عمومی

درس‌هایی از خرداد – یومیر

در تاریخ مدرن ، پس از انقلاب ، خرداد ماهی پر از وقایع است و سهم بیشتری از دیگر تقویم های سال دارد. وفات امام و ثبات انقلاب با انتخاب اجماع بین نخبگان و جوامع در موضوع رهبری با عزت ، 2 ژوئن و تأکید بر نظریه امام درباره صدای مردم ، مقاومت و فتح خرمشهر ، شهادت چمران و درگذشت شریعتی ، 20 ژوئن خشونت و غیره. وقایع می توانند زمینه ای برای ما باشند.

به گزارش یومیر ، علی ربیعی ، معاون رئیس جمهور و سخنگوی روابط اجتماعی ، یادداشت هفتگی خود را در این روزنامه ادامه داد. ایران وی نوشت: “1- انتخابات دوم ژوئن 1997 ، با انتخاب آقای خاتمی و مشارکت بالای مردم ، بدون شک یک روز تاریخی در ظهور توسعه ارزش بین نسلی بود. به نظر من اولین مظهر روشن تغییرات کمی و کیفی در (نگاه کنید به کتاب جامعه شناسی تحولات ارزشمند ؛ رفتار مردم در انتخابات ؛ انتشارات علی ربیعی ، فرهنگ و اندیشه) به نظر من مهمترین پیام ژوئن ، همراه با دوم و 15 ژوئن و آغاز پارلمان اول است. 28 ژوئن 1980 با نظریه مرکزی امام خمینی (ره) تجلی یافت: “سرعت رأی ملت.” ژوئن به ما نشان می دهد که برخی از نظریه های شاز ، امروز از همه طرف شنیده می شود که تئوری یکنواختی با هر میزان مشارکت است. اجازه داده و می داند که مسیر سعادت جامعه محکوم به شکست است. سیاست امام خمینی و دیدگاه مدیریت تاکنون خلاف این نظریه بوده است. تکرار قیمت در تاریخ 3 ژوئن است. ما به یک دموکراسی بزرگ با 80 درصد اجماع و مشارکت نیاز داریم. ما یک جامعه عادی نیستیم. کشوری که با تنش های منطقه ای ، توطئه های بین المللی و عملیات روانی علیه جوامع خود روبرو است و مملو از اختلافات قومی ، فرهنگی ، اجتماعی و حتی طبقاتی است “باید همیشه” روی صحنه باشد. جمهوری بدون پایه و اساس همه تنوع در این جمهوری متزلزل خواهد شد. به طور تصادفی ، هیچ اتفاقی نبود که تروریست ها ، بیش از هر گروه دیگر ، ارواح شیطانی را در برابر تمام پروفایل های بالا ترغیب کنند. با مقایسه آنها قبل و بعد از 2 ژوئن 1976 ، آنها به این نتیجه رسیدند که رجوی دوباره به نام “فتنه ضد استکبار خمینی” در بدن سیاسی خاتمی تکرار شده است ، از جمله حذف جو ضد ایرانی از فضای هوایی ایران.

انتخابات شکوهمند نشان داده است که ما در مقابله با هر انتخابات مهم و مشارکت حداکثری کشور موفق شده ایم تا حداکثر فشار را خنثی کنیم. مشارکت 80 درصدی به حدی قانونی خواهد بود که می تواند فشار حداکثر افکار ایرانی و جهانی را در مورد لابی های ضد ایرانی در ایالات متحده ایزوله کند. وقتی این مشارکت منجر به فتح خرمشهر در 23 ژوئن 1961 شد. روزی که تمام جهان از یک اشغالگر در برابر انقلاب حمایت کردند ، گویی ملتی به شکل روح جمعی قیام کرده است. او آنقدر تحقیر ملی را شکست ، که شهد او هنوز در دهانش ماند.

2- در چهاردهم خرداد ، روز وفات امام خمینی ، امام خمینی (ره) انقلابی را با اندیشه خالی مذهبی در بین انقلابهای کلاسیک رهبری کردند و انقلاب و شیوه رهبری را به تاریخ سازی کردند. او با گذشت 15 سال از انقلاب 6 ژوئن ، با بیداری جامعه و خیابانهای طبقات ضعیف اجتماعی در حمایت از صداقت و آرمانهای انقلابی ، وی ثابت کرد که “انقلاب ایران انقلابی پابرهنه بود”. وفات امام خمینی (ع) شوک بزرگی را در بین مردم و حتی جامعه بین المللی ایجاد کرده بود ، اما انتقال رهبری جامعه با خرد جمعی و پشتیبانی عمومی صورت گرفت که این محور ثبات و مقاومت تا به امروز بوده است. انتقال قدرت قدرتمندی که علاوه بر اجماع اعضای خبرگان ارشد رهبری ، از حمایت اکثریت مردم نیز برخوردار بوده است ، و علاوه بر این ، این عامل برای سه دهه پس از وفات امام همچنان به ثبات کشور ادامه داده است.

3 – 20 ژوئن نقطه عطفی در ظهور خشونت و ترور پس از انقلاب است و محصول افراط گرایی ، انحراف فکری از فرقه ها و قدرت مطلوب و ترویج ترور است. انجام داد فرقه رجوی در آن زمان گفته بود که انقلاب از گلوله ، آتش و خون عبور کرده است و آنها صاحبان انقلاب هستند – اگر انقلاب ما یک انقلاب گل و گفتگو و ترغیب افکار عمومی بود – تاکنون از “همه” و “مردم روی صحنه” خشونت قابل بازتولید است. اگر می توانیم با ایجاد مشارکت اجتماعی ، صنفی و حرفه ای ، راه خشونت را هموار کنیم. از طعنه آمیز ، امام خمینی (ره) با استفاده از قوانین دموکراتیک در برابر زمینه تروریست ها و ریاکاری در خیابان ها ، خشونت را انکار کردند و از جمله درخشان “مردم رأی دادند” استفاده کردند: “قانون تعیین شده است. شما نمی توانید قبول کنید که ما قانون را نمی پذیریم. شما اشتباه می کنید ، شما قانون را قبول نمی کنید! “قانون شما را نمی پذیرد.” (امام خمینی ، 26 ژوئن 1960) در فراخوان خود به سازمان های مسلح ، امام خمینی گفت: “آنها هر دو آزاد هستند و مطبوعات آزاد دارند.” دعوت از مباحثه و همچنین الگوی اولین دوره انتخابات پارلمانی نشان می دهد که معمار جمهوری اسلامی فاصله ایدئولوژیک از احزاب را تغییر نداده و حتی نظریه پردازان را به یک مرز جسمی بین آنها مبدل ساخته است. شهید بهشتی و کیانوری زیر یک سقف و زیر علامت آیه نشستند ” فبشار عبادی الدزین یستاعون القول … “، و البته این یک دنیای فاصله ایدئولوژیک بین آنها بود.

4- ما در پایان ماه ژوئن با شریعتی و شهید چمران هستیم. افکار و خواندن دین شریعتی تأثیر عمده ای بر انقلاب نسل داشته است و بدون شک هنوز هم نوشته های وی بخش هایی جذاب از نظریه دین را ارائه می دهد. اگرچه تصویری از او وجود ندارد و هیچ چیز درباره او گفته نمی شود ، اما تأثیر غیرقابل جبران او در چند نسل غیرقابل انکار است. فکر می کنم بزرگترین هنر شریعتی تئوری ساخت بود. هم طرفداران و هم منتقدان شریعتی همگی قبول دارند که وی توانست نظریه ای از جنبش اجتماعی را توسعه دهد. این دوره از نظریه پردازان بود که ایده هایش به گفتمان عمومی تبدیل شد. امروز ، من فکر می کنم ما با دوره عدم تئوری روبرو هستیم. هیچ جامعه ای بدون تئوری گفتگو هیچ چیز مشترکی نخواهد داشت. متأسفانه ، حتی در دانشگاه های ما ، فصل دوم پایان نامه نیز نظریه نظریه پردازی اضافی و بی ربط تلقی می شود. گویا زندگی بدون تئوری به عادت ما تبدیل شده است. امروز شاهد فقدان کامل نظریه های سیاسی و اجتماعی هستیم که می تواند منشأ فکری و حرکت برای نسل های جدید باشد. یک جامعه ناخودآگاه از بی حالی روانی رنج می برد و ما باید راه را برای نظریه پردازی هموار کنیم. بیایید مقابله با تئوری ها را در چارچوب تقابل جسمی قرار ندهیم و از تئوری ها نترسیم. در آن مرحله ، گفتمان ما تحت تأثیر یک چالش نظری قرار خواهد گرفت. من معتقدم پیروی از سیاست های انقلابیون اولیه و پدران به قانون اساسی ما ، مانند شهید مطهری و آیت الله طالقانی ، راه پیش رو امروز است. اواخر ماه ژوئن ، چمران را به یاد می آوریم.

چمران نمادی از عرفان ، عقلانیت و فداکاری به آرمان است. چمران نیز به ما یاد می دهد. امروز چقدر به افراد متوسط ​​نیاز داریم. افرادی که بی سر و صدا می میرند. چمران همچنین در دوره تصدی خود به افراط گرایی متهم شد. چقدر آرام و آرام ظاهر شد ، فکر کرد که او درست است و به روشی که آموخته با خداحافظی کرد. “ما امروز و بیش از گذشته به افراد باهوش ، متفکر و معتدل احتیاج داریم.”

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا