سفری به سال های دور که «گلپا» نزد برومند و صبا مشق موسیقی گرفت!

سفری به سال‌های دور که «گلپا» نزد برومند و صبا مشق موسیقی گرفت!

Akbar Golpayegani یا “Golpa” اولین تکالیف موسیقی خود را از پدرش و سپس از گودی آموخت اما شخصی که یک خواننده را تهیه کرد علی خان بورامند بود. مردی که سالها گلپا را زیر بال خود می گرفت و او را با عظمت مانند صبا خالقی و بهار معرفی می کرد.

به گفته یومیر امروز چهارشنبه 23 فوریه تولد اکبر گلپایگان است. یک هنرمند قدرتمند که پس از سالها سکوت با اشک پیروانش به خانه ابدی واگذار شد.

در این راستا برای بزرگداشت این خاطره این هنرمند مشهور وقتی او موسیقی بوده است به خاطرات او فرار خواهیم کرد.

این مکالمات بخشی از مصاحبه GOLPA در مورد مسیر موسیقی وی است.

“بعد از ظهر در. 9 من به سرعت به آقای رفتم خانه علی بوروماند از افسر. از طرف دیگر خانه او نزدیک به دانشکده افسر بود. من هرگز وارد ماشین و اتوبوس نشدم. چون دائماً در دانشکده تمرین می کنم. به محض بیرون آمدن من به سرعت به آقای رفتم خانه علی خان.

مردی به نام اسماعیل بود. هر روز که دانشجوی آقای بود Boroumand او ردیف های مختلف را با یک صفحه صوتی کوچک مانند آقای ضبط کرد Boroumand از آلمان آورده شد. من همچنین گوشه ها را نگه داشتم طی یک هفته تا 5 روز بازی کرد. در حقیقت هنگامی که من علی خان را به کلاس های او بردم او سه بلوک کوچک به نام روشنکناک داشت که او گوشه هایی را برای یادگیری بازی می کرد. آقای Boroumand بسیار حوصله داشت. یادم است که یک بار گوشه “مرده مرده” را خوانده ام و هنوز هم می گویم از ابتدا خوانده شده است.

آنچه او از “صبا” آموخته است

پروفسور صبا آقای را تدریس می کرد چند روز مدرسه موسیقی Khaleghi Willens. او عاشق نور علی خان بود و هر کجا که می توانست به او گفت نوری جان. روزی که من به دنبال استاد صبا بودم تا او را به خانه علی خان بخورد از او پرسیدم که آقای تهرانیه و … کار آنها چیست؟ وی گفت: “اینها همه خوب هستند اما آنها به این موضوع نرسیده اند.

پرسیدم که در موسیقی “این” چیست؟ “گاهی اوقات وقتی به آقای می آیم Boroumand من به او می گویم نوری جان امشب می آید. “اکنون هیچ شبکه یا هر چیز دیگری ندارد.”

گفتم چگونه می توانم بفهمم معنی آن چیست؟ وی گفت: “شما به موقع می فهمید.” در مورد ضرب و شتم و انجام کارهایی که انجام می دهید فکر نکنید. شما باید بروید و “آن” را پیدا کنید.

من به چنین افرادی آمدم و چیزهای زیادی آموختم. یکی از آنها آقای بود روه الله خاللی رئیس هنرستان موسیقی ایران در خیابان سانوار ؛ شخصی که یکی از بنیانگذاران موسیقی اصلی کشور است. همه شاگردانش مردم باشففی بودند. زیرا ابتدا به ما کمک کرد تا مردم باشیم. به کسی نگو بیایید بی احترامی نکنیم و به بزرگان احترام بگذاریم.

تجربه در شرکت در یونسکو

مردی به نام دانیلو بود. رئیس جمهور یونسکو. او به آقای آمد یک شب خانه Boroumand و به آقای گفت Boroumand “موسیقی شما موسیقی خوبی است اما با توجه به موسیقی غربی آنها مانند یک قطره هستند.”

نور علی خان به زبان آلمانی و انگلیسی بسیار خوب صحبت کرد. او خندید و گفت: “درست است اما گاهی اوقات این قطره زندگی آدم را آتش می زند که دریا نمی تواند.”

او از بوسه نور علی خان بلند شد و گفت: “من شما را به یونسکو دعوت می کنم.”

به همین دلیل من بودم آقای علی اصنگر بهاری احمد ابادی صبا فرامارز پیوار و نور علی خان در آنجا کار کردند و چند شب کار کردند. چهار سال برنز وجود داشت که توسط من ساخته شده است.

پایان پیام

دکمه بازگشت به بالا