اعتراف ژنرال عراقی درباره مقاومت ایران در خرمشهر

“مطمئناً این نبردها برای هر ارتش دشوار است اما رهبران ایران ضررهای سنگین نیروهای عابر پیاده را پذیرفته بودند و این باعث شد تا آنها بتوانند منطقه را با سختی و اراده به راه ببرند.”
به گفته یومیر كتاب “جنگ ایران -عراق از فرماندهان صدام” دومین جلد از مجموعه كتاب هایی است كه توسط شورای اطلاعات ملی آمریكا حمایت می شود تا برخی از سؤالات مربوط به عراق را در زمان صدام از طریق گفتگو با مقامات سابق رژیم عراق روشن كند. در همین راستا مجید شورای عمومی رشید حمدهانی فرمانده نگهبانان ریاست جمهوری عراق شغل Khorramshahr را توضیح می دهد:
Woods (متخصص آمریکایی): سوال تاکتیکی یا آموزه ای که می خواهم بپرسم مربوط به نبردهای اطراف آبادان و خرامشهر است. برخی از اسناد مربوط به این نبردها وجود دارد و من کنجکاو هستم که بدانم ارتش عراق چقدر آماده انجام جنگهای شهری امروز برای دیدار با جمعیت ساختمانها ساختمانها و پیچیدگی های شهری است. این ضربات بسیار خونین بود آیا بین نبرد آبادان در جنگ اولیه و نبرد خورامشهر در تابستان همان سال تفاوت وجود داشت؟ تغییر در نوع برخورد ایرانی در این دو سکته مغزی بود زیرا در اصل در دفاعی و در سال 2 (2) بودند. 1 آیا افراد عراق از Khorramshahr و برخی از شهرهای کوچک بودند؟
حمدی (فرمانده عراق): باید بدانیم که Khorramshahr تأثیر معنوی بر عراقی ها داشته است. آبادان و Khorramshahr (1) عراقی بودند و اخیراً توسط انگلیس به ایران داده شد. بنابراین یکی از اهداف آزاد کردن کشورهای عراقی بود. بسیاری از عراقی ها بازگشت این دو شهر را یک وظیفه معنوی می دانستند زیرا دو شهر همیشه نمادی از عراق بودند.
این بسیار مهم است که اگر از هر عراقی در مورد این دو شهر سؤال کنید پاسخ خواهد داد که یادآور Khoramshahr است و این یک هدف و آرزوی است. “فرمان شماره 1” فرمان آزادسازی آن بود. در آن زمان نیروهای ویژه استعداد بزرگی داشتند زیرا بسیاری از آنها در مدارس مصر و آمریکایی تحصیل می کردند. بنابراین برنامه از راه دور Khorramshahr تدوین شد که به نیروهای ویژه عراق واگذار شد.
صادقانه بگویم ایرانیان در این مبارزه روبروی آن حدی که اشغال و اشغال این شهر برای ما گران و بسیار دشوار شد. آنها تلاش کردند تا آن را بازیابی کنند و پایه های خود را آزاد کنند. این حتی پس از آنکه پشت پل Khorramshahr تحت فشار قرار گرفتند ادامه یافت. آنها هر چهارم از مرگ دفاع می کردند و توانستند به نیروهای ما آسیب های سنگینی وارد کنند.
مطمئناً این نبردها برای هر ارتش دشوار است اما رهبران ایران ضررهای سنگین نیروهای عابر پیاده را پذیرفتند و این باعث شد تا آنها بتوانند منطقه را به جاده ببرند. در مراحل اولیه جنگ هر دو ارتش روحیه بالایی داشتند و در هنرهای رزمی برتر بودند بنابراین هر دو با سرسختی جنگیدند که هر یک از آنها به سیستم خود وفادار بودند.
متأسفانه این امر باعث شد تا بهترین قدرتها به ویژه نیروهای ویژه ما در دو سال اول جنگ کشته شوند. از طرف دیگر ایرانیان بهترین قدرت خود را از دست دادند. سپس هر دو طرف روش های حمله را تغییر دادند و بر حجم زیادی از نیروی کار در جبهه تأکید کردند. این امر در مورد عراق به ویژه در سال 1 (2) و 2 (1) صدق می کند. جبهه های جنگ کم بود و نیروهای زیادی حضور داشتند که منجر به قتل عام گسترده انسانی شد. سان تسو گفت: “جنگ بدون برنامه ریزی استراتژیک منجر به قتل عام گسترده مردم می شود.”
او نوشت:
این مورد نیست و قبل از کشوری به نام عراق این دو شهر ایرانی بودند. حتی برای مدت طولانی کاخ پادشاهان ایران در نزدیکی بغداد و ماداین بودند. ایوان کاسرا یادآور این روزها است.
پایان پیام