فرهنگ و هنر

پژوهش و نشر باید در قالب صنعت قرار بگیرند

سومین همایش پژوهشی صنعت نشر با موضوع «ادبیات معاصر» چهارشنبه 31 تیرماه در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد.

گزارش کردن یومیریدالله رفیعی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مقاله ای با عنوان آسیب شناسی ترجمه متون ادبی معاصر از عربی به فارسی ارائه کرد. وی در این خصوص گفت: بحث پژوهش و نشر در کشور ما باید در قالب یک صنعت قرار گیرد و نیاز به حمایت دارد. در این تحقیق ترجمه باید به عنوان یک صنعت مورد توجه قرار گیرد. برخی در تعریف ترجمه گفته اند: ترجمه عبارت است از انتقال مفاهیم از زبان مبدأ به زبان مقصد، اما برخی دیگر بر این باورند که ترجمه بازتولید متن جدید بر اساس مفاهیم متن مبدأ است. البته هیچ مترجمی نمی تواند ادعا کند که آنچه نویسنده اصلی در زبان مبدأ مد نظر داشته به زبان مقصد منتقل می شود، به ویژه اگر ترجمه مربوط به شعر یا اثر ادبی باشد. هر چه مترجم شرایط لازم برای ترجمه و دقت لازم را داشته باشد، معنا بهتر منتقل می شود.
وی با اشاره به بزرگ ترین چالش هایی که مترجمان متون ادبی با آن روبه رو هستند و دشواری های ترجمه این گونه متون، تصریح کرد: مراحل ترجمه به فهم متن و بیان آن تقسیم شده است. یعنی مترجم باید بر محتوای متن تسلط کامل و کافی داشته باشد و سپس مرحله بازتولید یا بازنویسی متن صورت می گیرد. آنچه مهم است این است که مترجم باید نوع متن را در بحث ترجمه تشخیص دهد و اگرچه مهم است اما یکی از چالش های بزرگ ترجمه به حساب می آید. از سوی دیگر، هر متنی دارای عناصر تأثیرگذاری است که نویسنده هنگام نوشتن در ذهن داشته است و مترجم باید بتواند آن را به زبان مقصد ترجمه کند. سوال دیگر خواننده متن است; یعنی مترجم باید بداند که خواننده و مخاطب کیست. مترجم بدون آگاهی از این موضوع نمی تواند موفق شود. همچنین ترجمه استعاره، استعاره و کنایه است که باید بر اساس فرهنگ صاحبان زبان مقصد در زبان مقصد معادل سازی شود و در غیر این صورت خواننده با مشکل مواجه خواهد شد. یکی از مشکلات ترجمه متون ادبی، یافتن معادل مناسب برای کلمات است. اگر این کلمات به صورت تحت اللفظی ترجمه شوند، برای مخاطب قابل استفاده نیستند. بحث ساختار واژه نیز از دیگر چالش های مترجمان متون ادبی است. بین قواعد زبان عربی و فارسی تفاوت های زیادی وجود دارد. البته اگر ما به عنوان مترجم با قواعد عربی یا فارسی آشنا نباشیم، نمی توانیم ترجمه صحیحی ارائه کنیم.
رفیعی در پایان با اشاره به ویژگی های یک ترجمه خوب در متون ادبی گفت: توجه به مفاهیم فرهنگی و تاریخی در دو زبان مبدأ و مقصد، حفظ لحن نویسنده، از نظر نویسنده انتقال آن به متن مقصد، دانش است. سبک هر دو زبان انتخاب معادل مناسب و در نهایت انتخاب ترتیب مناسب برای متن از جمله این ویژگی هاست.

در ادامه، فضل الله خدادادی، استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) نیز مقاله ای با عنوان «عناصر و ابزارهای طنز آفرینی در گویش تایبادی» ارائه کرد و درباره گویش های خراسانی گفت: این گویش های غنی می توانند زبان فارسی را غنی کنند. و درست آن متون و نسخ خطی به دانش پژوهان کمک می کند. خراسانی مربوط به لهجه های غرب افغانستان است و با گویش دری آمیخته شده است و ممکن است واژه های به کار رفته در آن برای علما مفید باشد.
خدادادی افزود: «گویش» نوعی زبان متمایز در یک بافت جغرافیایی و اجتماعی است که شکل نوشتاری ندارد، در حالی که «زبان» شکل نوشتاری دارد که تفاوت اصلی زبان و گویش است.
وی در پایان عناصر و ابزار طنز در گویش تایبادی را برشمرد و گفت: این عناصر شامل ضرب المثل، داستان، کنایه، اشعار، استعاره های تحکامیه و… است اما برای درک صحیح از جایگاه و زبان بدن گوینده باید آن را قرار داد. در چارچوب یک گویش. .

در نهایت محمد محمودی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی نیز در سومین نشست این همایش با ارائه مقاله ای با عنوان «نگاهی به جریان داستان اقلیمی در ایران»، گفت: اولین رمان اقلیمی ایران. با عنوان «روز سیاه کارگر» در سال 1305 منتشر شد. داستان بلند «مرقد آقا» که در سال 1309 منتشر شد، اثر دیگری در این زمینه است. در این دوره دو جریان رمان فارسی شکل گرفت، جریان اول رمان تاریخی و جریان دوم رمان اجتماعی. شرایط اجتماعی و سیاسی ایران زمینه را برای پیدایش انواع رئالیسم فارسی فراهم کرد. به تدریج آثار پخته تری خلق شد که محیط اجتماعی و اقلیمی یکی از عناصر اصلی تاریخ است و در آن نقش اساسی دارد. در ادبیات ما عناصر محیطی به گونه ای که بتوان آن را اثر اقلیمی دانست، وجود ندارد، اما این واژه مربوط به ادبیات معاصر است. متون نوشته شده بر اساس فرهنگ و سنت ها و از منظر مردم شناسی و جامعه شناسی مهم را می توان در زمره «ادبیات اقلیم» قرار داد. در تعریف «داستان اقلیمی» می‌توان گفت که داستانی است درباره یک منطقه جغرافیایی خاص که بر ویژگی‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک اقلیم تمرکز دارد.
محمودی با اشاره به اینکه این ادبیات در دهه 40 و 50 به اوج خود رسید، افزود: یکی از دلایل آن تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دوره مورد نظر به ویژه اصلاحات افقی انجام شده برای رفاه کشاورزان بود، اما شکست خورد و باعث افزایش فقر آنها شد. ورود تکنولوژی و ماشین آلات مدرن و تضادهای فضای زندگی روستائیان آن دوره از محورهای ادبیات اقلیمی است.
وی ادامه داد: کودتای 28 مرداد باعث تغییر نگرش روشنفکران شد و هر چیزی که نشانه ای از غرب داشت محکوم می شد. مفهوم «غرب زدگی» نیز در ذهنیت روشنفکران آن دوره شکل گرفت; محبوبیت این ایده در بین عموم مردم، نویسندگان و فرهیختگان نشان از محبوبیت آن داشت و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت زیرا جاذبه ها تنوع اقلیم های مختلف را به آنها نشان می داد.
محمودی در پایان گفت: تقسیم بندی این ادبیات شامل ادبیات اقلیمی در جنوب، ادبیات اقلیمی در شمال، ادبیات اقلیمی از خراسان یا شرق و ادبیات اقلیمی از غرب یا کرمانشاه است که هر کدام گرایش های خاص خود را دارند. .
انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا