آوانگارد بودن با دهان پُر نمی شود!

نوآوری در کار رسانه ها و آزمایش قالب ها یا رویکردهای جدید هنگام ایجاد یک تجربه متفاوت و ارزشمند برای مخاطب مؤثر است. نه اینکه احساس بدی کنند. نکته جالب در مورد خوردن میهمانان در قاب تلویزیون چیست؟ آنها خواهند گفت که ما با مخاطب راحت هستیم و احساس نزدیکی را منتقل می کنیم؟
به گفته یومیر مسعود شاه حسینی در یادداشتی نوشت: “من چند شب پیش تلویزیون را روشن کردم تا بنشینم و تماشا کنم که فوتبال داشته باشد. چندین مسابقه هیجان انگیز و هیجان انگیز وجود داشت چه در اروپا و هم در لیگ قهرمانان آنها و در آسیا وظیفه فینالیست های لیگ نخبگان را پایین آورد.
من به کانال دو رسیدم که علی موتاهاری خورد و صحبت کرد. وقتی این صحنه را دیدم فکر کردم اول پیش می رود. من گفتم که او باید اشتباه کرده باشد و اکنون پرونده جمع شده است. من نمی توانستم و من واقعاً میز را دیدم و میهمانان در مورد شهید مارتاهاری و “دیدگاه ها رفتار فکری و میراث فرهنگی” او صحبت کردند.
نام این برنامه “Naqal و Naghl” بود که به نظر می رسد در گروه آموزش شبکه کار کرده است و مدتی ارسال شده است. صادقانه بگویم من نتوانستم تحمل کنم و به شبکه سه و تبلیغات برگشتم. این بار البته من صدای تلویزیون را بستم. در جریان تماشای نیمی دیگر از فوتبال من در این سؤال که ساعت 1 بعد از ظهر برای تماشاگران جذاب بود درگیر شدم. 21. آنها ممکن است به خودشان گفته باشند که چیزی متفاوت است و مردم از خلاقیت آنها ستایش می کنند.
یعنی در حالی که مخاطب به دهان میهمان نگاه می کند تا ببیند مروارید از آن چه چیزی بیرون می آید دهان باز می شود … به شما نمی گوید این صحنه چقدر است. یا یک مهمان دیگر این بار بدون غذا خوردن او جملات خود را نگه می دارد که ناگهان یک قاشق کامل را از قاب سمت راست که وارد دهان مدیر برنامه می شود می بیند. در چنین عملکردی مخاطب کلمه ای درباره عزیزان می شنود. البته او نمی شنود. همچنین باید یک نشانگر باشد. سوال من این است یعنی این بندگان خدا نمی دانند استاندارد آستانه خلاقیت و مخاطب چیست؟ آیا این بدان معنی است که آنها از خطوط ارتباطی نشنیده اند؟ غذا خوردن در یک برنامه تلویزیونی مشکلی با دیدگاه ارتباطات حرفه ای رسانه و احترام به مخاطب است.
فقط با غذا خوردن در طول برنامه تمرکز مخاطب را از محتوای اصلی هدایت می کند و پیام جدی بودن را القا می کند. این برنامه به ویژه در مورد موضوعی جدی مانند شهید موتاهاری است. حرفه ای بودن رسانه به معنای مشاهده آداب و رسوم فریم تصاویر و محتوا برای انتقال پیام است. مخاطب از مهمانان و مجریان انتظار دارد که توجه کامل خود را به او و موضوع برنامه هیچ چیز دیگری نشان دهند. در برنامه نقل و نقل مخاطب تفسیر نادیده گرفتن او را برای خود و احترام به زمان خود می فهمد. رگها به دلیل تناسب فرهنگی اشتباه گرفته شده اند.
فرض در فرهنگ ملی خوردن و گفتار غیرممکن است. در فرهنگ ایرانی رفتار ناپایدار و نشانه ای از بی ادب بودن است. به خصوص اینکه میهمانان با دهان کامل صحبت می کنند. واضح است که ما در مورد یک برنامه آشپزی صحبت نمی کنیم زیرا این اتفاق در یک برنامه مکالمه نیمه شب رخ داده است. نکته دیگر اینکه غذا خوردن و صحبت کردن ارتباط میزبان با میهمان میهمانان با یکدیگر و مخاطب همه اینها را قطع کرده و باعث کیفیت تعامل می شود. اکنون ممکن است کسی بگوید که خوردن میهمانان روی آنتن یک ویژگی ابتکاری و آوانگارد است. متأسفانه اینگونه نیست.
نوآوری در کار رسانه ها و آزمایش قالب ها یا رویکردهای جدید هنگام ایجاد یک تجربه متفاوت و ارزشمند برای مخاطب مؤثر است. نه اینکه احساس بدی کنند. نکته جالب در مورد خوردن میهمانان در قاب تلویزیون چیست؟ آنها خواهند گفت که ما با مخاطب راحت هستیم و احساس نزدیکی را منتقل می کنیم؟
چگونه آنها اشکالات فرهنگی او را پوشش می دهند؟ آیا صحبت با دهان ما در فرهنگ ما ناراحت کننده نیست؟ آیا می خواهید هنجارهای ریشه و رفتاری را در فرهنگ ما به چالش بکشید؟ بعید است که من می دانم که برنامه “Naqal و Naqqal” توانایی شنا در فرآیند و شکستن الگوهای برنامه نویسی استاندارد و استاندارد را دارند. انجام یک جنبش خلاقانه یا آوانگارد با ساده سازی قلب ارتباطات و مفاهیم رسانه ای و نادیده گرفتن مخاطب و نیازهای آن امکان پذیر نیست. Avant -guard دهان را پر نمی کند.
*تولید مثل محتوای شبکه های اجتماعی تأیید محتوای آن نیست و صرفاً برای توجه مخاطبان به فضا منتشر می شود.
پایان پیام