عمومی

جاماندن از پیاده‌روی اربعین یا جاماندن از اهداف متعالی در جامعه ما؟

مطمئناً از ماندن “پشیمان” می شود ، اما … آیا فقط باید از زیارت اربعین پشیمان شود و برای “ماندن” “تردید” کند؟
آیا دیگر ارزشها و اهداف متعالی و آرمانهای مقدسی در زندگی روزمره ما وجود ندارد که “پشت سر گذاشته ایم” و بخواهیم پشیمان شویم؟
آیا ما در ازدواج و مهربانی با خانواده و احترام به والدین رها نشده ایم؟
آیا در برخورد با شهروندان و رعایت حقوق مردم هیچ شاخص مقدسی و الگوهای ارزشمندی برای ما باقی نمانده است؟
آیا چیزی برای مطالعه علم و کتاب خواندن برای ما باقی نمانده است؟
آیا متعهد به بهبود شاخص های سلامت عمومی هستیم؟
آیا ما در عدالت زندگی می کنیم؟
آیا بانک ما دست نخورده باقی می ماند؟
آیا سیستم اداری ما چیزی ندارد؟
آیا ساختار اقتصادی ما پابرجاست؟
ای کاش در اربعین حسینی به این سوالات پاسخ می دادیم!
ای کاش بدن ما به همان اندازه که بدن ما برای زیارت حرم حسینی مشتاق دیدار رفتارهای حسینی بود!
ای کاش روح و قلب ما سوخته تا به حقیقت و باطن کربلا برسیم ، همانطور که بدن ما مشتاق نزدیک شدن به مکان کربلا است!
اما اجازه دهید بپذیریم که این یک واقعیت مسلم است. رفتن به کربلا در نهایت با بی خوابی ، گرسنگی و تشنگی مشکل دارد ، اما رسیدن به کربلا مشکلات زیادی دارد که همه ما اهل آن نیستیم!
برای کربلایی شدن لازم نیست دروغ بگویید! ما باید بر اساس پیمان بایستیم ، نباید حزب بازی کنیم ، نباید یک باند سیاسی داشته باشیم ، نباید حق هیچکس را بخوریم ، نباید در امر کسی دستکاری کنیم و به کسی ظلم کنیم ، حتی نباید حقوق مردم ، فاصله با ایران را زیر پا بگذاریم. به کربلا ٣٠٠ یک کیلومتر است که در نیمروز می توان به آن رسید ، اما جاده کربلا بسیار طولانی تر از آن است و ممکن است چند دهه نتوانید به آن برسید!
ما در مورد جهاد اصغر و جهاد اکبر صحبت می کنیم …
خوشا به حال کسانی که کربلا را به سفر خود به کربلا می افزایند!

دکمه بازگشت به بالا