تحمل یکدیگر می شود در جایزه 4000 دلاری خلاصه می شود. اما آیا واقعاً کافی است که دو نفر در کنار هم بمانند؟

دور شدن از واقعیت جامعه
صرف نظر از ابتذال در برنامه ای که آن را توصیف کرد. بیایید از منظر دیگری به برنامه نگاه کنیم. هنگامی که دختران و دختران بیشتری در یک برنامه تلویزیونی ملاقات می کنند از آنها انتظار می رود که طیفهای مختلف فکری فرهنگی یا اجتماعی را نمایندگی و منعکس کنند بنابراین مخاطب قادر به پیوند دادن خواهد بود. اما در “عشق ابدی” ما با مجموعه ای از افراد روبرو هستیم که بیشتر شبیه یک ویترین با لباس عجیب و غریب هستند تا نمونه ای از جوانان واقعی در جامعه.

چه درصد از جوانان ایرانی با ظاهر با آن نوع با آن سوراخ و با سبک صحبت در خیابان ها؟ چرا کسانی که بیشتر مصرف کننده سبک زندگی اینستاگرام هستند از نماینده روزانه مردم؟ حتی اگر آنها بخواهند تنوع نسلی را در نظر بگیرند سرانجام از سن سالمندان دهه هشتاد و دو راضی شده اند. بدون هیچ تنوع در نگرش طبقه اجتماعی یا نحوه نگاه به زندگی و روابط.

فقدان اخلاق و تعهد
نقاط ضعف برنامه “عشق ابدی” محدود به شکل و ساختار آن نیست. به جای قلب اعدام ما نیز نقض اصول اخلاقی و انسانی را می بینیم. نه تنها قادر به مقابله با مفاهیم عمیق در شرایط انسانی است بلکه قادر به مشاهده اساسی ترین مرزهای اخلاقی نیست. در جو برنامه چیزی به نام “نامزدی” تقریباً بی معنی است.

این ممکن است در زبان گفته نشده باشد اما وقتی شرکت کنندگان در مقابل دوربین و خندیدن آزادانه در مورد جایگزینی شریک زندگی صحبت می کنند کدام پیام به مخاطب منتقل می شود به جز اینکه رابطه انسان مانند یک انتخاب دستی است که در هر زمان قابل تغییر است؟ در پایان بخش دوم برخی از شرکت کنندگان در یک شوخی گفتند: “اگر من با این کار نبودم با این جمعیت دیگری بودم.” چنین جملاتی که از نظر ظاهری بی اهمیت به نظر می رسند در واقع اساس تعهد احترام و مسئولیت را تضعیف می کنند. هنگامی که این نوع سطحی و مصرف کننده در رسانه ها تکرار می شود مخاطب به تدریج به یک الگوی تبدیل می شود. الگویی که رابطه انسانی چیزی جز تجربه موقت و جایگزین نیست.

حتی مکالماتی که در بین انسان صورت می گیرد آنقدر سطحی است که بیشتر شبیه یک شوخی مسخره است تا یک گفتگوی جدی. برای بسیاری از لحظات شرکت کنندگان عباراتی را بیان می کنند که از مرزها پیروی نمی کنند. به نظر می رسد که نه عزت شخص دیگر نه حضور دوربین و نه عزت مخاطب برای آنها مهم نیست. نتیجه جو است که احترام یک شوخی است و کرامت انسانی قربانی درخواست تجدیدنظر به طرز چشمگیری است.

Sollow Salehi بدون واجد شرایط فقط برای جلب توجه
تاکنون ما بیشتر روی “عشق ابدی” تمرکز کرده ایم اما آیا واقعاً می توانند انتظار داشته باشند که وقتی او میزبان برنامه Sollow Salehi است آنها انسانی تر یا انسانی تر باشند؟ مهمترین سؤال این است: او دقیقاً صلاحیت فرهنگی علمی یا تخصصی را برای ایفای نقش در یکی از حساس ترین مسائل زندگی یعنی انتخاب یک شریک عاطفی دارد؟ او نه روانشناس است و نه یک متخصص خانواده هیچ تجربه ای در زمینه آموزش یا سبک زندگی ندارد. تنها حمایت او حضور جسورانه در اینستاگرام و داستان ایفای چند نقش فراموش شده در پیش از مهاجرت -tv او است.

انتخاب Swale Salehi دقیقاً همان جایی است که ابتذال برنامه خود را نشان می دهد. یک مدیر برنامه که وارد این موقعیت نه بر اساس تخصص تجربه یا اعتبار بلکه فقط بر اساس بحث و جدال و هواداران مجازی است. هنگامی که شخصی که برای حاشیه رسانه ها مشهور است نقش یک الگوی اخلاقی و راهنمایی را در یکی از مهمترین تصمیمات در زندگی جوانان بازی می کند نمی توان انتظار داشت که یک برنامه عمق جدی یا مسئولیت پذیر باشد. حتی بدون ورود به جزئیات زندگی شخصی وی مشخص است که چنین انتخابی باید با کمترین اولویت داشته باشد.

این انتخاب سطحی نه تنها بخشی از خود مبتذل رسانه پنهان است بلکه حتی سطح انتخاب شرکت کنندگان را نیز توضیح می دهد. طبیعی است که شرکت کننده برنامه معیار موفقیت باشد شکرگذاری صدها صدها جادوگر بنابراین نمی توان انتظار داشت که چنین افرادی برای یک رابطه انسانی سالم باشند. حال باید ببینیم چه کسی به عنوان دوستداران ابدی انتخاب شده است و برای عشق گریه می کند.

پایان پیام

دکمه بازگشت به بالا