آیت الله «سید محمدعلی قاضی طباطبایی»؛ اولین شهید محراب / امام جمعه ای که محبوب و مورد احترام تبریزی ها بود

آیت‌الله «سید محمدعلی قاضی طباطبایی»؛ اولین شهید محراب / امام‌جمعه‌ای که محبوب و مورد احترام تبریزی‌ها بود

آیت الله «سید محمدعلی قاضی طباطبایی» از همان دوران نوجوانی در راه کسب علم و فضیلت گام برداشت تا اینکه با اقدامات انقلابی خود به عنوان «نخستین امام جمعه تبریز» و نماینده امام خمینی (ره) منصوب شد. در آذربایجان شرقی و در مدت کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در 19 آبان 1358 در مسجد شعبان تبریز توسط گروهک تروریستی فرقان به شهادت رسید و به عنوان اولین شهید محراب انقلاب اسلامی».

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)در شامگاه 19 آبان 1358 مصادف با عید سعید قربان سال 1399 هجری قمری مجاهد دیگری از عترت امیرالمومنین (ع) وارد قتلگاه عشق شد و جان گرانبهای خود را که بسیار سپری کرده بود نثار کرد. سالها مجاهدت و تلاش قبل از اخلاص حضرت حق آیت الله قاضی طباطبایی مجاهد بزرگوار پس از اقامه نماز مغرب و عشا و هنگام بازگشت از مسجد به منزل و نوشیدن معجون شهادت مورد هجوم عوامل استکبار تحت عنوان گروهک فرقان قرار گرفت. .

اولین امام جمعه تبریز چه کسی بود؟

شهید بزرگوار آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی اولین امام جمعه تبریز وی در سال 1333 هجری شمسی در تبریز به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا باقر و عمویش میرزا اسدالله از علمای تبریز بودند و در مدرسه «طالبیه» نزد آنان به فراگیری علوم دینی پرداخت.

در سن 24 سالگی و در میانه جنگ در تبریز به همراه پدرش به تهران تبعید شد و پس از چند ماه اقامت در تهران و ری به تبریز بازگشت. دو سال بعد برای تحصیل در حوزه علمیه به شهر قم رفت و در محضر محضر آیت الله سید محمد خوانساری مرحوم آیت الله سید محمد حجت کوه کمره ای مرحوم آیت الله صدر مرحوم آیت الله بروجردی و مرحوم آیت الله گلپایی حضور یافت.

شهید بزرگوار از محضر «امام خمینی (ره)» برخوردار بود و از شاگردان و شیفتگان ایشان به شمار می رفت. شهید قاضی در سال 1369 قمری قم را به مقصد نجف ترک کرد و نزد علمای برجسته نجف یعنی مرحوم آیت الله حکیم عبدالحسین رشتی میرزا باقر زنجانی و بجنوردی به تحصیل علوم دینی پرداخت. رهنمودهای شهید قاضی در امور سیاسی و انقلابی خاص و عام بود.

اقامت در نجف و کاربردهای علمی و معنوی حوزه را می توان یکی از بهترین و شادترین روزهای زندگی آیت الله قاضی طباطبایی دانست. در آن ایام بهاری با شوق و ذوق بنیان فکری خود را تقویت کرد و به درجات عالی فقه و اجتهاد رسید و از مراجع بزرگی چون «آیت الله حکیم» و «آیت الله کاشف الغطاء» و دیگران اجازه اجتهاد گرفت.

استاد بزرگوارش آیت الله کاشف الغطاء در یکی از نامه های خود خطاب به آیت الله قاضی می نویسد: «ای سید بزرگوار و عالم گرانقدر همین حالا می بینیم که مردم آذربایجان به طور کلی و مردم تبریز از راهنمایی های شما بهره مند خواهند شد. و راهنمایی و چقدر زود خواهد بود؟» تأثیر خدمات ارزنده شما در حمایت از حق و نابودی باطل محسوس و محسوس باشد و چه کسی در یاری و یاری حق از شما بهتر و پیشروتر است».

در این راستا آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی در سن 42 سالگی با کوله باری از علم و دانش حوزه نجف علیمه را ترک کرد و برای انجام وظایف بسیار سنگین خود در راستای گسترش فرهنگ غنی و پویا زندگی اسلامی به زادگاه خود تبریز سفر کرد. -دادن دین

زندان و تبعید رهبر انقلاب آذربایجان شرقی

شهید «آیت الله قاضی طباطبایی» در مبارزات سیاسی فعال بود و در کارهای علمی کوشا بود. این شهدای سرافراز روحیه انقلابی و اراده ای شکست ناپذیر داشتند و این نکته در پرونده قطوری که ساواک در مورد آنها تهیه کرده مشهود است. حضور آشکار و آشکار شهید در مبارزات سیاسی از سال های 1341 و 1342 همزمان با آغاز نهضت اسلامی آغاز شد و از رهبران و پایه های نهضت آذربایجان بود که در جریان این مبارزات دستگیر و به زندان افتاد. در زندان قزل قلعه تهران.

آیت الله شهید قاضی به اتهام این که در حین بحث در مورد حکومت اسلامی و جنایات رژیم اسرائیل نام امام خمینی (ره) را با عظمت و افتخار در یک سخنرانی عمومی به کار برد به مدت شش ماه به کرمان تبعید شد. سپس به مدت شش ماه دیگر به زنجان تبعید شد. شهید قاضی تنها نماینده امام خمینی (ره) در تبریز بود و نقش وی در شکل دادن به مبارزات مردم تبریز نیز قابل تامل است.

“مسجد شعبان” تبریز محور مبارزه در آذربایجان شرقی و مرکز مبارزه تبریز بود که شهید قاضی طباطبایی در آنجا امام جماعت بود. شهید قاضی در مبارزه از همه جلوتر و بی نهایت محبوب و مورد احترام بود و به همین دلیل نقشه های دشمنان اسلام علیه او بی نتیجه بود. تأثیر او به حدی بود که اگر روزی را در آذربایجان تعطیل اعلام می کردند بدون شک آن روز همه جا تعطیل می شد. آیت الله شهید قاضی از اولین کسانی بود که اعلامیه خلع شاه را در آذربایجان امضا کرد. ساواک با استفاده از بودجه های خاص جنبش های مخالف خود را در تبریز تقویت کرد تا آثار فعالیت های خود را در زمینه سازی انقلاب خنثی کند.

در ماه های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی رهبری جریان های حاد سیاسی برپایی تظاهرات و تشکیل مجامع همه از وظایف این شهید بزرگوار بود و اولین امضاکننده اعلامیه 29 بهمن 56 بود. شهادت چهلم در قم. مرحوم آیت الله شهید قاضی همواره سد محکمی در مقابل خطوط مخالف در جریانات ضد انقلاب بود و از زمان پیروزی انقلاب در برابر جریانات معاند و وابسته مانند «مسلمانان» افشاگری های لازم را انجام داد و این امر باعث نشد. مخالفان قدرت و شهامت را پیدا می کنند که علیرغم حضور او ابراز وجود کنند. خدمات ایشان پس از پیروزی انقلاب نیز شایسته توجه فراوان است. امام خمینی (رحمت الله علیه) بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهید قاضی طباطبایی را به امامت جمعه تبریز منصوب و اولین نماز جمعه این شهر بزرگ را اقامه کردند.

امانت افسر ساواک آیت الله قاضی

در دوران تبعید و پس از استقرار در کرمان یک افسر ساواک هر روز برای نظارت بر حضور و غیاب تبعیدی به اقامتگاه تبعیدی سر می زد. حجره ای که آیت الله قاضی تنها در آن روزگار می گذراند اتاق کوچک و محقری بود که دو پله از سطح صحن پایین تر بود. افسر ساواک طبق دستوراتی که سازمان به او داد متکبرانه و متکبرانه رفتار کرد و برای اینکه قدرت و اقتدار سازمان را تبعیدی نشان دهد به جای اینکه وارد اتاق شود از در از پنجره پرید. کفش هایش را وارد اتاق کرد و با حالتی مغرور و خودخواهانه و صدایی خشن و ناجور دستور داد: عجله کن و بنویس…!

چند روزی به همین منوال گذشت و آیت الله قاضی چندین بار به ایشان تذکر داد که ادب کند. اما شخص گستاخ به حرف او گوش نداد و دست از کار بی شرمانه او برنداشت. یک روز که آن مزدور با همان رفتار زننده همیشه به وسط اتاق پرید سید دلاور بلافاصله کتاب سنگین و قطور «المنجد» را گرفت و محکم به گردن مأمور ساواک زد و فریاد زد: احمق مگه نگفتم مودب باش…!”

مسئول متکبر و خودبزرگ با ترس و عصبانیت اتاق را ترک کرد و آیت الله قاضی بار دیگر ثابت کرد که سرنیزه در برابر نیروی عظیم ایمان و استقامت محکوم به شکست است. آیت الله قاضی پس از بنای کرمان به زنجان تبعید و پس از اتمام آن به تبریز بازگشت.

توضیح علمی آیت الله قاضی از فرسودگی امام حسین (ع) به جوانان اهل سنت

آیت الله قاضی طباطبایی از علمای فرهیخته و ژرف اندیشی بود که همواره بر وحدت اسلامی تأکید می کرد و در فرصت های مناسب با رفتاری مدبرانه تلاش می کرد تا به وحدت بیشتر مسلمانان جهان دست یابد.

وی در خاطره ای گفت: یادم هست وقتی از سوریه برگشتم وارد عراق شدم و نزدیک غروب بود و برای خواندن نماز مغرب توقف کردیم و حرکت کردیم وضو گرفتم و در حیاط خانه بزرگی حصیر انداختم. می خواستم نماز بخوانم دیدم چند جوان می آیند و در چند قدمی ایستاده اند فهمیدم که می خواهند بدانند چگونه زیر سجده دراز می کشم و اصحاب دیگر پس از پایان نماز چند نفر جلو آمدند و پرسیدند در مورد حقیقت سجده در کربلا که برخی از اصحاب دعا کردند بسیار خشنود و سپاسگزار بودند و گفتند که به ما جور دیگری یاد داده اند.

برآورده شدن آرزوی شهادت

هنوز شش ماه از آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی نگذشته بود که ستاره ای درخشان از آسمان پر از علم و قانون به زمین افتاد. این بار دست کثیف استکبار جهانی از آستین کثیف گروهک منحرف «فرغان» بیرون آمد و استاد بزرگ حوزه و دانشگاه آیت الله استاد مرتضی مطهری را مظلومانه به شهادت رساند.

وقتی خبر شهادت مظلومانه استاد مطهری به گوش آیت الله قاضی رسید ایشان به شدت متاثر شدند و همیشه به اطرافیان خود می گفتند: ای کاش روزی مثل استاد مطهری شهید می شدم. آیت الله قاضی سرانجام پس از عمری مجاهدت و تحصیل و نویسندگی در 19 آبان 1358 هنگام اقامه نماز عید قربان شبانه بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد شعبان تبریز قربانی دین شد و یک بار. دوباره گروه فرقان با این جنایت هولناک دل ملت و امام خمینی (ره) را به درد آورد.

فردای آن روز مردم مصیبت دیده آذربایجان در حالی که اشکهایشان جاری و دلهایشان غمگین بود پیکر پاک این شهید را تشییع و در آرامگاه خانوادگی شهید والامقام واقع در مسجد مقبره بازار تبریز به خاک سپردند.

با توجه به مطالب فوق شهید آیت الله «سید محمدعلی قاضی طباطبایی» به عنوان نماینده امام خمینی (ره) در آذربایجان شرقی نقش بسزایی در تشکیل جبهه انقلاب اسلامی در تبریز داشت. او با تحمل زندان و تبعید به عاملی مؤثر در مبارزه با رژیم پهلوی تبدیل شد و در این راه به آرزوی شهادت توسط «گروهک فرگان منافقین» رسید.

شهید آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی اولین شهیدی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسجد محل نبرد با طاغوت به شهادت رسید و افتخار «اولین شهید محراب» را به خود اختصاص داد. روایتی کهن از حضرت علی (ع) به شیعیانش رسیده است.

روحش شاد و راهش پر.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا