روایتی از دیداری تاریخی و پرشور: رهبری در کنار نسل جوان

گزارش های آنا ؛

به گفته خبرنگار آنا در یک مراسم فوق العاده و معنی دار دانشجویان جوان از سراسر ایران از شمال به جنوب از کرد تا چرت ترک پدر و بلوچی به جلسه ای در افطار ویژه رهبر عالی انقلاب اسلامی آمدند. این مراسم در یک فضای گرم و صمیمی با تعدادی از دانشجویان پر انرژی و پرانرژی که با شور و شوق زیاد در این مجموعه شرکت می کردند برگزار شد.

در این مراسم که در نمایندگان دانشگاه های مختلف کشور نیز شرکت کرده بود دانشجویان به همراه فرزندان خود به اتاق نقل مکان کردند و عشق و اخلاص خود را فریاد زدند. بسیاری از کودکان با پرچم های “یا حسین” اشتیاق ویژه ای برای دیدار با رهبر خود نشان دادند. در حین سخنرانی از رهبر ارشد یک کودک با صدای شیرین خود گفت: “زندگی من رهبر را قربانی کرد” و سایر کودکان این حکم را چندین بار تکرار کردند.

حضور دانش آموزان در این رویداد عمق احساسات و دلبستگی های آنها را نشان می داد. چشمان بسیاری از شرکت کنندگان پر از احساسات شدید بود و به سرعت از دروازه عبور کردند. در اتاق بزرگ اتاق شعارهای پرشور مانند “لوبیک الله اکبر” “مرگ به اسرائیل” و “خون در حجاب ما به رهبر ما تیزهوش بودند” شنیدند که احساس همبستگی و عشق رهبری در بین جمعیت را دو برابر می کند.

از دورترین مناطق کشور تا نزدیکترین فاصله تا قلب رهبر

در یک گوشه یک خانم نشسته بود که قطره های اشک را که از چشمانش شناور بود خشک کرد. او با صدای آرام گفت: “من برای عشق خود آماده هستم. از خودم خواستم فرصتی برای بازدید داشته باشم و حالا که آنها صدای من را شنیده اند ابتدا خدا را شکر می کنم و پس از آن برای سلامتی خود آرزو می کنم.”

در گوشه دیگری دختران بیشتری در حال زمزمه بودند “عزیزان ما بیا به فرزندان خود بیا.” به آنها نزدیک شدم و با آنها صحبت کردم. سن آنها را پرسیدم ؛ آنها بیش از 5 سال سن نداشتند. آنها همکلاسی بودند و از شهرهای دوردست آمده بودند. آنها شبانه شبانه نخوابیده بودند تا صبح به مدیریت جلسات فکر کنند. آنها معتقد بودند که پیشرفت در جمهوری اسلامی ایران به دلیل حمایت از مدیریت از جوانان بوده است و این باعث شده است که روز به روز عشق آنها به آنها را دوست داشته باشد و آنها را به اندازه پدرشان دوست داشته باشد.

در کنار آنها پسر جوانی ایستاده بود که با صدای بلند در مورد رویاهای خود صحبت می کرد. من سلام طولانی گفتم و پرسیدم: “چرا به اینجا آمدی؟” او با خوشحالی شیرین کرمانی پاسخ داد: “ما کرم گرم و میهن پرستان هستیم. من به پروردگار خود می گویم: من زندگی خود را قربانی می کنم. مطمئن باشید که ما جوان پیشمرگه هستیم آقا.”

برگشتم به جای خود کودکی در آغوش مادرش نشسته بود. گوش را تیز کردم تا ببینم چه گفته است. یک کودک نو پا چشمانش خسته نخواهد شد اما به مادرش گفت: “اگر آقایان ما را ببینم او از چشمان من می خوابد. قول می دهم. پس مرا نخوابید.” آنها از بندر عباس آمده بودند و مجبور بودند در پایان شب برگردند. مادرش دانشجوی پرستاری بود و گفت: “ما بسیار خوشحالیم که برای این شانس ساعت ها گریه خواهیم کرد.”

هر دانش آموز گاهی اوقات در حالی که با یکدیگر صحبت می کرد در مورد روحیه دلپذیر و لذت بخش آنها پر از اشک می شد. برخی از شهرها وارد شده بودند و برخی دیگر در نزدیکی این مراسم زندگی می کردند. اما همه با یکدیگر دلسوز بودند و پیامبر را “تاج اصلی” می نامیدند.

در میان جمعیت دانشجویان برای یافتن جایگاه نزدیکتر با رهبر ارشد رقابت کردند. این سؤال حتی چندین بار به طور جدی مطرح شده است و سرانجام توانست در نزدیکی مدیریت بنشیند.

شعر

حدود ساعت 1 بعد از ظهر. 21 رهبر عالی انقلاب اسلامی در بین دانشجویان بود. دانش آموزان به احترام خود سفر کردند و با نجات گرم از آنها استقبال کردند. جو سالن پر از شور و شوق بود بنابراین همه دانشجویان هماهنگ و شاعرانه در مداحی خود می خوانند و منعکس کننده عشق و ارادت آنها به رهبر خود بودند.

شعر دانشجویی در حضور پیامبر آقا به شرح زیر بود:

MONX جلسه و جلسه عاشق است

جلسه Izad Ghahar است

صاحب حزب کریم و ستار است

شبهای زمزمه با خدایان/ ساعت ها برای رسیدن به هدف است

چه موقع آناس با قرآن/ بنده از بسیج راضی است

در ماه خدا رنگ خدا را بگیرید

برای نور گرفتن از شب نور

این Iftar ویژه فرصتی برای تبادل و ارتباط نزدیکتر بین نسل جوان و رهبری کشور بود. دانشجویان دانشگاه های مختلف نظرات و سؤالات خود را در حضور رهبر ارشد مطرح کردند. در این جلسه ارزشمند نمایندگان انجمن های دانشجویی و انجمن ها نیز نظرات خود را ارائه دادند.

محمد اسدیان دبیر انجمن دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی پس از اتمام سخنرانی خود آگا خواست تا بنا به درخواست مادر شهید ایمان خازای نژاد مدافع حرم حیاط خود را به حرم ارسال کند.

در این جلسه رئیس جوانان رهبر رهبر بر اهمیت و نقش جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد و با توجه به اشتیاق مثبت و انرژی دانش آموزان آنها امیدوار بودند که ارتباط بین جوانان و رهبری را ارتقا بخشند.

در پایان این مراسم مقامات عالی آموزشی این کشور جماعت را در پشت رهبر عالی انجام دادند و شرکت خود را با افطار افتتاح کردند. این جلسه نشان دهنده توجه ویژه رهبری به نسل جوان و آمادگی آنها برای شنیدن نظرات و پیشنهادات است و به تقویت رابطه جوانان و رهبری کمک خواهد کرد.

ادامه این نوع شرایط نه تنها انگیزه بیشتری را برای جوانان ایجاد می کند بلکه فرصتی برای تبادل ایده ها و ایده های مثبت نیز فراهم می کند. جلسه ITAR یک برنامه موفق و مؤثر برای تعامل نزدیک به رهبری و نسل جوان و امید تغییر جامعه در قلب آنها بود.