اما و اگرهای مذاکره در تهران

اما و اگرهای مذاکره در تهران

دعوت از WITCAF نشانه ضعف نیست بلکه بازنمایی بلوغ سیاسی و امکانات در تنگنا است. سرنوشت کشور و به ویژه آینده نسل جوان بسیار مهمتر از موانع ذهنی یا بازگرداندن است.

فردیناند قریشی در یادداشتی نوشت: در طی مکالمات اخیر بین ایران و ایالات متحده یکی از پیشنهادهایی که هنوز در نظر گرفته نشده است تا استیون ویتاکف را برای ادامه مذاکرات در تهران دعوت کند. اما این پیشنهاد بسیار مهم است.

اول زندگی و تجربه عینی ایران فراتر از برگه اطلاعات و تجزیه و تحلیل امنیتی واشنگتن است. دیپلمات ها که مستقیماً با واقعیت های جامعه ایران روبرو هستند نگاهی واقع بینانه تر و حتی انعطاف پذیر تر به جدول مذاکره دارند. مانند سفر جک نی و سولانا در دوره خاصی توسعه فضای ذهنی غربی علیه ایران. اگر می توانید در سفر Witcaf امتیاز بیشتری کسب کنید دلیل مخالفت چیست؟!

ثانیا مکالمات طولانی و متنوع در یک محیط ساکت تر و غیررسمی امکان درک متقابل را افزایش می دهد. شاید مباحثی که از درهای بسته و تنش در پشت درهای بسته قرار نمی گیرند در حاشیه در یک جلسه دانشگاهی یک بازدید فرهنگی یا حتی در ضیافت های نیمه رسمی راهی برای درک پیدا کنند.

سوم این دعوت در صورت تحقق یک ژست هوشمند از ایران است. این برای ادعای الگوهای قبلاً ناکارآمد و اعلام آمادگی برای تعامل با یک نگرش با عزت و اعتماد به نفس است. اگر توافق نامه نرسد هیچ چیز از بین نمی رود. اما اگر مذاکرات از این طریق موفق تر باشد. این داستان به چنین ابتکار عمل به عنوان یک عمل شجاع برای دستیابی به اهداف و امیدهای ملی ایران اشاره خواهد کرد.
دعوت از WITCAF نشانه ضعف نیست بلکه بازنمایی بلوغ سیاسی و امکانات در تنگنا است. سرنوشت کشور و به ویژه آینده نسل جوان بسیار مهمتر از موانع ذهنی یا بازگرداندن است. امروز امید کشور به آینده با درک بالاتر از جهان کاهش تحریم ها تعامل سازنده بین صحنه بین المللی جذابیت سرمایه و توسعه گسترده گره خورده است. عدم یافتن گزینه ها در این زمینه فردا به ایران اهمیتی نمی دهد.

پایان پیام

دکمه بازگشت به بالا