بی اعتمادیِ مردم انگلیس به «سرویس سلامت ملی» و عدم رسیدگی به شکایات

بی‌اعتمادیِ مردم انگلیس به «سرویس سلامت ملی» و عدم رسیدگی به شکایات

گزارش ها حاکی از آن است که یک چهارم از مردم انگلیس سال گذشته (NHS) از خدمات بهداشت ملی (NHS) مراقبت ضعیفی دریافت کردند اما کمتر از یکی از هر 5 نفر شکایت کرد.

به گفته یومیر ساعت بهداشت بریتانیا (ساعت بهداشت) اعلام کرد که وقتی افراد شکایت می کردند بیش از نیمی از روند یا نتیجه راضی نبودند. همچنین برای رسیدگی به شکایات ماه ها طول می کشد.

براساس این گزارش عدم اعتماد به نفس عمومی به شکایات توسط توالت و اثبات وظیفه آن در استفاده از شکایات برای بهبود مراقبت پیدا شده است.

لوئیز انصاری مدیرعامل نگهبان NHS را متهم کرده است که در شکایات جدی متحمل شده است و از آنها خواسته است که “فرهنگ گوش دادن و یادگیری” را اتخاذ کنند.

در این گزارش آمده است که NHS به نگرانی های مکرر در مورد نحوه برخورد با شکایات مطرح شده توسط موسسات رسمی و تحقیقات پاسخ نداده است و به نظر می رسد در چرخه تکرار در همان خطا گیر کرده است.

انصاری گفت: بیش از یک دهه پیش ما پس از رسوایی امنیتی برای بیمار در بیمارستان مید استپورد فیاسکوهای NHS را شناسایی کردیم. پنج سال بعد تحقیقات ما نشان می دهد که مردم هنوز به سیستم شکایت NHS اعتماد ندارند.

براساس روزنامه گاردین ​​این نگهبان گفت: مراقبت های بهداشتی از درخواست های بررسی آگاه نبوده است و این نشان می دهد که کمبود جدی در نحوه گوش دادن و مسئولیت بازخورد بیماران وجود دارد.

قانون اساسی NHS برای انگلستان روشن می کند که بیماران حق دارند از شکایت و تعهد خدمات برای آموزش آنها استفاده کنند.

خدمات ملی بهداشت (NHS)) یک نام مشترک برای چهار سیستم خدمات پزشکی در انگلستان است. بر خلاف اکثر کشورها این سیستم ها توسط مالیات مردم تأمین می شوند و نه از طریق بیمه درمانی.

سیستم بهداشت عمومی در انگلستان برای معالجه پرداخت می کند و افراد (به جز در موارد محدود) مستقیماً برای مراقبت های بهداشتی پرداخت نمی کنند.

سلامت شهروندان در انگلستان مسئولیت دولت است. منبع اقتصادی دولت انگلیس مالیات مردم و درآمد عمومی است نه حق بیمه ای که مردم می پردازند. بنابراین دولت باید مدیریت بودجه و تقاضا را تحمیل کند و دو راه برای پرداخت هزینه های پزشکی را پس انداز کند.

اول در این کشور مردم نمی توانند به متخصص خود مراجعه کنند یا شخصاً برای آزمایش خون یا MRI اقدام کنند. هر بیمار ابتدا باید در سطح اول درمان مورد بررسی قرار گیرد و در صورت بحث در مورد پزشک به متخصصان بعدی مراجعه کند. این امر از استفاده غیر ضروری از سطوح بالاتر جلوگیری می کند.

روش دوم تعیین سقف هزینه برای هر شخص است. این سقف هزینه از کل بودجه برای سیستم بهداشتی تعداد افراد تحت پوشش بدست می آید. تیم درمانی باید بتواند نشان دهد که در صورت لزوم هزینه بیشتر از این مبلغ هزینه بیشتر به نفع بیمار است. بنابراین به نمایندگی از دولت تیم درمانی حق تصمیم گیری در مورد روند درمانی بیمار را دارد. به عنوان مثال (در مواردی که بیمار فرصتی برای زنده ماندن ندارد) تیم درمانی ممکن است برای جدا کردن دستگاه تنفس یا ضربان قلب مصنوعی و مرگ بیمار رای دهد. این تصمیم برای جلوگیری از استفاده از هزینه بیهوده در مورد بیماری که برای این بیماری بسیار کم است و از بودجه سلامت برای کسانی که احتمال زنده ماندن بیشتر است استفاده می شود.

پایان پیام

دکمه بازگشت به بالا