جای خالی یحیی! – یومیر


انگار همین دیروز بود که تویوتای مشکی چهار شانه و خاک پوشیده به دل جمعیت وارد شد و در میان شعارهای بلند و فریادهای شاد مردم گم شد. انگار همین دیروز بود که یحیی با شیشه نیمه پایین از تویوتا 4WD پیاده شد و پیشانی بند سبز رنگ کتائب را به پیشانی اش بسته بود و دو انگشتش را به نشانه پیروزی بالا آورد و آواز خواند و خندید. نشان داد ثنایایش که کمی از هم فاصله داشتند یحیی از اسارت آمده است. از یک اسارت بسیار سخت و طولانی؛ پس از چهار بار محکومیت به حبس ابد!

جای خالی یحیی!

به گزارش یومیر مهدی مولایی در یادداشتی نوشت:

همین دیروز بود؛ انگار همین دیروز بود که تویوتای مشکی چهار شانه و خاک پوشیده به دل جمعیت وارد شد و در میان شعارها و هلهله های بلند مردم گم شد. انگار همین دیروز بود که یحیی با شیشه نیمه پایین از تویوتا 4WD پیاده شد و پیشانی بند سبز رنگ کتائب را به پیشانی اش بسته بود و دو انگشتش را به نشانه پیروزی بالا آورد و آواز خواند و خندید. نشان داد ثنایایش که کمی از هم فاصله داشتند یحیی از اسارت آمده است. از یک اسارت بسیار سخت و طولانی؛ پس از چهار بار محکومیت به حبس ابد!
یحیی 22 سال شکنجه شد. او انفرادی کشیده بود. موهای این مرد سفید شد و از تومور مغزی نفرین شده جان سالم به در برد. او هنوز زنده بود. انگار همین دیروز بود که اسماعیل هنیه در میان جمعیت دستش را بلند کرد و مثل مردان عرب او را محکم در آغوش گرفت و با هم راه افتادند و از میان جمعیت فرار کردند. یحیی از اسارت آمد قبل از اسارت یحیی نبود. او 22 سال در گوشه سلول فکر کرده بود. این طرح کنار گذاشته شد. نقشه کشیده بود؛ او با افراد مختلفی آشنا شده بود. عبری را آموخته بود. او یک سرباز بود. و اکنون یک رهبر نخبه کاریزماتیک بازگشته بود. اکنون شاخه های مختلف و برجسته حماس را تأسیس کرد و برای هر شاخه نیروهای لازم را تربیت و تعیین کرد و چهره یک گروه قوی و شکست ناپذیر را به حماس بخشید.
از آنجایی که همه چیز آماده و با دقت برنامه ریزی شده بود اکنون زمان آن رسیده بود که وی به مدت دو سال از حجم فعالیت های نظامی حماس بکاهد تا از آگاهی و حساسیت صهیونیست ها نسبت به حماس بکاهد. یک حرکت هوشمندانه و فریبنده! در تمام این مدت گروه های مختلف مجاهدین در آموزش های ویژه چریکی مانند پاراگلایدر و جنگ شهری شرکت می کنند. پس از دو سال آموزش مداوم و گسترده رزمندگان مقاومت در بیشه زارهای غافلگیر صهیونیست ها سرانجام در 16 مهرماه نوبت به اصابت گلوله و موشک رسید و مجاهدان پاراگلایدر کلاهدار به آسمان شهرک های غصبی اسرائیل رسیدند.
یحیی و نیروهای تحت امر او اکنون بزرگترین ضربه را به عزت امنیتی رژیم وارد کرده اند. نبردی که بسیاری از مردم را متوجه جنایات رژیم در افکار عمومی جهان کرد و خسارات بزرگ اقتصادی سیاسی و نظامی به پایگاه عنکبوت آن وارد کرد. پس از جنایات هولناک و غیرانسانی کیپا کشتار کودکان و زنان تخریب خانه ها و مدارس و وعده ارتش صهیونیستی برای نابودی کامل حماس چند روزی است که سران اسرائیل بر سر آن نشسته اند. میز مذاکره با رهبران حماس و دستیابی به توافق آتش بس.
پس از گذشت یک سال از شعارهای رژیم صهیونیستی برای «نابودی کامل مقاومت» و «تغییرات بزرگ در خاورمیانه» اینک همانند همان روز بازگشت یحیی به غزه کاروان اسرای فلسطینی به آغوش رژیم صهیونیستی بازگشته است. مقاومت قافله ای پر از یحیی های دیگر. پر از مجاهدین با سربندهای سبز. اکنون حماس آن میراث عظیم یحیی شکست ناپذیری افسانه ای خود را به جهانیان ثابت کرده است و اسرائیل با یک ضربه مقاومت عظیم در بهت همگان فرو رفته و آبروی خود را بر باد داده است.
حالا فقط یک جا مانده که یحیی دوباره دستش را به نشانه پیروزی بلند کند و دندان نشان دهد و در جواب همه کسانی که می گفتند «آیا ارزشش را داشت آقای سنور؟» بگوید «بله دیدی ارزشش را داشت!»

* بازنشر مطالب سایر رسانه ها در یومیر به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع مخاطبان است.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا