بمباران خوشه ای با کلمات آلوده


بمب های رژیم صهیونیستی به کشور ما نمی رسد اما سخنان آنها مانند بمب خوشه ای ذهن و آگاهی مردم را بمباران می کند.

بمباران خوشه ای با کلمات کثیف

به گزارش یومیر غلامرضا بنی اسدی در یادداشتی نوشت:

ما درگیر یک جنگ ترکیبی تمام عیار هستیم. در حال حاضر ما درست در میانه جنگ هستیم. اما جنگ رسانه ای. بمب های رژیم صهیونیستی به کشور ما نمی رسد اما سخنان آنها مانند بمب خوشه ای ذهن و آگاهی مردم را بمباران می کند. سربازان و افسران این جنگ نیز به زبان فارسی صحبت می کنند. فقط این 32 حرف از ایرانی بودن هنوز با آنهاست اما محتوای کلمات آنها کاملاً عبری است. نوشیدنی فکری و روانی آنها صهیونیستی است همانطور که نانی که بر سفره می گذارند طعم خون بچه های غزه را می دهد. طعم خون چهار شهید دلاور نیروی هوایی ایران. دهان آنها به طعم خون عادت کرده است. این هم ویژگی صهیونیست هاست که سربازشان روی کلاه خود نوشته بود: من برای کشتن به دنیا آمده ام! این فارسی زبان صهیونیست ها هم تازه می شود. اما به جای کارتریج در مجله کلماتی بر زبان دارند. آنها فقط ایران را هدف قرار نمی دهند جغرافیای عمل آنها محور مقاومت است. جریان هایی که برای امنیت ملی ما قدرتمند هستند. آنها به انصار و حماس و جهاد اسلامی و به ویژه حزب… حمله می کنند تا زره ایران را از بین ببرند. باز هم اولین ابزار آنها رسانه است. آنها می دانند که بمب هایشان سنگرها را ویران می کند و سنگرها را شهید می کند اما سنگرها احیا می شوند و سنگرها در مرکز عمل قرار می گیرند. لذا با سلاح های رسانه ای می آیند تا راه احیا را در پیش بگیرند. آنها آتش بس را نقطه ضعف حزب الف می دانند اما آن را یک پیروزی برای صهیونیست ها می دانند که ادعاهایشان زیاد بود. آنها به دنبال تولید ضمیمه هایی هستند که آتش بس را شکست حزب الف نشان می دهد… اما اگر کمی عدالت باشد حتما به پیروزی حزب الف رای می دهند که قد بلند ایستاد و سقوط نکرد. در برابر ارتشی مجهز به مرگبارترین سلاح ها و تحت حمایت قدرت های استکباری. بلند شد و به راهش رفت. اگر این یک پیروزی نیست چیست؟ مردم جنوب لبنان در حال بازگشت به خانه های خود هستند اما شهرک نشینان صهیونیست هنوز جرات ورود به شمال این کشور اشغالی را ندارند. اگر این شکست نیست چیست؟ واقعیت این است که دشمنی که در زمین شکست می خورد به عملکرد ذهن و وجدان مردم پی می برد. آنها در رسانه های مختلف خود موفقیت های خود را بزرگ می کنند و شکست های خود را به حداقل می رسانند. آنها به عملیات سطحی خود عمق می دهند و عمق ضرباتی را که دریافت می کنند را نشان می دهند. آنها مدام در مورد پیروزی رژیم جعلی و نابودی مقاومت در غزه می گویند اما با توجه به این سوال که اگر پیروزی که می گویید اتفاق افتاده است اگر مقاومت را نابود کرده است به من بگویید دقیقاً چه کسی با آن مبارزه می کنید. با الان ? در یک تانک به دنبال چه هستید؟ اسلحه های شما کجا شلیک می کنند؟ ما حرف شما را می پذیریم مقاومت تمام شده است پس چرا مردم و کودکان و پیر و جوان را می کشید؟ اگر هدف می گیرید چرا هیچ جنگنده ای از زیر آوار بیرون کشیده نمی شود؟ اینها اجساد زنان کودکان و مردم عادی هستند. شما مدعی هستید که فقط نیروهای مقاومت را هدف قرار می دهید اما آنچه فاش می شود این است که رزمندگان و سنگرها را منفجر نمی کنید بلکه خانه های مردم عادی را منفجر می کنید. اما تیم های رسانه ای بدون مواجهه با مسائل به تیراندازی به ذهن مخاطبان ادامه می دهند. از جنبه ای دیگر سطحی بودن تحلیل این گروه بیشتر به چشم می خورد; آنجایی که ایران به دنبال سنجش و شناسایی برای هدف قرار دادن صهیونیست ها است این صبر را به ترس و سردرگمی تعبیر می کنند اما پس از نبرد معنای دیگری می سازند تا پاسخ این رژیم زمانبر شود. این حادثه باعث فرسایش اخلاقی و خستگی نیروی دفاعی ایران می شود! دقیقا همان عمل را به دو صورت تفسیر می کنند با 180 درجه اختلاف! مهم نیست چون ما هم می دانیم که ماموریت آنها چیست. ما باید این رسالت را برای مردم خود توضیح دهیم. اینجا میدان اصلی نبرد امروز است. آنها می خواهند با بمباران مجموعه ذهن ها جامعه را به خطای ادراک آلوده کنند. به این ترتیب با کمترین هزینه می توانند راه هایی را برای شکست خود در هماهنگی نظامی باز کنند. اینجاست که نقش رسانه ها بیشتر از قبل استراتژیک تعریف می شود. خبرنگاران نیز نقش افسران پلیس را بر عهده می گیرند. در برابر هر حرف و تصویری که جعل می کنند باید سخنان و تصاویر صادقانه و درستی ارائه کنیم. تنها راه با سلاح صداقت و اعتماد است.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا